تبعات سنگین طرح عادی سازی برای امارات؛ حزب الله و انصارالله در خط مقدم مبارزه با صهیونیسم
عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی توسط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نباید منجر به غفلت از موضوعهای مهم منطقهای شود.
- اقدام تحریک کننده و نابخردانه امارات نباید باعث شود مسئله لبنان و یمن فراموش شود.
باید در قبال اقدام امارات موضع گیری کرد و واکنش نشان داد.
نباید این مسئله به فراموشی سپرده شود یا همچون عادی سازی روابط امارات با اسرائیل، عادی جلوه کند اما باید توجه داشت که نباید اجازه داد اقدام ابوظبی، دیگر مسائل جهان اسلام را تحت الشعاع خود قرار دهد.
امارات با اقدامی که کرده است، تبعات سنگینی را به سوی خود هدایت کرد؛ این رژیم، چوب ندانم کاری و خیانت خود را خواهد خورد.
اما اکنون در این میان تضعیف جبهه مقاومت از خیانت امارات مهمتر و حساستر است؛ انفجاری که در بندر بیروت در لبنان واقع شد، انفجاری علیه حزب الله و جبهه مقاومت بود.
همه چیز برای متهم کردن حزب الله لبنان آماده شده بود؛ پس از انفجار مهیب در بیروت، رسانههای عربی منطقه، رسانههای غربی و مقامات آنها فشار رسانهای شدیدی را علیه حزب الله آغاز کردند تا آن را متهم این واقعه معرفی کنند.
صهیونیستها که خود را متهم ردیف اول انفجار میپنداشتند، در همان ساعات اولیه نقش خود را انکار کردند؛ به واقع مصداق این ضرب المثل رفتار کردند که «چوب را بردارید، گربه دزد حساب کار دستش میآید.».
«سید حسن نصرالله»، دبیر کل حزب الله لبنان در سخنرانی اخیر خود هشدار داد «اگر ثابت شود رژیم صهیونیستی در انفجار بیروت کوچکترین نقشی داشته باشد معادل این انفجار و حتی شدیدتر پاسخ داده خواهد شد.»
معادل انفجار بیروت، تل آویو یا حیفاست و اگر ثابت شود که رژیم صهیونیستی در این انفجار نقش داشته است، یکی از این دو شهر مکانی خواهد بود، برای انتقام و تاکنون سید حسن نصرالله، وعدهای نداده است که عمل نکرده باشد و حتی صهیونیستها نیز هشدارهای دبیرکل حزب الله را جدی میگیرند.
با این وجود، تحقیقات همچنان ادامه دارد و نتیجه آن به زودی روشن خواهد شد و در این میان، سران رژیم اسرائیل در شرایط خوف و رجا قرار دارند و انتظار سختی را تحمل میکنند.
باید توجه داشت که اقدام امارات، دور از انتظار نبود، برخی رژیمهای عربی منطقه روابط زیر پوستی و پنهانی با اسرائیل داشتند که فاش شده بود و اگر تا چندی دیگر برخی دیگر از رژیمهای عربی رسماً عادی سازی روابط خود را با رژیم صهیونیستی اعلام کنند، تعجب انگیز نخواهد بود.
برای مقابله با این سیاست، باید جبهه مقاومت هر چه بیشتر در محورهای گوناگون تقویت شود، در رأس این جبهه حزب الله لبنان قرار دارد، پس باید حزب الله لبنان را بیشتر از قبل حمایت کرد و پس از آن جریان انصارالله یمن است که در مقابل حملات ائتلاف سعودی اماراتی مقاومت میکند.
دلیل محکمی که برای حمایت هر چه بیشتر از یمن وجود دارد، نفوذی است که از این پس اسرائیل در امارات خواهد داشت.
رژیم «آل نهیان» در یمن در کنار عربستان، مسلمان کشی میکند، همان کاری که رژیم صهیونیستی در فلسطین انجام میدهد.
حزب الله و انصارالله اکنون در خط مقدم مقابله و مبارزه با اسرائیل قرار دارند؛ یکی در لبنان و دیگری در یمن.
هدف از حمله به این ۲ جریان مقاومت، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی است.
آمریکا و اروپا تلاش زیادی را برای نابودی این دو جریان مقاومت شکل دادهاند، اما با وجود همه تلاشها موفقیتی به دست نیاوردهاند.
رژیم صهیونیستی اکنون درگیر مسائل و مشکلات داخلی است، اعتراضات ساکنان این سرزمین غصبی، گسترش یافته و اکنون خواهان سرنگونی کابینه نتانیاهو هستند.
آشفتگی در «تل آویو» با عادی سازی روابط امارات با این رژیم فروکش نخواهد کرد؛ علاوه بر آن تحولاتی که پیرامون رژیم صهیونیستی واقع شده و در حال پیشروی است، اوضاع را برای سران اسرائیل وخیمتر و شرایط را سختتر کرده است.
حتی انفجار بیروت نیز با وجودی که زیانهای سنگینی به لبنان وارد کرد، به زیان رژیم صهیونیستی تمام شد.
خشم و نفرت مردم لبنان و فلسطین از رژیم صهیونیستی، آل سعود و آل نهیان، اکنون افزایش یافته هر چند هنوز نقش اسرائیل در این انفجار به اثبات نرسیده، اما مردم لبنان و منطقه رژیم صهیونیستی را عامل اصلی انفجار بیروت میدانند.
پس با توجه به تحولات میدانی منطقه، بدون اینکه نسبت به اقدام امارات بی توجهی صورت بگیرد، مسئله اصلی، لبنان و حزب الله است که تمام قد در دفاع از مردم فلسطین ایستاده و ذرهای عقب نشینی نکرده و نخواهد کرد و در کنار آن یمن و انصارالله قرار دارد که آنها نیز در دفاع از سرزمین خود جریانی مدافع آرمانهای جهان اسلام و فلسطین و دشمنی سرسخت علیه اسرائیل هستند.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *