بررسی ادعایی قدیمی و تکراری؛ فوتبال ایران به لجن کشیده شده؟
«فوتبال ایران به لجن کشیده شده است»، «سرتاپایتان را لجن گرفته» و «لجنزاری به اسم فوتبال»، عبارتهای پرکاربردی بوده اند که اخیرا شنیده شده است. البته هرکسی مخاطب خاصی برای به کاربردن چنین عبارتی داشته که با کنار هم قراردادن این طیف میشود به جمع بندی بهتری رسید.
داوری
تازهترین رخدادی که باعث شده فوتبال ایران به لجنزار تبدیل شود، مربوط به اشتباهات داوری در بازیهای لیگ و جام حذفی است؛ سعید آذری، مدیرعامل باشگاه فولاد دلیل توقف تیمش مقابل پارس جنوبی را اشتباهات داوری قلمداد کرد و گفت: «وقتی میگویند «فوتبال به لجن کشیده شده است» ابتدا آدم به فکر فرو میرود و نمیخواهد بدبینانه به موضوع نگاه کند، اما عملکردها باعث میشود فکر کنیم که این فرضیه درست است. مشکل با سعید آذری است و میخواهند تلاشهای ما را از بین ببرند. برایشان سخت بود که فولاد جزء چهار تیم برتر باشد، ولی من حق و حقوق باشگاهم را میگیرم، چون این ظلم به سعید آذری نیست و ظلم به مردم محروم خوزستان است. خیلیها به دنبال تسویه حساب شخصی با من هستند و اجازه نمیدهند تیمم امتیازهای لازم را بگیرد».
اشاره آذری به اینکه میگوید «وقتی میگویند...» احتمالا به صحبتهای امیر قلعه نویی، سرمربی سابق سپاهان برمی گردد که هفته پیش، پس از شکست مقابل استقلال، از این تیم استعفا داد و رفت. قلعه نویی، اما در آن بازی حسابی از داوران شاکی بود و بین دو نیمه شکایتش را با زبان تندی خطاب به آنها بیان کرد. در فیلمی که از او منتشر شده، قلعه نویی در رختکن راهرو خطاب به داوران میگوید «شرف ندارید... گند زده اید به فوتبال و لجن سرتاپایتان را گرفته است».
اشتباهات داوری و کاربرد کلمه لجن برای آن، مربوط به امروز و دیروز نیست؛ ابراهیم قاسمپور، یکی از سرشناسان فوتبال ایران، چند سال پیش، زمانی که هنوز در لیگ تیم داری میکرد، با توجه به اشتباهات داوری، از لجن حرف زد؛ در واقع شهریور ۸۶، او هدایت صنعت نفت را بر عهده داشت که بعد از شکست برابر ابومسلم حسابی عصبانی شد و انتقادات تندوتیزی را مطرح کرد. «فوتبال ایران به لجن کشیده شده است، دیگر ارزشی ندارد و در این فوتبال به لجن کشیده شده اگر بازی نکنیم، بهتر است. فوتبال ایران به واسطه باج، رشوه و فساد به گند کشیده شده و دارند در این فوتبال حق ما را میخورند».
فرزاد حاتمی، مهاجم سابق تراکتور هم پیشتر و بعد از شکست تیمش برابر پرسپولیس با اشاره به اشتباهات داوری حرفهای مشابهی به زبان آورد: «من از آن طرف زمین دیدم که بازیکن حریف از بازیکن ما جلوتر بود، اما کمک داور آن را ندید. از طرفی بیرانوند با مشت به سینه من کوبید و پنالتی بود، اما داور آن را نیز نادیده گرفت. همه تلاش میکنند پرسپولیس قهرمان شود. این فوتبال را لجن گرفته و باید آب بیاید تا این لجنها را بشوید».
