نیمکتهای لرزان، مدیران متزلزل و بیثباتی تیمها
یکی از دلایل موفقیت تیمهای فوتبال نیز در این مسیر ثبات در بخش مدیریتی و فنی بوده و هست. ثبات مدیریتی که خود بحثی کلان است و پاشنه آشیل تمام تیمها و باشگاههای لیگ برتری، اما در بخش فنی هم چندان نباید انتظار ثبات داشت و تغییرات مکرر روی نیمکتهای تیمها، این بخش را نیز به پاشنه آشیل فوتبال ما تبدیل کرده است.
با نگاهی گذرا به تغییرات مکرر در همین فصل جاری لیگ برتر فوتبال باشگاههای کشور، به نتایج جالبی میرسیم به طوری که قریب به نوزده تغییر در ۱۲ تیم لیگ برتری عددی بسیار فراتر از استاندارهای جهانی است.
فقط چهار مربی تغییر نکردهاند
در بین ١۶ تیم حاضر در این فصل رقابتهای لیگ برتر فوتبال تنها چهار تیم با مربیانی که ابتدای فصل کار را با آنها آغاز کردهاند همچنان مسیر را ادامه میدهند و سایر تیمها دست به تغیرات گستردهای زدهاند. به طوری که حتی برخی تیمها بیش از یک بار اقدام به تغییر سرمربی خود کردهاند.
تیمهای سپاهان، فولاد خوزستان، نفت مسجدسلیمان و سایپا تنها تیمهایی هستند که همچنان با مربیان ابتدای فصل خود همکاری دارند و احتمال اینکه لیگ را با همین ترکیب به پایان برسانند زیاد است؛ یعنی ٢۵ درصد از تیمهای حاضر تغییری روی نیمکت مربیگری خود نداشتهاند. امیر قلعهنویی، جواد نکونام، مهدی تارتار و ابراهیم صادقی تنها مربیانی هستند که میتوانند امیدوار باشند فصل جاری را در تیمهایشان به پایان برسانند.
تغییرات در تیمهای این فصل لیگ برتر فوتبال را از چند منظر میتوان مورد بررسی قرار داد؛ اخراج، استعفا یا کنارهگیری.
هر کدام از این بخشها در جای خود باید به صورت کارشناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد که میتوان به نتایج جالب توجهی رسید. البته میتوان این قسمت را بازهم جزئیتر و آن را به دو دسته مربیان داخلی و خارجی تقسیمبندی کرد چراکه در چندین مورد شاهد کنارهگیری مربیان خارجی در این فصل به دلایل غیرفنی بودهایم که قابل بحث است.
ضعف فنی
بدون شک، یکی از دلایل اصلی که مدیران باشگاه دست به تغییرات در نیمکت مربیان میزنند ضعف فنی است و غالبا برای رهایی از مشکلات فنی ناشی از نتیجهگیری به اصلاح با این تغییرات به تیمهای خود شوک وارد میکنند، اما همانطور که پیشتر گفته شد شرایط در فوتبال کشور ما کمی متفاوت و خارج از چارچوب و استاندارهای تعریف شده بینالمللی است.
همانطور که گفته شد این تغییرات در لیگ ما برخلاف تصور، تنها محدود به تیمهای با عملکرد فنی نامطلوب نمیشود بطوریکه حتی تیمی مانند پرسپولیس که مدعی درجه یک قهرمانی در این فصل از رقابتهاست نیز نیمکت خود را دگرگون شده میبیند.
مدعی قهرمانی هم سرمربی خود را عوض کرد
پرسپولیس که بعد از رفتن برانکو با آن افتخارات تکرار نشدنی به دنبال جایگزینی مناسب برای پروفسور بود، با گابریل کالدرون آغاز به همکاری کرد، هر چند در ابتدای مسیر بسیاری از منتقدان به موفقیت این مربی به دیده تردید مینگریستند، اما نیم فصل را با صدرنشینی به پایان رساند تا همچنان به عنوان یکی از مدعیان اصلی کسب عنوان قهرمانی در این فصل هم مطرح باشد هر چند در نهایت کار وی و پرسپولیس به جدایی انجامید که دلایل آن بارها موشکافی و کارشناسی شده است.
یحیی گلمحمدی که روند موفقیتآمیزی در شهرخودرو ایجاد کرده بود در میانه راه تغییر مسیر داد تا هدایت پرسپولیس را بر عهده بگیرد که البته موفق هم بود و هماکنون با اختلاف زیادی تیمش صدرنشین جدول ردهبندی است.
آمدن و رفتن استراماچونی
رقیب سنتی سرخپوشان نیز از این تغییرات در امان نبود، آبیها نیز که سالها در حسرت قهرمانی در لیگ برتر بودند و از سویی قهرمانیهای متوالی رقیب را برنمیتابیدند به دنبال فرمولی جادویی برای بازگشت به روزهای خوبشان و به دست آوردن دل هواداران ناراضی و سرخورده شان بودند.
بعد از موفقیتهای نسبی وینفرد شفر، به طرز عجیبی در زمان مدیریت قبلی با این مربی آلمانی قطع همکاری شد تا به زعم مدیران این باشگاه با انتخابی بهتر در مسیر قهرمانی حرکت کنند. با این استدلال بود که آندرهآ استراماچونی سکان هدایت آبیپوشان را در اختیار تا انقلابی در استقلال پرهوادار ایجاد کند.
هر چند این مربی ایتالیایی شروعی ناامیدکننده داشت، اما در ادامه چنان تحولی در تیم تحت هدایتش ایجاد کرد که همگان را مسحور قدرتش کردهبود و کمتر کسی به کمتر از قهرمانی برای تیم رویایی استرا قائل بود، اما این مربی نیز سرانجام خوشی نداشت و خیلی زود با وجود نتایج درخشانی که کسب کرده بود راهی کشورش شد تا میراثش نصیب مربیان بعدی شود.
از مربیگری وریا تا آمدن فرهاد
بعد از استرا و پیش از انتخاب مجیدی در مقطعی وریا غفوری، کاپیتان استقلال تیم را ارنج میکرد و حتی در مواقعی جواد زرینچه و ستوده، پزشک باشگاه اقدام به انتقال موارد فنی به بازیکنان میکردند تا در نهایت مجیدی سکان هدایت استقلال را در دست گرفت. مجیدی در ابتدای مسیر و بازیهایی ابتدایی با اتکا به تیم خوبی که تحویل گرفته بود و هنوز تفکرات استراماچونی در آن جریان داشت نتایج خوبی گرفت اما در ادامه مسیر نتوانست انتطارات را برآورده کند و با انتقاد هواداران و منتقدان مواجه است.
تغییر روی نیمکت یک مدعی دیگر
شهرخوردو مشهد یکی دیگر از تیمهای مدعی رسیدن به سهمیه آسیاست که سرمایهگذاری خوبی هم برای موفقیت در لیگ برتر داشته است. مشهدیها که کار را با یحیی آغاز کرده بودند نتایج درخشانی گرفتند و در قامت یک مدعی ظاهر شدند تا اینکه گلمحمدی نتوانست پیشنهاد وسوسهانگیز پرسپولیس را بیپاسخ بگذارد و در میانه راه تغییر مسیر داد و شهرخودرو را رها کرد.
بعد از یحیی تیمش به مجتبی سرآسیایی رسید که خیلی ها نسبت به این انتخاب مدیریت باشگاه انتقاد داشتند و همانطور که پیشبینی میشد نتوانست روند موفقیت شهرخودروی یحیی را ادامه دهد و در نهایت او نیز پس از چند هفته کنارهگیری کرد تا کوزین، مربی شهرخودرو هدایت این تیم را موقتاً در دست بگیرد. در نهایت شب گذشته بود که مسئولان باشگاه مشهدی با قراردادی یک و نیم ساله سهراب بختیاریزاده را به عنوان مربی جدید خود در چند هفته پایانی لیگ و فصل آینده معرفی کردند.
