«شام برفی» داستان عجیب ربوده شدن ۸۴ زائر ایرانی توسط داعش
یک نویسنده کتاب گفت: کتاب «شام برفی» روایتی از اسارت ۸۴ زائر ایرانی است که در مسیر فرودگاه دمشق به زینبیه توسط گروه تروریستی داعش ربوده شده و در طی این مدت در محلهای مختلف اطراف دمشق شکنجه شدند.
محمد محمودینورآبادی در گفتوگو با پیرامون مضمون کتاب «شام برفی» گفت: کتاب «شام برفی» روایتی از اسارت ۸۴ زائر ایرانی است که در مسیر فرودگاه دمشق به زینبیه توسط گروه تروریستی داعش ربوده شده و در طی این مدت در محلهای مختلف اطراف دمشق شکنجه شدند.
وی پیرامون علل نگارش کتاب «شام برفی ابراز کرد: طرف قرارداد من تیپ هوابرد المهدی مستقر در جهرم بود که با من تماس گرفتند و سوژه را به من اعلام کردند، جذابیت سوژه به من نوید کتابی ارزشمند و پر مخاطب را داد این کتاب به عنوان یکی از اولین کتابهای منتشر شده درباره برخورد داعش با مردم است.
نور آبادی در مورد نحوه نگارش کتاب «شام برفی» اظهار کرد: برای نوشتن کتاب «شام برفی» با افراد زیادی مصاحبه کردم، اما تمامی مصاحبهها را از زبان یک نفر که مسئول این افراد محسوب میشد بیان کردم، نام او محمود الهی بود. «شام برفی» توسط انتشارات ملک اعظم مشهد در سال ۹۳ به چاپ رسید و به عنوان بهترین کتاب خراسان رضوی معرفی شد.
وی پیام کتاب «شام برفی» را مورد ارزیابی قرار داد و بیان کرد: کتاب «شام برفی» قصه مقاومت در برابر تکفیریها با توسل به «اهل بیت(ع)» است، داستانی که نشان میدهد ارتباط مسلمان تا چه اندازه با یکدیگر ارزشمند و شناخت آنان از شباهاتها و تفاوت تا چه میزان اهمیت دارد. کتاب «شام برفی» به وضوح بیان کرده اتحاد جهان اسلام و هوشیاری مسلمان رمز پیروزی و خوش نامی آنان در جهان خواهد بود.
نورآبادی پیرامون جذاب ترین بخش کتاب «شام برفی» تاکید کرد: نکته تاثیرگذار این کتاب شام برفی اتفاقها و توسلهایی بود که اسرای ایرانی در بند تکفیریها به اهل بیت(ع) داشتند آنها به ۱۴ منزل جابجا شدند و در مواجهه با مشکلات متعدد هربار با توسل به ائمه معصومین(ع) دغدغهها و مشکلاتشان کمتر شد.
وی در همین راستا خاطرنشان کرد: اسرای ایرانی بخاطر شکنجههای فراوانی که از سوی یکی از تکفیریها به نام ابوسمیر شدند بسیار ناراحت بودند، به همین منظور روزی آنها به حضرت «فاطمه زهرا (س)» متوسل شدند، چند ساعت بعد صدای ماشین حمل غذا که عموما میزان ناچیزی غذا برای آنان میآورد شنیده شد، به دنبال آن ابوسمیر برای آوردن غذا ظرف آنها را میگیرد و به داخل محوطه زندان میرود همان زمان صدای خمپارهای زوزه کشان بلند میشود و بعد محوطه و زندان را میلرزاند، خمپاره ای که ابو سمیر را از بین برد. در بخش دیگری از کتاب نیز آمده است، از زمان اسارت تا ابتداییترین روزهای دی ماه هیچ میوهای نخورده بودند آنان به «امام باقر (ع)» متوسل میشوند و به صورت معجزه وار برای آنان میوه آورده میشود.
انتهای پیام /
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *