حیات سیاسی و اجتماعی طیب حاجرضایی در کتاب «لوطی انقلابی»
- این کتاب توصیف صرف از رویدادها نیست بلکه نویسنده تحلیل را نیز چاشنی کار کرده تا یک روایت جامع به مخاطب ارائه بدهد.
یکی از مهمترین مباحث در حیات سیاسی طیب حاجرضایی، بحث تغییر رویکرد اوست، بهطوریکه یک دهه بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ او را در صحنه قیام ۱۵ خرداد ۴۲ و در تقابل با رژیم پهلوی میبینیم.
در کتاب «لوطی انقلابی» به خوبی این تغییر مسیر و یا به تعبیر ساواک «تغییر لحن» طیب تبیین شده است.
در این کتاب اسناد تازهای نیز درباره شهید طیب حاجرضایی منتشر شده است که میتواند به بسیاری از ابهامات تاریخی درباره طیب حاجرضایی پاسخ دهد.
یکی از مهمترین اسناد کتاب «لوطی انقلابی»، مربوط به پرونده قتلی است که طیب در اوایل دهه ۲۰ گرفتار آن بود. او در حالی که بیش از ۳۱ سال نداشت، به اتهام قتل یکی از اشرار تهران تحت تعقیب قرار گرفت و محاکمه شد. با انتشار سندی در کتاب «لوطی انقلابی»، گره تاریخی درباره آن اتهام باز شده است. در بخشی از کتاب در اینباره میخوانیم:
«هنوز بیش از ۹ روز از نوروز سال ۱۳۲۲ نگذشته بود که طیب حاجرضایی به جرم قتل یکی از اشرار تهران به نام «محمد مشهدی عبدالرحمن» معروف به «محمد پررو» تحت تعقیب قرار گرفته و دستگیر شد. گفته میشد مقتول ساعاتی پیش از مرگ، با طیب درگیری لفظی داشته است.
طیب در بازجوییهای خود ماجرای درگیری با محمد پررو را اینگونه روایت میکند: «من بودم و شاطر مصطفی و آن سه نفر زن که از شاه عبدالعظیم میآمدیم. تو راه برخوردیم به محمد و محسن و حاجی علی حسین و عباس و مرتضی سینه کفتری. من تعارف کردم آمدیم خانه... تا اینها نشستند... محمد با من جر و بحث کرد. من دیدم دست کردند توی جیبشان دشنه کشیدند؛ گفتم اینجا جای این حرفها نیست و زن من آبستن است. از خانه بیرونشان کردم. وقتی بیرون کردم، محمد با دشنه پرت کرد به محسن و محسن فرار کرد... من به شاطر مصطفی گفتم بابا اینها عادت همیشگیشان است؛ بیا برویم. رفتیم. صبح که آمدم منزل، مادرم گفت میگویند پسره [محمد پررو]دیشب خودش را با چاقو زده و مرده است.»