تراکتور و ادامه روند تغییر مربی
تراکتور تبریز دیگر تیمی است که با مدیریتی متمول و صرف هزینههای گزاف و ریخت و پاشهای دلاری با حذب بازیکنان سرشناس داخلی و خارجی پیش از شروع لیگ نام خود را سر زبانها انداخت بطوری که بسیاری از کارشناسان از این تیم به عنوان یکی از شانسهای قهرمانی نام میبردند.
تبریزیها برای سروسامان دادن به بخش فنی تیمشان، به دنبال یک نام بزرگ بودند و در همین راستا مصطفی دنیزلی باتجربه را به نیمکت خود اضافه کردند تا اسب خود را برای قهرمانی زین کنند؛ هرچند در همان زمان هم خیلیها به این انتخاب خوشبین نبودند و پایان خوشی برای این همکاری نمیدیدند که همان شد که پیشبینی میشد و آقا مصطفی بعد از چند هفته ساز جدایی را کوک کرد و به بهانه مشکلات خانوادگی تبریز را ترک کرد تا نیمکت سرخپوشان تبریزی موقتا به احد شیخ لاری برسد.
شیخ لاری هم خیلی زود با این تیم خداحافظی کرد تا ساکت الهامی هدایت یکی از گرانترین تیمهای باشگاهی تاریخ فوتبال ایران را در دست بگیرد؛ نیمکتی که با حضور سه بازیکن باتجربه تیم ملی (شجاعی، دژاگه و حاجیصفی) مملو از نامهای بزرگ بود و بسیاری معتقد بودند این نیمکت برای الهامی بزرگتر از تجربه اوست، اما وی با وجود کسب نتایج سینوسی و ارائه بازیهای نه چندان جذاب به نظر میرسد تراکتور حداقل لیگ امسال را با الهامی به پایان خواهد رساند هر چند گفته میشود مدیریت باشگاه کسب سهمیه آسیا را به عنوان شرط تمدید قرارداد با الهامی در فصل آینده قرار داده است، اما تا فصل آینده چه کسی میداند چه اتفاقاتی رقم خواهد خورد؛ هر چند میتوان حداقل مطمئن بود که الهامی فصل را با تراکتور به پایان خواهد رساند.
اسکوچیچ؛ از آبادان تا نیمکت تیم ملی
صنعت نفت آبادان دیگر تیم حاضر در نیمه بالای جدول ردهبندی لیگ برتر است که فصل را با انتخاب دراگان اسکوچیچ آغاز کرد و از قضا نتایج درخشانی گرفت به طوری که در نیم فصل اول در قامت یک مدعی ظاهر شد، اما سرنوشت این مربی هم از آن دسته اتفاقاتی است که شاید تنها در فوتبال ما رخ دهد.
بعد از قطع همکاری فدراسیون فوتبال با مارک ویلموتس بلژیکی، مسئولان فدراسیون فوتبال در اقدامی جالب توجه با پذیرش مسئولیت فسخ قرارداد اسکوچیچ وی را از آبادان به تیم ملی آوردند تا بهنام سراج نیمکت زردپوشان آبادانی را در اختیار بگیرد.
سراج تا اینجای کار هر چند نتوانسته نتایج درخشان اسکوچیچ را تکرار کند اما چندان هم بد نبود و میتوان انتظار داشت وی نیز با توجه به شرایط صنعت نفت در جدول ردهبندی لیگ را با همین تیم به پایان برساند.
