«قصه کربلا» منتشر شد/بخشی از زندگی «امام حسین (ع)» از آغاز تا پرواز
- کتاب «قصه کربلا» کاری متفاوت در حوزه داستان نویسی معاصر درباره واقعه عاشورا است که با گزینش وقایع تاثیرگذار از رویداد بزرگ تاریخ شیعه به روایت گوشههایی از آن واقعه پرداخته است.
قبل از پرداختن به ویژگیهای این اثر عاشورایی یادآوری این نکته خالی از لطلف نیست که اصولاً حادثه کربلا یکی از وقایع فراموش نشدنی تاریخ شیعه است که با گذشت قرنهای متمادی هنوز هم تازگی دارد و هر شنوندهای را در هر گوشهای از کره خاکی که باشد تحت تاثیر قرار میدهد.
در حادثه کربلا اتفاقات ناگواری به وقوع پیوست که هنوز هم بسیاری از مفسران تاریخی از تحلیل جامع آن عاجزند و هر بار فقط گوشههایی از آن واقعه بزرگ بررسی و تجزیه و تحلیل میشود.
اندیشمندان و ارادتمندان آن حضرت در طول سالهای متمادی که از وقوع آن واقعه دردناک میگذرد، همواره کوشیده اند محملی بیابند که پیام آن حادثه عظیم را به سادهترین زبان ممکن به گوش شنوندگان در اعصار مختلف برسانند. در این میان، تالیف کتابهایی با موضوع عاشورا و رویدادهای پیرامونی آن که بتواند با مخاطبان عصر خود ارتباط تنگاتنگی برقرار کند، از جمله دغدغههای اصلی نویسندگان هر عصری بوده که خوشبختانه تابه حال در این زمینه کتابهای متعددی تالیف و به چاپ رسیده است.
نویسنده در مقدمه کوتاهی که در ابتدای این اثر آمده است، یادآوری میکند: گاهی میشود اتفاقی آرام آرام در زندگی آدمی رخ میدهد. اتفاقی که اگر آرام آرام رخ نمیداد، هیچ کس باورش نمیکرد. اتفاقی که همه نگاهش میکنند، دوست ندارند واقعیت داشته باشد، ولی دارد. چه بسا خود آدم هم دستی در آن داشته باشد. آن چه در عاشورای سال شصت و یک در کربلا اتفاق افتاد هم از این دست است ماجرای که ریشه اش در جاهلیت اعراب حجاز بود و بعثت پیامبر آخرین از بین آنها و عدم توان مردم در انکار پیامبر و سالام و خلافت و کشورگشاییها و اخلاص علی و شجاعت علی و عدل علی و خلافت علی و نامردمی نامردان و مردی مردان و خواست خدا و تمکین حسین، ولی خدا.
این اتفاق باعث شد آخرین پسر دختر یک پیامبر از شرق دا غرب عالم جسمش بر پهنه خاک بیفتد و بشود آنچه نباید.
انگار همه دنیا خواب نما شده بودند. خون نواده رسول خدا که زمین ریخت کم کم خواب از سر آدم و عالم پرید. هرکه از خواب بیدار میشد یا دیوانه میشد یا فدایی یا فراری.
ماجرای کربلا بیشتر به یک قصه شبیه است. قصهای که واقعی ست، اما باو ر کردنی نیست وای کاش این فقط این یک قصه بود.
برشی از کتاب:
حسین همیشه پیش روی بقیه بود نه پشت سرشان، همیشه پناهگاه دیگران بود نه درپنا هشان؛ همانطور که شایسته
امام است.
در کربلا هر کدام از یارانش که میافتادند و هنوز صدایشان
درمیآمد، حسین را صدا میزدند و دوست داشتند سرشان را بگذارند
روی پای کسی که همیشه در همه چیز ازشان جلو بوده.
خودش، اما چه کسی را باید صدا میزد وقتی روی زمین افتاده بود:
خدایا راضیام به رضایت و تسلیمم به قضایت، معبودی جز
تو نیست...
و شاید حضرت حق در جواب زمزمههای حسین جواب
میداده: ((وَاصْطنَعَتکُ لنِفَسِی)) یا میگفته بیا...
((ارْجِعِی إِلَی رَبِّکِ راَضِیةَ مرَضْیةًّ))
کتاب "قصه کربلا"؛ برشهایی از زندگانی امام حسین (ع) از آغاز تا پرواز به قلم مهدی قزلی (نویسنده کتاب تقریظ شده پنجرههای تشنه) در قطع رقعی و ۱۹۲ صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
علاقمندان جهت تهیه این کتب میتوانند از طریق سایت nashreshahidkazemi.ir یا ارسال نام کتاب به سامانه پیامکی ۳۰۰۰۱۴۱۴۴۱ اقدام و کتاب در قالب طرح تابستانه با تخفیف ۳۰ درصد تهیه نمایند.