مدیریت
انتقادها از مدیریت فوتبال ایران در دهه اخیر آن قدر زیاد بوده که نیاز به نوشتن چندانی نیست؛ با این حال کمترکسی، مدیریت کلان فوتبال ایران را مستقیما با کلمه «لجن» خطاب قرار داده است. این اتفاق البته با پست اینستاگرامی علی کریمی محقق شد! او که روزگاری کمک مربی کارلوس کی روش، سرمربی پرتغالی تیم ملی بود، بعد از قطع همکاری با تیم ملی و در پاسخ به این شایعه که او به دلیل نوع بلیتهای رزروشده هواپیمایش ناراحت است، پستی جنجالی گذاشت و نوشت: «آدم کوتولهها فوتبال ایران را به لجن کشیده اند!». او با اشاره به اینکه هرچه دارد از هواداران است، این طور ادامه داد: «شیرینی عشق تان با آدم کوتولههایی که امروز آمدند و فردا نیستند و کم شمار نبودند از این دست، که استاد به لجن کشیدن فوتبال این مرز و بوم هستند ذرهای کم نمیشود...».
خودشان!
سوم شهریور ۱۳۹۸ هم دوباره از عبارت لجن در فوتبال استفاده شد، ولی این بار مخاطب خاصی نداشت؛ در عین اینکه مخاطب خاصی نداشت میتوانست شامل بسیاری شود. ماجرا مربوط به سردادن شعار «رئیس مافیا کیه» علیه امیر قلعه نویی، سرمربی وقت سپاهان بود و مهدی کیانی، کاپیتان و هافبک کلیدی سپاهان، اما آن روز به دفاع از سرمربی اش پرداخت؛ «ما تا جایی که توانسته ایم به همه احترام گذاشته ایم. برای مردم خوب بوشهر هم احترام قائلیم و به نظر من این افراد هواداران بوشهری نبودند. آنها تماشاگرنماهایی بودند که از جای دیگری خط گرفته بودند و ما سرچشمه آن را میدانیم از کجاست. امیر قلعه نویی آدم بزرگی است که با این چیزها کوچک نمیشود. مافیا خودشان هستند که واقعا فوتبال را به لجن کشیده اند و دلال بازی و کارهای دیگر میکنند و به گردن دیگران میاندازند!».
دلالان
طیف دیگری که همیشه در فوتبال ایران متهم به لجن کشیدن آن است، دلالان یا ایجنتها هستند؛ مدیربرنامههایی که بارها برای تیمها و بازیکنان باشگاهها حاشیه درست کرده اند، البته این ادعایی است که تعدادی از مدیران و مربیان دارند. دی ماه ۹۸ بود که رضا مهاجری، سرمربی وقت نساجی با اشاره به فعالیت ایجنت ها، به آنها تاخت و گفت: به نظرم دلالها فوتبال ما را به لجن کشیده اند و در حال ازبین بردن آن هستند. آنها زیر پای بازیکنان مینشینند و هوایی شان میکنند. کمیته اخلاق باید به این ماجرا ورود کند. دلیل نمیشود، چون برخی از این افراد مجوزی گرفته اند و شده اند ایجنت یا مدیر برنامه، هر کاری انجام دهند و چهره دیگر افرادی که در این بخش کار میکنند را خراب کنند. نباید بحث فیرپلی را زیر سوال ببریم. دلالها به خاطر نفع شخصی خود بازیکنان را تطمیع میکنند و این اتفاقات را به وجود میآورند».
عادل فردوسی پور!
شاید اولین باری که به طور جدی واژه لجن وارد ادبیات فوتبالیها شد، مربوط به بیست و پنجم شهریور ۱۳۹۳ است؛ آن روزها کارلوس کی روش هنوز سرمربی تیم ملی بود و برنامه ۹۰ و عادل فردوسی پور هم تحریم نشده بودند! البته که پای اصلی آن برنامه داغ محمد مایلی کهن، سرمربی سابق تیم ملی بود؛ او در صحبتهای عجیب و غریبی به کی روش، عادل فردوسی پور، علی دایی و علیرضا رحیمی، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس تاخت و دست آخر، عادل فردوسی پور را متهم به این کرد که فوتبال ایران را با دارودسته اش به لجن کشیده است! همان شب بود که مایلی کهن، عادل را «کی روشی پور» صدا زد و بعد با لحنی که نشان از عصبانیت داشت، به هرکسی که به ذهنش رسید، حمله کلامی کرد.
