حقوق بشر به سبک آمریکا؛ از کشتار شهروندان در داخل تا جنگهای بی پایان در خارج
– در روز ۱۲ تیر سال ۱۳۶۷ یک فروند هواپیمای مسافربری ایران ایر از فرودگاه مهرآباد به مقصد دوبی برخاست؛ پرواز شماره ۶۵۵ با ۲۹۰ مسافر که از سوی ناو «یو اس اس وینسنس» نیروی دریایی آمریکا هدف موشک قرار گرفت.
تمامی سرنشینان این هواپیما در پی جنایت آمریکا به شهادت رسیدند و در پی آن مقامهای آمریکایی ادعاهای بی اساسی را مطرح کردند که بار دیگر نشان داد ادعای این کشور در زمینه حقوق بشر کاملا ریاکارانه است؛ فرمانده ای که دستور شلیک موشک را صادر کرده بود نیز مدال گرفت.(!)
روز ۱۲ تیر و سالروز شهادت ۲۹۰ مسافر پرواز ۶۵۵ ایران ایر به عنوان روز افشای حقوق بشر آمریکایی نامگذاری شده است.
هدف قرار دادن هواپیمای ایرانی بار دیگر پوچ بودن ادعای آمریکا درباره حقوق بشر را اثبات کرد و نگاهی کوتاه به تاریخ این کشور نشان میدهد که این کشور از بزرگترین ناقضان حقوق بشر در جهان به شمار میرود.
گستردگی نقض حقوق بشر از سوی آمریکا بسیاری از افراد و گروهها را نه تنها در داخل این کشور بلکه در سراسر جهان و کشورهای مختلف تحت تاثیر قرار داده است.
از غیرنظامیان و کودکان یمن گرفته تا مردم افغانستان، عراق و اقلیتهای نژادی در آمریکا، تاوان جنایتهای واشنگتن را در دهههای گذشته پرداخت کرده اند.
نقض گسترده حقوق بشر در آمریکا
نتایج گزارش ها، مطالعات و تحقیقات متعدد نشان میدهد که بسیاری از گروههای اقلیتی در آمریکا، قربانی تبعیض و بی عدالتی گستردهای هستند که در ساختار سیاسی این کشور نهادینه شده است.
از خشونت پلیس گرفته تا تبعیض در ساختار قضایی و دیگر بخشها، همواره این نابرابریها بخشهای اقلیتی را در جامعه آمریکا هدف قرار میدهند.
اقدامات خشونت بار پلیس آمریکا یکی از بارزترین نمونههای نقض حقوق بشر در این کشور به شمار میرود؛ اطلاعات منتشر شده نشان میدهند که سیاه پوستان آمریکایی قربانیان عمده خشونت پلیس هستند و در حالی که این گروه اقلیتی تنها ۱۳ درصد جمعیت آمریکا را تشکیل میدهند، اما قربانین اصلی قتلهایی که از سوی پلیس صورت میگیرد، سیاه پوستان هستند.
قتل جورج فلوید؛ توسل به خشونت و سرکوب گسترده
حدود یک ماه پیش «جورج فلوید»، شهروند سیاه پوست آمریکایی، در شهر «مینیاپولیس» به دست پلیس به قتل رسید.
بلافاصله پس از قتل وی اعتراض علیه این اقدام در خیابانهای مینیاپولیس شکل گرفت و به سرعت به تمامی آمریکا گسترش یافت و تبدیل به جنبشی ضد نژادپرستی شد.
مقامهای آمریکا که در صورت بروز حوادثی مشابه این ناآرامی، در دیگر کشورها حتی در مقیاسی بسیار کوچکتر، انواع اتهامات را علیه کشور مقصد مطرح میکنند، در پی بالا گرفتن تظاهرات ضد نژادپرستی به خشونت بارترین اقدامات برای سرکوب تظاهرات متوسل شدند؛ از ضرب و شتم معترضان گرفته تا گاز اشک آور و شلیک گلوله.
نیروهای نظامی از بخشهای مختلف شامل ارتش و نیروهای امنیتی و سرویس مخفی آمریکا وارد عمل شده و سرکوب گسترده معترضان ضد نژادپرستی را آغاز کردند.
تکنیکهای شکنجه در زندانهای آمریکا
در سالهای گذشته شکنجه و آزار جسمی و روحی بیرحمانه افراد در زندانهای آمریکا همیشه مورد توجه گروههای حقوق بشری مستقل بوده و نسبت به شرایط زیست و نحوه رفتار با زندانیها هشدار دادهاند.
وبسایت «listverse» در ششم آوریل ۲۰۱۷ در گزارشی به قلم «ماری پیال» از شیوههای عجیبی از شکنجه جسمی و آزارهای روحی در زندانهای آمریکا پردهبرداری میکند که به گفته نویسنده برای نخستین بار با شیوههای نقض حقوق بشری در زندانهای آمریکا روبرو شده که بهسادگی نمیتوان توصیف کرد.
براساس گزارش مستند «ماری پیال»، هماکنون روشهای دوش آب داغ، نبرد گلادیاتورها (اجبار زندانیها به مبارزه فیزیکی با هم)، تشنگی و گرسنگیدادن زندانی و همچنین و سلول انفرادی از شیوههای رایج شکنجه در بازداشتگاهها و زندانهای آمریکاست.
کرونا ابعاد تبعیض نژاد در آمریکا را آشکار کرد
شیوع ویروس کرونا در آمریکا نیز بعاد پنهان تبعیض نژاد و نابرابریها را در جامعه آمریکا آشکار کرد.
مدتی پس از آغاز شیوع ویروس کرونا در آمریکا، گزارشها و اطلاعاتی منتشر شد که نشان داد سیاه پوستان در آمریکا به طور بی تناسبی در مقایسه با سفید پوستان از این ویروس تاثیر پذیرفته اند.
بررسی آمار و ارقام مربوط به کرونا نشان داد که احتمال مرگ سیاه پوستان بر اثر کرونا ۳ برابر بیشتر از دیگر گروه هاست.
بررسیهای بیشتر نشان داد که ریشه این موضوع ژنتیکی نبوده بلکه نابرابریهای موجود در جامعه آمریکاست که این اقلیتها را در بحبوحه پاندمی کرونا در معرض خطر بیشتری قرار میدهد.
مداخلات مرگبار آمریکا در امور دیگر کشورها
اما نادیده گرفتن حقوق انسانها از سوی آمریکا تنها محدود به داخل این کشور نیست و انسانهای بسیاری در سراسر جهان، از آمریکای لاتین گرفته تا غرب آسیا قربانی جنایات این کشور شده اند.
مداخله در امور این کشورها با مطرح کردن ادعاهای بی اساسی همچون دفاع از حقوق بشر و ایجاد ثبات صورت گرفته و آنچه در نهایت نصیب مردم این کشورها شده، شمار بسیاری تلفات و بی خانمانی و تخریب گسترده شهرهاست.
آمریکا از یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ تاکنون نزدیک به ۶ تریلیون دلار هزینه جنگهای خارجی کرده و موجب کشته شدن حدود ۵۰۰ هزار نفر شده است.
موسسه امور عمومی و بین المللی «واتسون» در دانشگاه براونبر تحقیقاتی را درباره هزینه جنگهای آمریکا انجام داده و نتیجه آن ماه نوامیر سال ۲۰۱۸ تحت عنوان گزارش سالانه «هزینههای جنگ» منتشر شده است.
نتایج نهایی این گزارش حاکی از آن است که آمریکا ۵.۹ تریلیون دلار صرف جنگهای خارجی کرده و موجب کشته شدن نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر در این جنگها شده است.
این گزارش میگوید «ارتش آمریکا در حال انجام عملیات ضد تروریستی در ۷۶ کشور (حدود ۳۹ درصد از ملتهای جهان) است و این عملیات تا حدود بسیار زیادی با نقض حقوق بشر و آزادیهای مدنی در داخل آمریکا و خارج از این کشور همراه بوده است.»
گزارش «واتسون» در بخش دیگری ضمن اشاره به دخالت نظامی آمریکا در کشورهایی مانند عراق، افغانستان مینویسد «با وجود پیروزیهای اولیه برای آمریکا در این ۲ کشور، اما ارتش آمریکا با مشکلات زیادی در این کشورها مواجه شد و عملیات خود را به دیگر کشورها مانند لیبی، پاکستان، سومالی و یمن گسترش داد.»
۱۹ سال حضور در افغانستان
«جورج بوش» روز ۷ اکتبر ۲۰۰۱ طولانیترین جنگ خارجی تاریخ آمریکا را با حمله به افغانستان به بهانه مداخله گروه تروریستی «القاعده» در حادثه برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در ۱۱ سپتامبر همان سال آغاز کرد؛ جنگی که اکنون وارد نوزدهمین سال خود شده و نتیجهای جز ناامنی بیشتر برای افغانستان در پی نداشته است.
با وجود گذشت ۱۹ سال از جنگ به اصطلاح با تروریسم آمریکا، نه تنها افغانستان برای مردمش سرزمین امن تری نشده، بلکه آمریکا نیز با هزینههای مالی، نظامی و انسانی در باتلاقی خودخواسته گرفتار شده که راه خروجی برای آن نمییابد و تروریستها از هر زمان دیگری قدرتمندتر شدهاند.
هیچ جنگی در تاریخ آمریکا به اندازه جنگ ویتنام نتایج منفی نداشته است؛ این جنگ که به دلیل ترس از نفوذ کمونیسم در آسیای جنوب شرق و مشخصا ویتنام جنوبی آغاز شد، با شکست تحقیرآمیز آمریکاییهایی که از پشت بام سفارت آمریکا فرار کردند، پایان یافت.
مداخله آمریکا در جنگ ۱۹۸۲ لبنان در دولت ریگان و با امضای دستورالعمل امنیت ملی درخصوص مشارکت ارتش آمریکا در نیروهای حفظ صلح چندملیتی در لبنان آغاز شد؛ اسارت و ضرب و شتم نظامیان و خلبانان آمریکایی در این جنگ، سبب شد تا ریگان در نهایت در بهار ۱۹۸۴ به اصرار سیاستمداران برای ترک لبنان تن بدهد.
عراق (۱۱- ۲۰۰۳)
پس از جنگ ویتنام، حمله به عراق بزرگترین اشتباه سیاست خارجی آمریکا به حساب میآید؛ این حمله که با هدف سرنگونی رژیم صدام و ایجاد دولت طرفدار آمریکا در بغداد صورت گرفت، ساده انگارانه به موضوع برقراری سیستم جدید حکومتی توسط قدرت غربی در جهان عرب مینگریست.
در نتیجه این ناآگاهی برخی مقامات زمان اندکی را برای پایان این جنگ تخمین میزدند و حتی معاون وزیر دفاع آمریکا درباره پرداخت هزینههای بازسازی عراق پس از جنگ با عواید نفتی این کشور در کنگره شهادت داد.
هیچ یک از این فرضیات در عالم واقع تحقق نیافت؛ درگیریها در عراق تشدید شد و القاعده در این خاک متولد شد؛ براساس پروژه هزینه جنگ دانشگاه براون، آمریکا از سال ۲۰۰۳ تنها ۸۲۲ میلیارد دلار صرف عملیات نظامی کرده است.
-لیبی (۲۰۱۱)
آمریکا در ماه مارس ۲۰۱۱ با قدرت تمام وارد لیبی شد اما لیبی همچنان از هرج و مرج رنج میبرد؛ دولت لیبی که توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شده تنها نامی است که محدود به طرابلس است؛ ذخایر نفتی کشور در نبرد بی پایان جناحهای مسلح هدر میرود.
با این وجود آمریکا با ریاکاری تمام چشم خود را بر روی این موضوع بسته و موضوع حقوق بشر را به ابزاری برای اعمال فشار به کشورها تبدیل کرده است.