نقش الگوهای اجتماعی در رقم خوردن برخی از اتفاقات تلخ
محمد علی الستی در گفتوگو با میزان بیان کرد: هنگامی که الگویی برای مسیر زندگی افراد تعیین میکنیم و در نظام اجتماعی، فرد ذهنیتی دارد که که مسیر حرکتش را بر طبق آن مشخص میکند، برای مثال هنگامی که کودکی از طریق مدرسه وارد اجتماع میشود، قرار گرفتن در گروه همسالان، ارتباط با دیگران و استفاده از رسانههای جمعی مجموعا یک کار راهه برای او ایجاد میکنند که در آینده چگونه نقش اجتماعی خود را ایفا کند.
وی ضمن اشاره به اینکه این کار راهه میتواند منجر به برنامه ریزی و آینده نگری شود، ادامه داد: این امر همچنین میتواند سبب پدیدههایی شود که انسان به عنوان یک موجود صاحب تفکر و مدنی به آن احتیاج دارد و لازم است هر فرد در زندگی خود هدف داشته باشد و برای آن برنامه ریزی کند.
این استاد دانشگاه توضیح داد: از طرف دیگر برخی الگویهای اجتماعی آنچنان فشار و استرسی ایجاد میکنند که فرد احساس میکند اگر به الگوی مورد نظر نرسد همه چیز خود را از دست میدهد، برای مثال ممکن است برای بسیاری از دختران الگوی مادر شدن از اهمیت ویژهای برخوردار باشد و در صورتی که به هر دلیلی نتوانند به این امر دست یابند، اینکه فکر می کنند برای همیشه از نعمت مادر بودن محروم شده اند، ناشی از این است که جامعه نتوانسته این الگو را به شکل پویا و تکاملی در فرد ایجاد کند، چرا که لازم نیست برای مادر شدن حتما کودکی را به دنیا آورد بلکه میتوان یک طفل بی سرپرست را به فرزندی قبول و نقش مادری را ایفا کرد.
الستی در این باره افزود: چون این الگو برای فرد ایجاد نشده است نه تنها درآینده فرزندی را به سرپرستی قبول نمیکند بلکه به خاطر عقده و احساس نامرادی ممکن است افسرده شود و دست به خودکشی بزند. همین امر ممکن است برای الگوهای اجتماعی نظیر ازدواج، شغل، تحصیل و... رخ دهد.
این جامعه شناس ارتباطات گفت: در مورد کنکور درصورتی که به نوجوان این گونه فهمانده شود که اگر در رشته و دانشگاه مورد نظر قبول نشود، دیگر آیندهای ندارد، که این کار معمولا توسط والدین و معلمان نوجوان از روی دلسوزی و برای ایجاد انگیزه انجام میشود، طبیعی است که اگر موفق نشود دچار سرخوردگی، احساس شکست و نا امیدی میشود که خود کشی یکی از عوارض این احساسات است.
وی اظهار کرد: نظام اجتماعی اگر برای فرد الگو ایجاد میکند، باید الگوهایی را ایجاد کند که اولا منبطق با تواناییها فرد و امکاناتی که در آن نظام اجتماعی وجود دارد، باشد و ثانیا امکان جایگزینی و فهم عمیق از آن الگو را برای فرد ایجاد کرده باشد، برای مثال در مفهوم خدمت به جامعه نباید تصور شود این امر فقط با دانشمند شدن محقق میشود و یا اینکه فرد فقط باید در رشته مشخصی درس بخواند بلکه در هر رشته و شغلی میتوان به جامعه خدمت کرد و به طور کلی این عوامل از ناکامی اجتماع در ایجاد الگو برای فرد ناشی میشوند.