مایلی کهن ابتدا به علی دایی اشاره کرد و گفت: «سرمربی تیم (علی دایی) هم دشمن خودش بود، هم دشمن طرفداران. ما کجا از فوتبال حرفهای صحبت میکنیم. پرسپولیس میلیونها هوادار دارد، آن وقت سرمربی با لباس شخصی سر تمرین میرود». او، اما یکباره بحث را عوض کرد و گفت: «الان فوتبال ما با این همه استعداد باید جای والیبال باشد. ما باید در فوتبال جزء ۱۰ تیم اول دنیا باشیم. ولی همین شما فوتبال این مملکت را به لجن کشیدید!».
او در ادامه بدون نام بردن از علی دایی گفت: «آقایان میخواستند با قلدری در پرسپولیس بمانند. اگر روز چهارشنبه هفته گذشته (حضور هم زمان دایی و درخشان در تمرین پرسپولیس) یک نفر از تماشاگران کشته میشد، چه کسی جوابگو میبود؟ چرا هواداران را به جان هم میاندازید؟ فیلم صحبت هایشان هم هست که آقایان گفتند باید وضعیت قرارداد ما مشخص شود. آنها فقط به فکر پول هستند».
مایلی کهن با اشاره به صحبتهای دایی که گفته بود انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی با دستور علی آبادی (رئیس وقت سازمان تربیت بدنی) بوده است نه محمود احمدی نژاد، گفت: «مگر علی آبادی معاون اوباما بوده است؟! او معاون احمدی نژاد بوده و دستورات او را اجرا میکرده. چرا سیاه نمایی میکنید. همان سال من که گفته بودم احمدی نژادی هستم، سرمربی پرسپولیس هم نشدم. بعد میگویند من در مصلی التماس میکردم تا سرمربی شوم».
سرمربی پیشین تیم ملی که صدایش هر لحظه بلندتر میشد، گفت: «آن وقت یکی هم مثل اخوی ایشان (برادر علی دایی) درباره من حرف میزند!». در آن لحظه، عادل فردوسی پور به وقت کم برنامه اش اشاره کرد و از مایلی کهن خواست صحبتهای پایانی اش را انجام دهد.
این درخواست با واکنش شدید مایلی کهن روبه رو شد: «چرا فرصت کم است؟ چرا شما همیشه طلبکاری؟ چطور کی روش تیم ملی را در گروه چهارتیمی در جام جهانی پنجم کرده، ولی این اهانت نیست! آن وقت زمانی که من تلفن میزنم، شما میگویی من نژادپرستم. این مملکت را شما چه کار میخواهی بکنی؟ این همه استعداد در فوتبال داریم، ولی شما اجازه نمیدهی...». فردوسی پور در تلاش بود تا این تماس تلفنی را قطع کند، ولی مایلی کهن ادامه داد: «اصلا مرا بگیرند و اعدام کنند. من از هیچ کس ترسی ندارم. ولی شما هدایت شده کار میکنید! ۱۵ سال است که آنتن دست شماست و روز به روز...».
آیا فوتبال ایران به لجن کشیده شده است؟
مسئولیت درستی ادعایی که در بالا از زبان آدمهای مختلف بیان شده، با خودشان، ولی در یک مرور سریع میشود حداقل به این نتیجه رسید که فوتبالیها طیفهای متنوعی را در این رشته درگیر موضوعات جنجالی میدانند و پای آنها را به لجنزاری به اسم فوتبال میکشند؛ داوری، مدیریت، دلالی.