کار عجولانه سامی یوسف علیه ایران
بر روی برگهای بر روی این تابلوی اعلانات اینچنین نوشته شده بود: به اطلاع همکاران محترم ارزیاب میرساند مجدداً تأکید میگردد، پخش آثار موسیقی سامی یوسف مطلقاً ممنوع میباشد.
پس از آن این خبر گشت و گشت و گشت تا به سامی یوسف در انگلستان رسید؛ او هم در حالی که کمتر به برخی اخبار درباره خودش بهویژه در ایران واکنش نشان میداد چنین نوشت:
من از شنیدن خبر ممنوع شدن انتشار آثارم در تلوزیون و رادیو رسمی دولتی جمهوری اسلامی ایران به دلیل کنسرت اخیری که در شهر ناصریه فلسطین داشتهام بسیار شگفتزده شدم.
نمیدانستم که آوردن لبخند به چهره برادران و خواهران عزیز فلسطینیام برای دولت ایران رنجش و دلخوری بهوجود میآورد. من عذرخواهی میکنم از طرفداران با ارزشم در ایران که مدتی آثار من را نخواهند شنید اما برای اجرای کنسرتم در شهر ناصریه فلسطین از کسی عذرخواهی نخواهم کرد.
موسیقی نفوذپذیر است و هرگز در مرزها محدود نمیشود نه مورد استفاده برای اهداف سیاسی، بلکه انعکاس آزادانه در سراسر فضا و زمان معنی میشود؛ به امید روزی که فلسطین را آزاد خواهیم دید؛ با عشق و احترام؛ سامی یوسف».
پس از آن مدیرکل روابط عمومی سازمان صداوسیما درباره ممنوعالتصویری سامی یوسف گفت: چندی پیش تصویری بی نام و نشان از یک نامه غیر رسمی منتشر شد که در آن آمده بود صداوسیما استفاده از آثار سامی یوسف خواننده ایرانی تبار را ممنوع کرده است. آن تصویر و آن نامه غیر رسمی که نه سربرگ و نه مهر و امضاء دارد، واقعیت ندارد.
وی تصریح کرد: خبری که در مورد ممنوعیت سامی یوسف منتشر شد، به هیچ وجه درست نیست و شیطنت برخی در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی بود.
به گزارش فارس، اگرچه یک طرف ماجرا در ایران عدم دقت رسانههای مجازی و اجتماعی در انتشار یک تصویر نادرست بوده است اما سوالاتی درباره موضعگیری سامی یوسف وجود دارد که طرح آنها به نظر ضروری میرسد.
اولا سفر سامی یوسف به شهر ناصریه و اجرای وی برای فلسطینیان ساکن این شهر اگرچه به نظر اقدامی در حمایت از مردم فلسطین میآید اما یک نکته مغفول مانده دارد و آن اینکه این شهر در مناطق موسوم به مناطق اشغالی 1948 قرار گرفته است و حضور و اجرا در چنین شهری بدون مجوز و ویزای ورودی دولت اشغالگر صهیونیستی ممکن نیست و این خود به نوعی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی بود.
در حالی که بسیاری از فعالان فرهنگی جهان در سالهای اخیر پس از پیوستن به
موج بایکوت فرهنگی اسرائیل از سفر به این کشور امتناع میکنند که در این
بین لیست بلند بالایی از آنان را میتوان یافت؛ از جمله افرادی از اهالی
موسیقی چون «استیوی وندر» آهنگساز و خواننده سیاهپوست آمریکایی،
«تونیاردز»، «چان مارشال» معروف به «کت پاور» و گروه آمریکایی موسوم به
«دردهای خالص و پاک قلب» و ویلسون کاساندرا، خواننده زن سیاهپوست
آمریکایی.
در همین حال بسیاری از مردم فلسطین پس از اجرای سامی یوسف در ناصریه با لطایفالحیلی سوالی از او میپرسیدند و خواستهای از او داشتند.
آنها این سوال را با زیرکی تمام نوشته بودند که چرا سامی یوسف به غزه سفر نکرده و آنچنان که مدعی است «لبخند به چهره برادران و خواهران عزیز فلسطینی» آن مناطق نیاورده است؟!
شاید پاسخ را باید در این دانست که این منطقه تحت محاصره شدید از سوی رژیم صهیونیستی و رژیم کودتایی مصر است و هرگز این دو دولت به راحتی اجازه حضور سامی یوسف را در این منطقه نمیدهند.
در حالی که حضور او در این منطقه به نوعی شکستن حصار تبلیغاتی و فرهنگی و حتی اقتصادیئی بود که بهویژه پس از جنگ 55 روزه بیش از پیش بر این منطقه مستولی شده است.
دوم اینکه درباره بیانیه سامی یوسف باید این را پرسید که آیا آزادی فلسطین از یوغ اشغالگری امری سیاسی نیست؟ چگونه میشود هم ویزای اسرائیلی دریافت کرد هم برای آزادی فلسطین معتقد بود؟ و سپس گفت که «موسیقی نفوذپذیر است و هرگز در مرزها محدود نمیشود نه مورد استفاده برای اهداف سیاسی، بلکه انعکاس آزادانه در سراسر فضا و زمان معنی میشود»؟
مسلما سیاست به معنای دینی آن هدفی جز آزادی فلسطین ندارد چه اینکه هنر اعم از موسیقی در این عرصه به همین امر کمک میکند.
سوم اینکه سامی یوسف چرا اینقدر عصبانی و بدون پیگیری واقعی امر چنین بیانیهای علیه ایران صادر میکند؟ آیا برخی از پانعربهای ضدایرانی که معتقدند قضیه فلسطین تنها یک قضیه عربی و نه اسلامی است در کنار سامی یوسف قرار داشتهاند که موجب شده است چنین بیانیهای صادر شود؟
آیا سامی یوسف به تکمیل پازل طراحی عربی و غربی برای جدا نشان دادن ایران از مسئله فلسطین کمک کرده است؟؛ طرحی که پس از حمایت قاطع ایران از سوریه به عنوان بخشی از محور مقاومت تلاش میکند اعراب و در راس آنها فلسطینیها را نسبت به ایران بدبین کرده و به بهانههای مختلف آنان را مخالف خواستههای مردم فلسطین نشان دهد؟
مسلما آثار سامی یوسف که برخی از آنها در حمایت از مظلومان فلسطینی بوده است همیشه هواداران خود را در ایران و جهان داشته و خواهد داشت اما به نظر میرسد این بار فعالان عرصه دیپلماسی فرهنگی و عمومی کشور ضروری است تا با طرح سوالات جدی از این خواننده اسلامی تلاش کنند تا خواستههای واقعی هواداران وی ـ حداقل در ایران ـ را به گوش وی برسانند.
/انتهای پیام/
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.