کتاب «ساعت ۵ بود»؛ روایتی از خاطرات جانباز دفاع مقدس «حسین سهمی»
- کتاب «ساعت ۵ بود» دربرگیرنده خاطرات حسین سهمی، از آزادگان و جانبازان استان سمنان به قلم حسینعلی احسانی در شش فصل است.
برشی از کتاب: سه نفر عراقی با سرعت به سمت ما میآمدند. خودم را کنار دژ رساندم که پوتینم را در آورم تا راحتتر شنا کنم. بین دژ و نیها حدود ۵۰ متر بدون پوشش گیاهی بود و فقط جایی که میشد از دیدشان مخفی شد.
با مهارتی که در شنا داشتم پنج دقیقه وقت کافی بود که خودم را به داخل نیها برسانم. اما تا پریدم توی آب، از طرف دیگر هم دو نفر سر رسیدند. دیگر خیلی دیر شده بود.
رفتم زیر آب تا شاید مرا نبینند. نمیدانم چقدر زیر آب ماندم، اما در همان چند ثانیه رشته افکارم اول از همه رفت سراغ پدر، مادر و هشت برادر و خواهرم، به دوران کودکیام در روستا و مدرسه که لحظهای آرامش نداشتیم.
از آب بالا آمدم که لولهی اسلحه عراقیها را روی سرم احساس کردم! دو نفر مسلح به من زل زده بودند و با عصبانیت از من خواستند که از آب بیرون بیایم.