نساجی مازندران فصل را با رضا مهاجری آغاز کرد، اما این مربی نیز در میانه راه از جمع قائمشهریها جدا شد تا نیمکت تیم شهر خسته به محمود فکری برسد، هر چند این پایان کار مهاجری نبود و پس مدتی وی هدایت ماشینسازی تبریز را بر عهده گرفت که این همکاری چندان طولانی نبود و از این تیم با موافقت مسئولان باشگاه کنارهگیری کرد تا مهاجری در آستانه ثبت رکورد جدیدی نه تنها در فوتبال ایران بلکه در فوتبال جهان قرار گیرد. از طرفی محمود فکری توانست نساجی را در مسیر درست قرار داد و با کسب نتایج مطلوب حتی جای پایش را برای فصل آینده روی نیکمت این تیم محبوب و پرهوادار قائمشهری محکم کند.
ذوبآهن هم بینصیب نماند
ذوبآهن اصفهان فصل را با علیرضا منصوریان آغاز کرد اما این همکاری نیز دیری نپایید که به جدایی منجر شد تا رادولوویچ هدایت سبزپوشان اصفهانی را در اختیار بگیرد. بعد از شیوع ویروس کرونا رادو ترجیح داد به این همکاری خاتمه دهد و به بهانه مشکلات خانوادگی به ایران بازنگشت تا مسئولان ذوبآهن به دنبال مربی نامآشنا در فوتبال ایران بروود؛ لوکا بوناچيچ.
بوناچیچ که سابقه سالها حضور در فوتبال ایران و همین تیم ذوبآهن را دارد نیکمت ذوبیها را در اختیار گرفت، هر چند بسیاری از کارشناسان این انتخاب را بازگشت به عقب میدانستند بطوری که در همان گام نخست با دو گل مغلوب پیکان قعرنشین شد تا انتقادات نسبت به این انتخاب اوج بگیرد، اما در هفته بعد با ۵ گل شاهین بوشهر را در هم کوبید تا کمی از بار انتقادات کاسته شود. در این مورد هم میتوان اطمینان داشت که ذوبآهن لیگ را با لوکا به پایان خواهد رساند و شاید اگر بتواند انتطارات را برآورده کند فصل بعد نیز او را روی نیمکت سبزپوشان اصفهان ببینیم.
زلزله در ماشینسازی
ماشینسازی تبریز فصل را رسول خطیبی آغاز کرد و تا حدودی نتایج قابل قبولی به دست آورد، اما این همکاری نیز به پایان نرسید تا نیمکت سبزپوشان تبریزی به احد شیخ لاری برسد. این مربی هم تنها چند هفته سکان هدایت ماشین را در اختیار داشت تا رضا مهاجری جایگزینش شود، اما این پایان کار ماشینسازی نبود و استعفای مهاجری با موافقت مسولان باشگاه مواجه شد تا در فاصله چهار هفته به پایان فصل جاری لیگ برتر نیکمت ماشین در انتظار چهارمین تغییرش باشد. از هومن افاضلی سرمربی مستعفی پارس جنوبی به عنوان گزینه اصلی هدایت این تیم نام برده می شود.
پارس جنوبی هم در امان نماند
پارسجنوبی جم دیگر تیمی است که از این تغییرات در امان نماند، جمی ها که لیگ را با فراز کمالوند آغاز کردند در ادامه با هومن افاضلی مسیر را در پیش گرفتند هر چند شب گذشته افاضلی نیز در اعتراض به آنچه بیعدالتی در رأی کمیته انضباطی درباره دیدار مقابل استقلال عنوان شده بود از هدایت این تیم قعرجدولی کنارهگیری کرد تا آینده این تیم در هالهای از ابهام قرار گیرد. باید دید آیا این استعفا مورد پذیرش مدیریت باشگاه فرار خواهد گرفت تا جمی ها شاهد حضور سومین مربی روی نیمکت خود باشند یا این استعفا بیشتر جنبه اعتراضی و تبلیغاتی داشته و افاضلی به کارش ادامه خواهد داد یا خیر.
