علت انقراض ببر در ایران
کارشناس گوشتخواران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست افزود: با ادامه این روند در نهایت ببرها مجبور به عقب نشینی به حاشیه زیستگاههای مطلوب خود یعنی جنگلهای نزدیک کوهستان شدند که در آنجا در رقابت با پلنگهای بزرگ جثه برای منابع زیستی قرار گرفتند، با توجه به شرایط به وجود آمده در نهایت ببرها نتوانستند بقا یابند و تقریبا در سال ۱۳۳۸ که آخرین گزارش قابل اعتماد از مشاهده ببر در پارک ملی گلستان وجود دارد، منقرض شدند.
موسوی درباره اینکه آیا امکان احیا وجود دارد، گفت: انقراض از طبیعت به دلایلی، چون تخریب زیستگاه و از دست رفتن فاکتورهای زیستی از جمله زیستگاه، منابع غذایی و امنیت برای یک گونه رخ میدهد حال اگر با انقراض گونه از طبیعت، بتوان دوباره شرایط زیست گونه را فراهم کرد امکان احیا وجود دارد، به عنوان مثال احیای سیاهگوش در کشور سوییس که برنامه آن از سال ۱۹۷۰ آغاز شد و همچنان یک تیم حرفهای این برنامه را دنبال میکنند؛ برنامه موفقی بوده است، بنابراین تیم حرفه ای، برنامه ریزی و بودجه در به سرانجام رسیدن این گونه طرحها بسیار مهم است.
موسوی اظهار داشت: در ایران نیز برای احیا ببر کارهایی انجام شد از جمله اینکه در سال ۱۳۸۹ دو قلاده ببر سیبری وارد کشور شد و در قبال آن دو قلاوه پلنگ به روسیه داده شد، اما در آن زمان برنامه از پیش تعریف شدهای برای احیای ببر وجود نداشت، شاید هم زمان مناسبی برای این انتقال نبود و برنامه کارشناسی نشده بود، حداقل بهتر بود اگر قرار است چنین برنامهای انجام شود با برنامه ریزی قبلی و در زمان مناسب تری انجام میشد، آن زمان هنوز سایت نگهداری و تکثیر ببر آماده نشده بود که بعد از مدت کوتاهی هم یکی از ببرها بر اثر بیماری مشمشه از بین رفت و پروژه به طور کامل تعطیل شد.
کارشناس گوشتخواران دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان محیط زیست تاکید کرد: برای احیای یک گونه ابتدا باید امکان سنجی احیا در زیستگاهی که قرار است حیوان مورد نظر در آن رها سازی شود مورد بررسی قرار گیرد و باید مواردی همچون تجزیه و تحلیل زیست پذیری و مانایی جمعیت در زیستگاه جدید، پتانسیل تامین طعمه، رقابت با سایر شکارچیان هم بوم از جمله پلنگ، عوامل تهدید قبلی و کنونی، امکان کاهش این عوامل و نگرش جوامع محلی درباره معرفی مجدد گونه بررسی شود.
وی اظهار داشت: با توجه به این موارد آیا باز هم فکر میکنیم که امکان معرفی مجدد ببر یا حتی شیر به زیستگاههایی که با انواع تهدیدات از جمله تغییر کاربری اراضی، محصور شدن زیستگاهها با جاده و بزرگراه و ساخت و ساز مخصوصا در شمال کشور و کاهش طعمههای طبیعی مواجه هستند وجود خواهد داشت، اگر صرف اینکه یک گونه را وارد و در یک محوطه محصور نگهداری کنیم و در خوشبینانهترین حالت تکثیر هم انجام شود، اما در نهایت رهاسازی در طبیعت انجام نشود هیچ کمکی به احیا نکرده ایم، ضمن اینکه این پروژهها نیاز به تزریق اعتبارات زیادی دارد آن هم برای مدت طولانی که اکنون امکان تخصیص این اعتبارات به هیچ عنوان وجود ندارد، اگر اعتباری هم وجود دارد ترجیحا برای حفاظت از گونههایی است که اکنون زیست میکنند، اما در لبه انقراض قرار گرفته اند یعنی باید برای یوزپلنگ هزینه کنیم و حتی پلنگ و سایر گربه سانان، بنابراین شیر و ببر در اولویت نیستند.
موسوی به نقشه راه حفاظت از گربه سانان در سازمان محیط زیست اشاره کرد و گفت: یک نقشه راه حفاظت از گربه سانان داریم که سال ۹۱ تهیه شد و در دست اجرا است، اصولا برنامه حفاظت از گربه سانان جزو برنامههای جاری دفتر حیات وحش است و در هر زمان که بودجهای باشد برای پایش، تحقیقات و برنامههای آموزشی هزینه میشود یا برای اجرا به استانها ابلاغ میشود.
وی افزود: همچنین در سال ۱۳۹۷ طرح حفاظت از گربه سانان با رویکرد مشارکت مردمی تهیه و برای تخصیص اعتبار به سازمان برنامه و بودجه ارسال شد که تاکنون هیچ اعتباری برای این طرح تخصیص داده نشده است، اما برنامه جامعی است که همه گربه سانان را در بر میگیرد که بر اساس آن کارهای خوبی را میتوان در حوزه گربه سانان به صورت سیستماتیک انجام داد البته اگر اعتباری به آن تخصیص داده شود.
موسوی گفت: در واقع برنامه حفاظت از گربه سانان شامل همه برنامههای حفاظت زیستگاه، برنامههای تحقیقاتی، پایش گربه سانان و طعمههای طبیعی، برنامههای آموزش محیط بانان و آگاه سازی عمومی، خرید تجهیزات پایش، رویکردهای تعاملات و مشارکت مردم بومی در حفاظت، برنامههای کاهش تهدیدات، رویکردهای افزایش حفاظت فیزیکی در مناطق و هر آنچه مورد نیاز است برای حفاظت زیستگاه و گونههای گربه سانان از جمله یوزپلنگ، پلنگ و گربههای کوچک جثه (شامل ۶ گونه) در این طرح دیده شده است.