چرا «کلانتری»، با تخلفات باغ وحشداران برخورد نمیکند؟
- شرایط نامناسب نگهداری از حیوانات در باغهای وحش و باغهای پرندگان که تعدادشان در سطح کشور رو به افزایش است هر از گاه به سوژه اعتراض فعالان محیط زیست تبدیل شده و واکنش رسانهها را به همراه میآورد؛ مراکزی که تا به حال، راه حلی عملی برای مدیریتشان ارائه نشده است.
با جستوجویی در پورتال سازمان حفاظت محیط زیست، با «دستور العمل ایجاد و مدیریت مراکز نگهداری از حیات وحش» مواجه میشویم. دستورالعملی که باغهای وحش و باغهای پرندگان موظف به اجرای آن هستند. دستورالعملی که ضوابط تعیین شده در آن با استانداردهای بینالمللی فاصله بسیار دارد، اما متاسفانه باید اقرار کرد که هیچیک از باغهای وحش در کشورمان، حتی همین دستورالعمل را هم رعایت نمیکنند.
به عنوان مثال در دستورالعمل سازمان حفاظت محیط زیست، مساحت لازم برای نگهداری هر خرس قهوهای ۳۰۰ متر مربع عنوان شده در حالی که به جرات میتوان گفت در هیچکدام از باغهای وحش کشور، خرسی جایگاه ۳۰۰ متری ندارد بلکه در بسیاری از این مراکز خرسها به جای برخورداری از جایگاه ۳۰۰ متری در قفسهایی روزگار میگذرانند که در آن به سختی میتوانند حرکت کنند.
باغ وحش گراش / استان فارس
اوضاع گربهسانان باغ وحشها هم تفاوتی با وضع خرسها ندارد: در حالی که در دستورالعمل سازمان حفاظت محیط زیست برای نگهداری هر گربهسان، دستکم ۱۵۰ متر مربع در نظر گرفته شده در هیچکدام از باغ وحشهای کشور چنین مساحتی به ازای هر شیر اختصاص داده نشده. به علاوه ضوابط دیگری که برای نگهداری از گربهسانان منظور شده هم در باغ وحشها رعایت نمیشود.
اما چگونه میتوان مراکزی را که ضوابط سازمان حفاظت محیط زیست را رعایت نمیکنند مدیریت کرد؟
برای پاسخ به این پرسش نخست باید آماری از تعداد مراکز نگهداری از حیات وحش در دست داشته باشیم. به گفته مسئولان این سازمان، در حال حاضر در کشور نزدیک به هشتاد مرکز نگهداری از حیات وحش، اعم از باغهای وحش عمومی و خصوصی و باغهای پرندگان پرندگان وجود دارد که تنها ۵۳ واحد از آنها دارای مجوز سازمان حفاظت محیط زیست هستند.
بدین ترتیب با ۵۳ مرکز مجاز و حدود ۳۰ مرکز غیرمجاز نگهداری از حیات وحش روبهرو هستیم. مراکزی که در هیچکدام (اعم از مجاز و غیرمجاز) ضوابط سازمان حفاظت محیط زیست رعایت نمیشود.
اینکه چرا در کشوری مانند ایران ۸۰ مرکز وجود دارند که درآمدشان را از به اسارت کشیدن حیوانات در شرایطی نامسب تامین میکنند پرسشی است که سازمان حفاظت محیط زیست تا کنون پاسخی شفاف به آن ارائه نکرده است.
این در حالی است که نمایندگان مجلس در گفتگو با رسانهها عنوان کردهاند که سازمان حفاظت محیط زیست برای تعطیل کردن باغ وحشهای غیرمجاز با خلا قانونی مواجه نیست و میتواند از فعالیت مراکزی که بدون مجوز این سازمان فعالیت میکنند جلوگیری کند که متاسفانه طی سالهای گذشته نه تنها شاهد تعطیلی این مراکز نبودهایم بلکه رشد قارچگونه باغهای وحش و باغهای پرندگان، حکایت از آن دارد که سازمان حفاظت محیط زیست برنامهای برای مدیریت فعالیت مراکز غیرمجاز ندارد.
از سوی دیگر در همین فهرست باغ وحشهای مجاز، با نام مراکزی مواجه میشویم که از دو مورد از ابتداییترین شرایط لازم برای احداث باغ وحش برخوردار نیستند: موقعیت مکانی مناسب به لحاظ جذب بازدیدکننده و آب و هوای مناسب. چرا اگر باغ وحش یا باغ پرندگان در منطقهای احداث شود که بازدیدکنندگان اندکی به آن مراجعه کنند درآمد مرکز، کفاف مخارج آن را نخواهد داد و همین میشود که باغوحشداران رو به قاچاق حیات وحش میآورند: تولههای حیوانات متولد شده در باغ وحش را میفروشند و در کنار آن حیواناتی اهلی مانند سگ و گربه را هم تکثیر کرده و به متقاضیان عرضه میکنند؛ بنابراین یکی از شروط ابتدایی راهاندازی باغ وحش، موقعیت مکانی مناسب به لحاظ جذب گردشگر است که بسیاری از باغهای وحش در فهرست فوق، فاقد آن هستند: مانند باغ وحش گراش در استان فارس و باغ وحش چاه نیمه زابل در سیستان و بلوچستان. آب و هوا هم یکی دیگر از مواردی است که پیش از راهاندازی باغ وحش باید مدنظر قرار گیرد: باغ وحش غیرمجاز هویزه، باغ پرندگان غیرمجاز دزفول که حیوانات را در دمای بالای ۵۰ درجه نگهداری میکنند یا باغ وحش ارومیه که حیوانات ساکن در آن در زمستان با دمای زیر صفر درجه دست و پنجه نرم میکنند سه نمونه از مواردی هستند که دو شرط فوق را رعایت نکردهاند. مواردی که در آب و هوای نامناسب و بدون درآمد کافی، حیوانات را در شرایطی اسفبار به اسارت گرفتهاند.
بدین ترتیب به نظر میرسد سازمان حفاظت محیط زیست اگر قصد دارد در مسیرمدیریت باغهای وحش از موضع انفعالی خارج شده و تحولی سازنده ایجاد کند ابتدا باید مراکزی که دو شرط فوق یعنی بازدیدکننده کافی و آب و هوای مناسب ندارند را به مراجع قضایی معرفی کرده و در صدد تعطیلی آنها برآید.
برای ساماندهی حیوانات ساکن در این مراکز هم سازمان حفاظت محیط زیست میتواند حیواناتی که قابلیت بازگشت به طبیعت را دارند رهاسازی کرده و الباقی را به باغ وحشهایی با شرایط مناسبتر منتقل کند. باغ وحشهایی که موقعیت مکانی آنها تعداد بازدیدکننده مناسب و آب و هوایی مطلوب را فراهم کند.
این سازمان همچنین باید به طور جدی با باغ وحشهایی که شرایط مناسبتر دارند وارد مذاکره شده و آنها را ملزم به رعایت ضوابطی کند که در دستورالعمل این سازمان برای نگهداری از حیوانات مطرح شده است.
اما آیا در میان مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان متولیان حفاظت از حیات وحش کشور، عزم راسخی وجود دارد که با مدیریت تخلفات باغوحشداران از سوء استفاده از حیات وحش توسط آنها جلوگیری کند یا روند افزایش تعداد باغهای وحش و باغهای پرندگان غیراستاندارد در سایه بیتفاوتی این سازمان ادامه خواهد یافت؟