صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رییسعلی دلواری» از نام‌هائی است که همیشه دل‌های مؤمن را در سراسر این کشور به خود جذب می‌کرده است

۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۶:۰۱:۰۱
کد خبر: ۶۴۵۸۷۸
دسته بندی‌: سیاست ، امام (ره) و رهبری
نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رئیسعلی دلواری» از نام‌هائی است که همیشه دل‌های مؤمن را که آشنائی به وضع او و مبارزات او داشته‌اند، در سراسر این کشور به خود جذب میکرده است؛ و خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب، این نامی که سعی میشد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند، بر سر زبان‌ها افتاد؛ او را شناختند، شخصیت او را ستودند، مظلومیت و شهادت مظلومانه‌ی او را همه دانستند و فهمیدند.
- بنا بر اعلام پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR، رهبر معظم انقلاب ۱۳۸۹/۰۴/۰۵ در دیدار مردم بوشهر در روز میلاد امام علی (ع) بیاناتی ایراد فرمودند که به مناسبت قیام دلیران تنگستان علیه قوای انگلیس در سال ۱۲۹۴ بازخوانی می‌شود.
 
 
بسم‌اللَّه‌الرّحمن‌الرّحیم‌
 بنده هم این روز عید سعید را به همه‌ی شما برادران و خواهران عزیز بوشهری تبریک عرض میکنم. راه طولانیای را پیمودید و حسینیه‌ی ما را با انفاس معطرِ برآمده از دل‌های ولایتمدار معطر کردید.
 
خاطره‌ای که از مردم بوشهر در ذهن تاریخ ماست، خاطره‌ی بسیار روشن و افتخارآمیزی است. همان طور که امام جمعه‌ی محترم (۱) - که بحمداللَّه عالم فرزانه‌ای هستند - اشاره کردند، بوشهر تاریخ روشن و افتخارآمیزی دارد. مردم شجاع و مؤمن در آن منطقه بار‌ها و بار‌ها توانسته‌اند دشمنان این کشور و دشمنان این ملت را به عقب‌نشینی وادار کنند و آن‌ها را مغلوب کنند. نام علمای نام‌آور بوشهر که ایشان اسم آوردند و چهره‌های معروفی هستند، حقاً جزو نام‌های درخشان روحانیت شیعه است. نام سردار مؤمن و شجاعی مثل شهید «رئیسعلی دلواری» از نامهائی است که همیشه دل‌های مؤمن را که آشنائی به وضع او و مبارزات او داشته‌اند، در سراسر این کشور به خود جذب میکرده است؛ و خدا را شاکریم که بعد از پیروزی انقلاب، این نامی که سعی میشد پنهان بماند و این چهره ناشناخته بماند، بر سر زبان‌ها افتاد؛ او را شناختند، شخصیت او را ستودند، مظلومیت و شهادت مظلومانه‌ی او را همه دانستند و فهمیدند. البته امروز با آن دوران خیلی فرق کرده است. آن روز عده‌ی معدودی همراه با یک جوان شجاع ناچار بودند در مقابل قدرت استعماری و استکباری انگلیس، مظلومانه مقاومت کنند؛ اما امروز رئیسعلی‌های دلواری کم نیستند، تنها هم نیستند. این جوان‌های عزیز ما، این فداکاران ما، این بسیجیان عرصه‌ی نبرد نظامی و نبرد فرهنگی و نبرد سیاسی، امروز در سراسر کشور گسترده هستند؛ و بوشهر یقیناً یکی از این مراکزی است که چنین انسانهائی را میپرورد و رشد میدهد. بنده فراموش نمیکنم سفری را که چند سال قبل به بوشهر داشتم. من از نزدیک، بروز و ظهور آن روحیه‌ی ایمانىِ عمیق را در مردم شاهد بودم و دیدم. امروز هم شما دارید این روحیه را نشان میدهید؛ و همه بدانند، و شما جوانان عزیز بدانید؛ روزگار عوض شده است. آن روزی که قدرت‌ها میتوانستند آزادانه ملت‌های این منطقه را تهدید کنند، تحقیر کنند و هر وقت اراده‌شان تعلق گرفت، بیایند نیرو پیاده کنند و فشار بیاورند، سپری شده است.
 
امروز ملت ایران به عنوان یک ملت مقتدر در دنیا شناخته شده است. مسئله، مسئله‌ی پول نیست، سلاح نیست، ابزار‌های تبلیغات نیست که دشمنان ما هزار برابر ما این چیز‌ها را دارند؛ مسئله، مسئله‌ی ایمان است، عزم راسخ است، بصیرت است، آگاهی یک ملت به شأن خود، به جایگاه خود و به حق خود است. امروز دست قدرت‌های مستکبر رو شده است. با این همه تبلیغاتی که میکنند، با این همه ابزار‌های مدرن تبلیغاتی که در اختیار آنهاست و فضای افکار عمومی دنیا را به خیال خود در مشت دارند، روزبه‌روز آبروی این قدرت‌ها - و در رأس آن‌ها آمریکا - در نزد ملت‌ها بیشتر بر زمین میریزد، بیشتر رسوا میشوند و قدر ایستادگی ملت‌ها و برآمدن قدرت‌های ملی، بیشتر روشن میشود. آینده مال شماست، متعلق به شماست. اقتدار حقیقی، حق ملت ایران است و متعلق به ملت ایران است؛ هیچ کس هم نمیتواند این ملت را از این راهی که در پیش گرفته است، منصرف کند.
 
 
 خوب، امروز روز عید بزرگی است؛ روز ولادت یک شخصیت بی‌نظیر در تاریخ بشر است؛ که ما بعد از وجود مقدس خاتم‌الانبیاء (صلّی اللَّه علیه و آله)، هیچ کسی را به عظمت شخصیت امیرالمؤمنین نمیشناسیم. باید امروز عیدی بگیریم. عیدی ما درس گرفتن است؛ درس بگیریم.
 
شخصیت امیرالمؤمنین از لحظه‌ی ولادت تا هنگام شهادت، در همه‌ی این ادوار، یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در جوف کعبه است - که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین چیزی اتفاق نیفتاده است - شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همه‌ی زندگی امیرالمؤمنین جهاد است و صبر للَّه است و معرفت است و بصیرت است و حرکت در راه رضای الهی است. در آغاز کودکی، دست تدبیر الهی، علی بن ابی طالب را به آغوش پیغمبر میسپارد. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) شش ساله بود که پیغمبر او را از خانه‌ی جناب ابی‌طالب به خانه‌ی خود آورد. امیرالمؤمنین در آغوش پیغمبر و در زیر سایه‌ی تربیت آن حضرت تربیت شد. در هنگام نزول وحی بر پیغمبر، تنها کسی بود که در حراء، در آن لحظات حساس، در کنار پیغمبر حضور پیدا میکرد؛ و لقد کنت اتّبعه اتّباع الفصیل اثر امّه». دنبال پیغمبر، بدون جدا شدن از پیغمبر، امیرالمؤمنین دائماً میآموخت. خود حضرت در نهج‌البلاغه در خطبه‌ی قاصعه میفرماید: «و لقد سعمت رنّة الشّیطان حین نزل الوحی». میگوید: من صدای ناله‌ی شیطان را در وقتی که بر پیغمبر وحی نازل شد، شنیدم. «فقلت یا رسول اللَّه ما هذه الرّنّة»؛ از پیغمبر پرسیدم: این چه صدائی بود که من شنیدم؟ فرمود: «هذا الشّیطان قد ایس من عبادته»؛ این ناله‌ی یأس شیطان بود، از اینکه بتواند مردم را گمراه کند. چراغ هدایت آمد. بعد فرمود: «انّک تسمع ما اسمع و تری ما اری». این، نزدیکی و قرب امیرالمؤمنین به پیغمبر از دوران کودکی است. در دوران کودکی به پیغمبر ایمان آورد، با پیغمبر نماز خواند، با پیغمبر جهاد کرد، برای پیغمبر فداکاری کرد. در طول زندگی خود، در حیات پیغمبر یک جور، بعد از رحلت پیغمبر هم در ادوار مختلف، برای اقامه‌ی حق، اقامه‌ی دین خدا، حفظ اسلام، همه‌ی تلاش خود را به عرصه آورد. از نظر پیغمبر اکرم، میزان حق، امیرالمؤمنین است. از طریق سنی و شیعه نقل شده است که: «علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار»؛ اگر دنبال حقید، ببینید علی کجا ایستاده است، او چه میکند، انگشت اشاره‌ی او به کدام سو است. زندگی امیرالمؤمنین یک چنین زندگیای است.
 