ویسی در پیکان میماند
پیکان فصل را با حضور حسین فرکی آغاز کرد و در ادامه عبدالله ویسی که از شاهین بوشهر جدا شده بود، هدایت ماشینسازان را در اختیار گرفت تا راهی برای نجات این تیم از سقوط پیدا کند. ویسی که در شروع کار بازیهایی سختی با تیمهای مدعی را پیش روی خود میدید نتوانست نتایج مطلوبی کسب کند تا مدیران باشگاه در ادامه همکاری با وی دچار تردید شوند، اما با کسب دو پیروزی حساس و حیاتی در دو هفته اخیر تیمش را از انتهای جدول جدا کرد تا شانس بیشتری برای بقا داشته باشند. به نظر میرسد ویسی و پیکان نیز این همکاری را تا پایان فصل ادامه خواهند داد.
گلگهر سومین سرمربی را ندید
گلگهر سیرجان که از لیگ یک به لیگ برتر صعود کرده با وینگو بگوویچ که موفق به هدایت این تیم به لیگ برتر شده بود فصل را آغاز کرد، اما در ادامه کار این مربی نیز با گلگهر به جدایی انجامید تا مجید جلالی هدایت سیرجانی ها را بر عهده بگیرد. جلالی نیز چندی پیش از ادامه این همکاری کنارهگیری کرد تا مدیران باشگاه در اندیشه تغییری دیگر روی نیمکت تیمشان باشند تا شاید بتوانند با تفکرات جدید از سقوط رهایی یابند. اما در نهایت آقا معلم در سیرجان ماندنی شد تا شاید فصل را با این تیم به پایان برساند.
حضور پاشازاده در شاهین
شاهین بوشهر دیگر تیم صعود کننده از لیگ دسته اول کارش را با عبدالله ویسی آغاز کرد، اما این همکاری نیز دیری نپایید که به جدایی منجر شد تا هدایت بوشهری ها موقتا به مهرداد کریمیان سپرده شود تا اینکه مسئولان باشگاه میشو کریستوویچ را به عنوان سرمربی تیمشان انتخاب کنند، اما این مربی خارجی نیز بعد از تعطیلی لیگ به دلیل شیوع ویروس کرونا به کشورش رفت دیگر بازنگشت تا این مربی کروات نیز یکی دیگر از جداشده های این فصل لیگ برتر باشد. بعد از جدایی میشو هدایت شاهین مجددا به صورت موقت به کریمیان سپرده شد تا او نیز بعد از چند هفته ناکامی جایش را به مهدی پاشازاده بدهد. تا به امروز میتوان از حضور پاشازاده روی نیمکت شاهین به عنوان آخرین تغییرات در کادرفنی تیمها در فصل جاری یاد کرد هر چند میتوان انتظار تغییرات دیگری را در همین مدت کوتاه باقیمانده داشت.
همانطور که تمام تغییرات تیمهای حاضر در فصل جاری لیگ برتر را مورد بررسی قرار دادیم به خوبی مشخص است که برخی از این تغییرات فنی بوده و برخی دیگر به مسائلی خارج از مستطیل سبز برمیگردد و از همه مهمتر سوء مدیریت.
اما موضوعی که بیش از هر چیزی جلب توجه میکند چرخه محدود و البته معیوب حضور مربیان در تیمهای باشگاهی فوتبال است. چطور مربی که نتوانسته در تیمی که کارش را با آن آغاز کرده موفق باشد و برکنار شده و حتی استعفا داده بلافاصله به عنوان گزینه هدایت تیم دیگری مطرح میشود و مورد توجه قرار میگیرد؟ یا چطور یک مربی در حالی که هدایت تیمی را برعهده دارد همزمان به عنوان گزینه نیمکت تیم دیگری مطرح میشود؟!
بدون شک نمیتوان به این اتفاقات به دید تغییر فنی نگریست و حتما پشتپردههایی وجود دارد که نیاز است در جای خود مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
انتهای پیام /