نوشتن یک داستان خلاق تاریخی از نوشتن یک داستان صد در صد خلاق امروزی دشوارتر است
خبرگزاری میزان: محمدرضا سرشار گفت: در این گونه کارها درصد خلاقیت نویسنده بسیار بالاست و انصافاً کار بسیار دشواری است و در اغلب موارد نوشتن یک داستان خلاق تاریخی از نوشتن یک داستان صد در صد خلاق امروزی دشوارتر است.
وی افزود: نویسندگان امروزی همان منابع سیره و تاریخی را به عنوان ماخذ کار انتخاب میکنند و بر اساس آنها داستانهایی درباره شخصیتهای مذهبی به رشته تحریر درمیآورند. منتها بخش زیادی از آثار داستانی که تا به امروز برای کودکان و بزرگ سالان منتشر شده، معمولاً، در یکی از شاخههای ،سادهنویسی، بازنویسی ،بازآفرینی، داستانهای تاریخی قرار می گیرد.
محمدرضا سرشار در ادامه بیان کرد: نوشتن این آثار مانند آن است که یک بنای قدیمی را خراب کنیم و مصالح سالم آن را کنار بگذاریم و بنای جدیدی با نقشهای جدید از آن مصالح درست کنیم. در این گونه کارها درصد خلاقیت نویسنده بسیار بالاست و انصافاً کار بسیار دشواری هم هست و در اغلب موارد نوشتن یک داستان خلاق تاریخی از نوشتن یک داستان صد در صد خلاق امروزی دشوارتر است.
وی تصریح کرد: متأسفانه تعداد آثار اخیر بسیار اندکاند. مشکل اصلی این داستانها طراحی یک پیرنگ جدید است، زیرا نویسنده، در عین حال که واقعیات تاریخی را مثلاً در مورد پیامبران و ائمه(ع) رعایت میکند، باید عملاً داستانی نو خلق کند. مشکل دوم هم این است که غالب مردم قصه این داستانها را از پیش میدانند و نویسنده باید آن چیزی را که مردم بارها و بارها در کتابهای تاریخی خوانده یا در دیگر جاها شنیدهاند به گونهای بنویسد که همان افراد دوباره حاضر شوند با علاقه آن را بخوانند.
سرشار افزود: این کار بسیار دشواری است و در طراحی پیرنگ و نوشتن به هنر بسیاری نیازمند است تا بتواند آن حالت انتظار و تعلیق را برای مخاطب ایجاد کند. دشواری بعدی هم آن است که باید به مسلّمات تاریخی نیز وفادار باشد.
وی در پایان گفت: نکته دیگر درباره داستانهای تاریخی پرداخت آنهاست که تحقق آن در معنی درست کلمه فوقالعاده دشوار است. علت آن هم این است که داستانی است که مثلاً در صدر اسلام اتفاق افتاده و به مردمانی بازمیگردد که به این مرز و بوم تعلق ندارند و فرهنگ خاص خود را دارند. داستان نزدیک به 1400 سال پیش اتفاق افتاده و جزئیات چندانی درباره زندگی آنها نمیدانیم. درباره طرز صحبت کردن، طرز پوشش، نوع غذایی که میخوردهاند، معماری، روابط اجتماعی، مشاغل و اصناف، و... اطلاع زیادی در دست نیست. این قبیل اطلاعات را یا نویسندگان داستانی ما با آنها آشنا نیستند و یا احتمالا اگر هم میدانند، حال و حوصله اعمال آنها را در داستان ندارند.خصوصا اینکه میدانند خوانندگان معمولی متوجه کمبودهای آثار آنها نمیشوند. از این رو، داستانهایی مینویسند و منتشر میکنند که فاقد فضا و روح و حسبرانگیزی و جنبههای تصویری لازم است. علت عمده کمبود این گونه آثار این نکته است.
انتهای پیام/
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *