برای نوشتن کتاب «دعبل و زلفا» از سوی «امام رضا (ع)» فرا خوانده شده بودم
حجتالاسلام و المسلمین مظفر سالاری در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «دعبل و زلفا» گفت: کتاب «دعبل و زلفا» رمانی است براساس داستان زندگی دعبل شاعر و محب «اهل بیت (ع)» که در زمان «امام رضا (ع)» میزیسته و در برای ایشان شعرهای فراوان سرود، او شاعر بسیار شجاع و در عین حال ظلم ستیزی بود چنانکه خود بارها گفته بود که چوبه دارم را با خود حمل میکنم.
وی در همین راستا ادامه داد: من معتقدم از سوی «امام رضا (ع)» برای نوشتن این کتاب فراخوانده شده بودم، زیرا بخش فرهنگی آستان قدس رضوی روزی با من تماس گرفتند و درخواست کردند تا به مشهد بروم من نیز به همراه خانواده به مشهد رفتم و میهمان «امام رضا (ع)» شدم در آنجا از من خواسته شد تا کتاب «دعبل و زلفا» را بنویسم. من در گذشته داستانی کوتاه با عنوان آستین در مجموعه «مینوی نگاه تو» با مضمون «امام رضا (ع)» نوشته بودم.
وی به کتاب «دعبل و زلفا» اشاره و بیان کرد: این طرح در ذهن من در ابعاد گستردهتری شکل گرفته بود و من نیز با پیشنهادی که از سوی انتشارات به نشر داده شد موافقت کردم لذا ۶ ماه را به مطالعه پیرامون این نوشتن کتاب «دعبل و زلفا» اختصاص دادم و با جمع آوری و بررسی مستندات توانستم تا اطلاعات ارزشمندی را پیرامون دعبل جمع آوری کنم سپس اقدام به نوشتن کتاب کردم.
سالاری در مورد کتاب «دعبل و زلفا» گفت: در کتاب «دعبل و زلفا» زندگی دعبل به طور کامل مطرح شده او ۹۳ سال عمر کرد و همواره شعر خود را برای رضای خدا و در مدح و رسای «ائمه معصومین (ع)» نوشت و در پایان نیز به شهادت رسید او در زمان حضرت «موسی بن جعفر (ع)» نیز زنده بود و دوران جوانی خود را سپری کرد و ارادت خود را به ایشان بیان کرد. ابتدای داستان کتاب «دعبل و زلفا» به زندگی و اعتقادات دعبل اشاره دارد و در ادامه داستان به روایت شعری که دعبل در رسای «امام رضا(ع)» سروده و برای تقدیم شعر به ساحت مقدس «امام هشتم (ع)» میرود اشاره دارد که در این جریان وی شعر خود را در محضر «امام هشتم(ع)» میخواند و صله دریافت میکند، «امام رضا (ع)» در عین حال یکی از لباسهای خود را به او میدهند.
وی در همین راستا ادامه داد: دعبل لباس را از «امام رضا (ع)» گرفته و به طرف خانه خود که در دهکدهای در شوش دانیال است باز میگردد در بین راه به قم میرود و در آنجا هنگامی که در مسجد حضور یافته است حکایت و حقیقت سفر را برای سایر مردم تعریف میکند همین امر سبب میشود تا همه برای تبرک آن لباس را برای خود بخواهند در این میان سهم دعبل از تمام لباس تنها یک آستین میشود او آستین را برداشته و به شوش نزد همسر و خانواده خود باز میگردد.
سالاری شیوه نگارش کتاب «دعبل و زلفا» را مورد بررسی قرار داد و افزود: کتاب با نثری ساده وبسیار روان نوشته شده است و که همه گروهای سنی میتوانند از آن استفاده کنند در عین حال بسیاری از وقایع نقل شده در کتاب مستند و بر پایه تحقیقات کامل تهیه و نوشته شده، تنها بخشهایی ازداستان که حلقههای مفقوده دارد با داستان پیوند خورده کتاب «دعبل و زلفا» در انتشارات به نشر منتشر شده است.
وی به بازخوردهای کتاب «دعبل و زلفا» اشاره و بیان کرد: کتاب «دعبل و زلفا» حدود ۵۰ بار به چاپ رسیده است این امر خود گویای جذابیت داستان است البته برخوردها نیز گویای رضایت مخاطبان است. من همواره در کتاب هایم تمام مسائل تاریخی و رویدادها را در کنار داستان بیان میکنم تا اطلاعات ارزشمندی را به مخاطب در کنار خود داستان ارائه کنم، آنچه از در مورد «امام رضا (ع)» بیان شده واقعیت محض است و ذرهای به آن چیزی اضافه نمیکنم.