صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«مهمان فشنگ‌های جنگی» روایتی از اسارت رزمنده دفاع مقدس «مجید بنشاخته»

۲۱ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۰:۵۹
کد خبر: ۶۴۵۵۴۰
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
یک نویسنده کتاب گفت: کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» به صورت اول شخص نوشته شده است، من کتاب را با جملات بسیار کوتاه تدوین کردم و در عین حال با ریزه کاری خاصی به جزئیات پرداخته‌ام تا بتوانم مخاطب را به راحتی با روایت همراه کنم بدین ترتیب همزاد پنداری خواننده با کتاب او را به آرامی و بدون آنکه خود بداند با خود همراه و برای خواندن ادامه کتاب مشتاق می‌کند.

سید قاسم یاحسینی در گفت‌وگو با پیرامون مضممون کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» گفت: کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» روایتی از مجید بنشاخته سجادیان رزمنده و آزاده‌ایی است که بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به زندان‌های رژیم بعثی افتاد.

وی در مورد علت نوشتن کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» بیان کرد: من به صورت خیلی تصادفی با مجید بنشناخته آشنا شدم، وقتی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوشهر رفته بودم محفلی ایجاد شد و گفت‌وگو‌ها در مورد جنگ تحمیلی گرم شده بود که مجید بنشاخته به عنوان آبدارچی برایم چای آورد و وقتی بحث داغ ما را شنید او نیز از اساراتش صحبت کرد. روایتش برایم جالب بود، بعد از نماز با او گفت‌وگو کردم و متوجه شدم که داستان اسارات او جذاب است این امر سبب شد تا به نگارش کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» بپردازم.

یاحسینی به بخشی از کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» اشاره و بیان کرد: در یکی از فصل‌های کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» به اسارت مجید بنشاخته اشاره شده او سه روز بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت که میان ایران و رژیم بعثی عراق بسته شده بود اسیر دشمن شد، در ابتدا به هیچ عنوان فکر نمی‌کرد که این رویداد آغاز مشکلات بسیاری برای او باشد و نیرو‌های عراق به او گفته بودند به یک میهمانی می‌روی، مجید بنشاخته خیال می‌کرد که بزودی آزاد می‌شود، چون قطعنامه بین ایران و رژیم بعث عراق منعقد شده بود و با این فکر زندگی کرد، اما پس از مدتی وقتی به اردوگا‌های مخوف رژیم بعث برده شد متوجه فکر اشتباه خود شد.

وی به رویکرد رژیم بعثی عراق بعد از قطعنامه اشاره و اظهار کرد: پس از امضاء قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت، رژیم بعثی عراق از غرب با کمک گروهک تروریستی منافقین با عملیاتی به عنوان مرساد به ایران حمله کردند از سوی دیگر جنوب ایران را تا مرز خرمشهر مورد حمله قرار دادند، اما همه این حملات در هم شکسته شد. این رویداد کلا ۱۰ تا ۱۵ روز به طول انجامید و مجید بنشاخته نیز در همان سه روز اول توسط دشمن اسیر شد.

نویسنده کتاب «پرواز روی خاک» به اردگاه‌های مخوف رژیم بعثی عراق اشاره و بیان کرد: تعدادی از اردوگا‌های مخوف رژیم بعثی پذیرای افرادی بودند که بعد از قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت اسیر شده بودند، در این اردوگاه‌ها شکنجه‌های فراوانی از سوی رژیم بعثی برای ایرانیان تهیه و دیده شده بود این شکنجه‌ها در کنار بیماری سل استخوانی که مجید بنشاخته به آن مبتلا شد زندگی را نیز بر او تلخ کرد.

یاحسینی پیرامون مجید بنشاخته ابراز کرد: مجید بنشاخته یک رزمنده بود او در دوران سربازی وارد جبهه‌ها شده بود و ابتدا در غرب و کردستان به دفاع از کشور می‌پرداخت سپس به جبهه‌های جنوب اعزام شد و سه روز بعد از انعقاد قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت به دست دشمن اسیر شد.

وی به شیوه نگارش کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» اشاره و بیان کرد: کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» به صورت اول شخص نوشته شده است، من کتاب را با جملات بسیار کوتاه تدوین کردم و در عین حال با ریزه کاری خاصی به جزئیات پرداخته‌ام تا بتوانم مخاطب را به راحتی با روایت همراه کنم بدین ترتیب همزاد پنداری خواننده با کتاب او را به آرامی و بدون آنکه خود بداند با خود همراه و برای خواندن ادامه کتاب مشتاق می‌کند.

وی پیرامون ویژگی کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» ابراز کرد: کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» و بسیاری از کتاب‌های من یک طنز نهفته را در خود دارند این روایت نیز طنزی مستتر در خود دارد، در فصلی که مجید سوار بر کامیون در ابتدای راه سربازی به کردستان می‌رود همانگونه که بر روی صندلی کامیون نشسته، به خیال‌پردازی مشغول بوده که این طنز به خوبی نمایان شده است.

یا حسینی جذابترین بخش کتاب «مهمان فشنگ‌های جنگی» را اسارت مجید بنشاخته دانست و خاطنشان کرد: هنگامی که مجید بنشاخته در اسارت قرار دارد و با مشکلات و بیماری و شکنجه دست و پنجه نرم می‌کند، اسارتگاه وی در لیست صلیب سرخ قرار ندارد و همین امر ۲ سال پر دغدغه و پر اضطراب برای او رقم می‌زند او که در ابتدا اسارتش را به دست دشمن میهمانی کوتاه می‌داند پس از دو سال و به دلیل رفتار خام و ناپخته‌اش شرایط سختی را پشت سر می‌گذارد، علت نامگذاری کتاب نیز با عنوان «مهمان فشنگ‌های جنگی» از همین خیال خام مجید بنشاخته سرچشمه گرفته است.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *