روزی که ناله ابلیس را درآورد
به طور طبیعی چنین رویدادی برای ابلیسی که سوگند یاد کرده بود در مسیر صراط مستقیم خداوند مانعتراشی کند، تلخ و ناگوار بود؛ از این جهت تمام تلاش خود را برای انحراف مسلمانان از مسیر خداوند که مصداق بارزش ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام است، به کار گرفت؛ نشان به اینکه پس از رویگردانی امت پیامبر از پیام غدیر و رفتار نامناسب آنها با خلیفه خداوند، امت اسلام دچار انحراف شدیدی از ارزشهای الهی شد و فتنه امویان و عباسیان سالیان سال همانند سایه شومی بر بالای سر این امت قرار گرفت.
درباره مکر شیطان در ماجرای غدیر جابر بن عبدالله از امام باقر علیهالسلام روایت میکند
زمانی که پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم در روز غدیر خم دست على علیه السلام را در دست گرفت، شیطان در میان سپاهیانش نعره برآورد و هیچ یک از آنها چه در خشکى و چه دریا به جاى نماند مگر آنکه در پى نعره او به سویش دویدند و گفتند: اى آقا و مولا چه بر سر تو آمده؟ ما هرگز از تو نعرهاى دهشتناکتر از این نعره نشنیده بودیم.
ابلیس به آنها گفت: این پیامبر کارى کرد که اگر براستى این کار تحقق یابد دیگر کسى هرگز خدا را نافرمانى نکند. آنها در پاسخ گفتند: سرورا، تو آدم را فریب دادى.
زمانی که منافقان گفتند: این مرد [پیامبر اکرم صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم]از سر هواى نفس سخن مىگوید و یکى به دیگرى گفت: مگر نمىبینى که چشمانش چگونه در کاسه سرش مىچرخد؟ گویا دیوانه شده ــ مقصودشان پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم بود ــ در این هنگام شیطان فریادى از سر شادى زد و دوستانش دوباره گرد او حلقه زدند. او به آنها گفت: آیا مىدانید من قبلاً با آدم ابو البشر چه کردهام؟ گفتند: بله؛ گفت: آدم، پیمان خود را شکست، اما به خدا کفر نورزید، ولى اینان هم پیمانشان را نقض کردند و هم به پیامبر علیهالسلام کفر ورزیدند؛ فَلَمَّا قَالَ الْمُنَافِقُونَ إِنَّهُ یَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى وَ قَالَ أَحَدُهُمَا لِصَاحِبِهِ أَ مَا تَرَى عَیْنَیْهِ تَدُورَانِ فِی رَأْسِهِ کَأَنَّهُ مَجْنُونٌ یَعْنُونَ رَسُولَ اللَّهِ ص صَرَخَ إِبْلِیسُ صَرْخَةً بِطَرَبٍ فَجَمَعَ أَوْلِیَاءَهُ فَقَالَ أَ مَا عَلِمْتُمْ أَنِّی کُنْتُ لآِدَمَ مِنْ قَبْلُ قَالُوا نَعَمْ قَالَ آدَمُ نَقَضَ الْعَهْدَ وَ لَمْ یَکْفُرْ بِالرَّبِ وَ هَؤُلَاءِ نَقَضُوا الْعَهْدَ وَ کَفَرُوا بِالرَّسُول
پس هنگامى که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم از این جهان رخت بربست و مردم به جاى على علیه السلام دیگرى را به خلافت نشاندند شیطان تاج شاهى بر سر گذاشت و منبرى نهاد و روى بالش نشست و پیادگان و سوارگان خود را گرد آورد و به آنها گفت: شادى کنید که تا روز قیام امام، خداوند فرمان برده نشود. فَلَمَّا قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ أَقَامَ النَّاسُ غَیْرَ عَلِیٍّ لَبِسَ إِبْلِیسُ تَاجَ الْمُلْکِ وَ نَصَبَ مِنْبَراً وَ قَعَدَ فِی الْوَثْبَةِ وَ جَمَعَ خَیْلَهُ وَ رَجْلَهُ ثُمَّ قَالَ لَهُمْ اطْرَبُوا لَا یُطَاعُ اللَّهُ حَتَّى یَقُومَ الْإِمَام.
امام باقر علیه السلام این آیه را تلاوت فرمود «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَیْهِمْ إِبْلِیسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلَّا فَرِیقاً مِنَ الْمُؤْمِنِینَ؛ براستى شیطان گمان خویش را در باره آنها صادق یافت و جز گروهى از مؤمنان همه از او پیروى کردند» (سوره سبأ/ آیه ۲۰). امام باقر علیه السّلام فرمود: تأویل این آیه هنگامى بود که پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم رحلت فرمود و گمان ابلیس همان هنگامى بود که در باره پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم گفتند: او از سر هواى نفس سخن مىگوید، و شیطان در این هنگام گمانى در باره ایشان برد و آنها گمان شیطان را تصدیق کردند و تحقّق بخشیدند. (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۸، ص ۳۴۴ و ۳۴۵)