 این نهج‌البلاغه را باید خواند و فراگرفت. در دوران اخیر، بسیاری از متفکران و اندیشمندان غیرمسلمان - نه فقط مسلمان‌ها - با نهج‌البلاغه آشنا شدند؛ کلمات امیرالمؤمنین را خواندند و دیدند؛ حکمت‌های مجسم در این بیانات را شنیدند و فراگرفتند و از عظمت این کلام و صاحب کلام بهت‌زده شدند. ما به نهج‌البلاغه بیش از این بایستی توجه کنیم؛ بیش از این باید فرا بگیریم؛ بیش از این باید از دریای مواج حکمت امیرالمؤمنین بهره ببریم؛ همه‌ی ابعاد کار را روشن میکند، همه‌ی درس‌ها را به ما میدهد. علمای بزرگ اهل سنت درباره‌ی این کلمات تعبیراتی دارند که انسان شگفت‌زده میشود. امیرالمؤمنین فقط متعلق به شیعه نیست؛ همه‌ی اهل اسلام، همه‌ی کسانی که دل در گروی محبت اسلام دارند، علی بن ابی طالب (علیه الصّلاة و السّلام) را در قله‌ی عظمت علمی و معنوی و اخلاقی و انسانی و الهی مشاهده میکنند.
 
زندگی امیرالمؤمنین سر تا پا درس است. آن چیزی که در میان رفتار‌های امیرالمؤمنین - که شامل همه‌ی خصلت‌های نیک یک انسان و یک زمامدار است - انسان مشاهده میکند و برترینِ این خصوصیات برای امروز ماست، مسئله‌ی بصیرت‌بخشی و بصیرت‌دهی به کسانی است که نیاز به بصیرت دارند؛ یعنی روشن کردن فضا. در همه‌ی ادوار، این شجاعت بیپایان، این فداکاری عظیم، در خدمت آگاه کردن مردم، عمق دادن به اندیشه‌ی مردم و ایمان مردم به کار رفته است. در جنگ صفین وقتی طرف مقابل که احساس میکرد دارد شکست میخورد، برای اینکه جنگ را متوقف کند، قرآن‌ها را سر نیزه کرد، یک عده‌ای آمدند دور امیرالمؤمنین را گرفتند و فشار آوردند که باید تسلیم شوی و جنگ را تمام کنی؛ این‌ها قرآن را مطرح کردند. کار مزورانه‌ای بود، کار عجیبی بود. حضرت فرمود: شما اشتباه میکنید؛ شما این‌ها را نمیشناسید. این کسانی که امروز قرآن را به عنوان حَکم مطرح میکنند، به قرآن اعتقاد ندارند. من این‌ها را میشناسم. «انّی عرفتهم اطفالا و رجالا»؛ من دوره‌ی کودکی این‌ها را دیدم، دوره‌ی بزرگی این‌ها را هم دیدم. «فکانوا شرّ اطفال و شرّ رجال»؛ بدترین‌ها بودند. این‌ها به قرآن اعتقادی ندارند. وقتی در تنگنا گیر میکنند، قرآن را مطرح میکنند. البته آن‌ها گوش نکردند، اصرار ورزیدند و دنیای اسلام خسارتش را خورد.
 
 امیرالمؤمنین اهل بصیرت دادن است. امروز ما به این بصیرت احتیاج داریم. امروز دشمنان دنیای اسلام، دشمنان وحدت اسلام، با ابزار‌های دین وارد میشوند، با ابزار‌های اخلاق وارد میشوند؛ باید هشیار بود. آنجائی که میخواهند افکار عمومی مردم غیرمسلمان را فریب بدهند، نام حقوق بشر را می‌آورند، نام دموکراسی را می‌آورند؛ آنجائی که میخواهند افکار عمومی دنیای اسلام را فریب بدهند، نام قرآن را می‌آورند، نام اسلام را می‌آورند؛ در حالی که نه به اسلام و قرآن اعتقادی دارند، نه به حقوق بشر اعتقادی دارند. این را امت اسلامی باید بداند. ملت ایران در طول این سی سال، سی و یک سال این‌ها را آزموده است؛ امروز هم باید بدانیم، همه‌ی ما باید بدانیم.
 
 امیرالمؤمنین در آن لحظه‌ی فریب و فتنه، به دوستان خود نهیب میزند: «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ این راه حقی که در پیش گرفتید، این حرکت صادقانه‌ای که دارید انجام میدهید، این را از دست ندهید و رها نکنید؛ با حرف‌های فتنه‌گران و فتنه‌انگیزان، در دل شما تزلزل به وجود نیاید؛ «امضوا علی حقّکم و صدقکم»؛ راهتان راه درستی است. خاصیت دوران فتنه - همان طور که بار‌ها عرض کرده‌ایم - غبارآلودگی است، مه‌آلودگی است. نخبگان گاهی دچار خطا و اشتباه میشوند. اینجا شاخص لازم است. شاخص، همان حق و صدق و بیّنه‌ای است که در اختیار مردم قرار دارد. امیرالمؤمنین مردم را به آن ارجاع میداد. امروز ما هم محتاج همان هستیم.
 اسلام به ما میگوید باید جامعه‌ی اسلامی با دستور اسلام اداره و هدایت شود و زندگی کند. اسلام میگوید با دشمنان متعرض بایستی با قدرت برخورد کرد؛ باید مرزبندی روشن و شفاف با آن‌ها به وجود آورد. اسلام میگوید فریب دشمن‌ها را نباید خورد. این، خط روشن امیرالمؤمنین است؛ امروز هم ما همین خط روشن را احتیاج داریم.
 
 البته ملت ایران به برکت انقلاب، ملت هشیاری هستند. بسیاری از معضلات این کشور، با بصیرت مردم حل شده است. خیلی اوقات انسان مشاهده میکند که توده‌ی مردم حقایق را از بعضی از خواص و نخبگان بهتر میبینند و بهتر میفهمند؛ چون تعلقاتشان کمتر است. این از نعمت‌های بزرگ است. برادران و خواهران عزیز من! شما بدانید، همه‌ی ملت ایران هم بدانند؛ ملت ایران در راه حرکت به سمت آرمان‌های والای اسلامی، ثبات قدم خود را نشان داده است و این ثبات قدم را به توفیق الهی و به فضل الهی حفظ خواهد کرد.
 
 
ملت ایران میخواهند در زیر سایه‌ی اسلام، یک ملت سعادتمند، مرفه، باکمال، بااخلاق و دارای عزت و اقتدار باشند. ملت ایران در این راه حرکت کرده‌اند، پیشرفت کرده‌اند و کار‌های بزرگی انجام داده‌اند. آنچه که امروز در وضع کنونی ما مشاهده میکنید - این پیشرفتها، این توانائیها، این امکانات فراوان، این مسجل شدن و حتمی شدن شعار‌های اصلی انقلاب - این‌ها آسان به دست نیامده است؛ ملت ایران این‌ها را با توانائی‌های خودشان، با بصیرت خودشان به دست آوردند و به توفیق الهی این راه را ملت ایران ادامه خواهند داد. آینده متعلق به ملت ایران است. کید دشمنان و مکر بدخواهان نخواهد توانست این ملت را از این راهی که در آن حرکت میکند، منصرف و منحرف کند. جوان‌های ما امروز بصیرتشان بحمداللَّه بصیرت بسیار خوبی است. در عرصه‌های مختلف، جوان‌های ما کار‌های بزرگی را دارند انجام میدهند؛ این را بایستی روزبه‌روز بیشتر کرد. این ثبات قدم را، این ایستادگی را، این التئام و همبستگی ملی را بایستی روزبه‌روز بیشتر کرد. تمسک به شعار‌های اسلام و تمسک به قرآن و تمسک به سیره‌ی اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و به کلمات امیرالمؤمنین روزبه‌روز باید بیشتر شود.
 
ان‌شاءاللَّه جوان‌های ما آن روزی را خواهند دید که دشمنان گردن‌کلفتِ زورگوی بین‌المللی و جهانی احساس کنند که دیگر به ملت ایران نمیتوان زور گفت. خداوند به ملت عزیزمان و مسئولین دلسوز و خدمتگزارمان کمک کند تا با تلاش مخلصانه‌ی خود، این هدف را هرچه نزدیکتر کنند و با اعمال خود ان‌شاءاللَّه زمان آن را هرچه زودتر فراهم بیاورند.
 
امیدواریم خداوند متعال شما را حفظ کند، تأیید کند و این زحمتی که کشیدید و این راه طولانی را طی کردید، ان‌شاءاللَّه مأجور باشید. به همه‌ی مردم عزیز استان بوشهر هم من به وسیله‌ی شما سلام و اظهار ارادت خود را اعلام میکنم. ان‌شاءاللَّه خداوند از شما راضی باشد، روح مطهر امام بزرگوارمان از شما شاد باشد و امیدواریم خداوند شهدای عزیز ما را و شهدای عزیز و گرانقدر مردم بوشهر را با اولیائشان محشور کند.
 
والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته‌
۱) حجةالاسلام والمسلمین صفائی بوشهری
 


ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *