تنش در مناسبات آمریکا و چین؛ تهدید واشنگتن به قطع رابطه با پکن چقدر امکان پذیر است؟
روابط آمریکا و چین در مسیر جنگ سردی حرکت میکند که گزینه درگیری نظامی را نیز میتواند به دنبال داشته باشد.
تنشها و رقابتهایی که اکنون وارد مرحله جنگ سرد بین دو قدرت شده و حتی احتمال ورود به درگیری نظامی را نیز در خود دارند.
تنشها میان آمریکا و چین که با موضوع تجارت آغاز و به جنگ تعرفهای منجر شد و در ادامه با شیوع بیماری «کرونا» به سایر حوزهها تسری یافت، لفاظیهای سران دو کشور را وارد فاز جدی کرده که تهدید به قطع رابطه از سوی «دونالد ترامپ»، رییس جمهور آمریکا یکی از نمودهای آن است.
این سیر سبب شد تا از رقابت اخیر میان دو کشور به عنوان جنگ سردی یاد شود که برخلاف تعریف معمول فاقد درگیری کوتاه مدت مسلحانه بود و تنها در پی یک دوره رقابت شدید، خصومت، تهدید به تحریم، اجرای تحریم و درگیری پراکنده در سرزمین ثالث رخ داد.
باید این نکته را درنظر داشت که حضور نظامی آمریکا در آبهای نزدیک به چین و تصمیم به تقویت حضورش میتواند، جنگ سرد فعلی را برخلاف نمونه پیشین آن در مسیر درگیری نظامی قرار داده و زمینه را برای یک جنگ در مقیاسی بزرگ فراهم کند.
افزایش قدرت چین در دهههای اخیر که توانسته برتری آمریکا را به چالش بکشد، مهمترین دلیل خصومت واشنگتن با پکن است؛ چراکه دیگر پکن از قامت رقیب واشنگتن خارج شده و اکنون تهدیدی جدی برای این کشور محسوب میشود.
ضمن اینکه دوقطبی شدن جامعه آمریکا و افزایش شکافها در عرصههای سیاسی و اجتماعی لزوم وجود دشمنی قوی برای ایجاد یکپارچگی را دوچندان کرده است.
پیامدهای جنگ سرد برای آمریکا چیست؟
نخستین پیامد بالا گرفتن جنگ سرد مذکور میتواند، دشوارتر شدن قرار گرفتن اقتصاد آسیب دیده از شیوع کرونا در ریل فعالیت معمول خود باشد؛ چرا که درهم تنیدگی اقتصادی دو کشور گستره وسیعی از ارتباطات از واردات تا نیروی کار را در بر میگیرد که تغییر در هر یک از این وجوه، هزینه زمانی و مالی قابل توجهی برای واشنگتن در میانه بحران اقتصادی گریبانگیر آمریکا دارد؛ افزایش نرخ بیکاری و شمار بیکاران به بیش از ۴۵ میلیون نفر از نمودهای بارز بحران اقتصادی است که از زمان رکود بزرگ بی سابقه بوده است.
ضمن اینکه جنگ سرد اخیر برخلاف نمونه پیشین که طرفین اساسا ارتباطی در هیچ عرصهای باهم نداشتند، در حالی رخ میدهد که اقتصاد آمریکا و چین به شکلی گسترده درهم تنیده شده است و عامل مهمی در جریان اقتصاد دو کشور محسوب میشود.
افزایش مخارج نظامی، دومین پیامدی است که میتواند بر بحران اقتصادی اضافه شود.
سومین پیامد را باید در افزایش نارضایتیها و ناآرامیهای مبتلابه آمریکا دانست؛ این کشور که در یک ماه گذشته، با موجی از اعتراضهای بی سابقه به تبعیض نژادی مواجه شده، با پایان محدودیتهای کرونایی و افزایش فشارهای ناشی از این بحران از جهت اقتصادی که به صورت ناتوانی مردم در پرداخت اجاره بها و سایر هزینههای اساسی نمود مییابد، شاهد اعتراضهای بیشتری خواهد بود.
از این نکته نباید غفلت کرد که وابستگی کشورهای آسیایی به چین و مطرح بودن این کشور به عنوان بزرگترین شریک تجاری غالب کشورهای منطقه مانند ژاپن، کره جنوبی و هند و البته اخیرا اتحادیه اروپا، میتواند جبهه متحدی را در برابر آمریکا ایجاد کند.
واکنش چین به اقدامهای خصمانه آمریکا چه بود؟
چین در جنگ تجاری که از سال ۲۰۱۸ به شکلی جدی در روابط دو کشور ظاهر شد، تلاش کرد از رویکرد چندجانبه گرایی برای مقابله با فشارها استفاده کند؛ این درست در جهت مقابل اقدامهای یکجانبه آمریکاست که با هدف انزوای چین آغاز شد، اما در نهایت به نتیجهای منجر نشد.
روند تحولات اخیر نشان دهنده چیست؟
نگاهی به تحولات اخیر در روابط دو کشور آمریکا و چین، به خوبی میتواند تلاش شکست خورده آمریکا برای تغییر سیاستهای تجاری چین را نشان داده و توضیح دهد.
به نظر میرسد دونالد ترامپ که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری با چالشهای متعددی مانند مشکلات اقتصادی، بحران بهداشتی، ورشکستگی بخشهایی از کشاورزی و تولید به دلیل جنگ اقتصادی و نیز شیوع کرونا مواجه شده، به سیاست پشت پرده روی بیاورد تا ضمن کاهش فشارها بتواند از خود چهرهای مطلوب و موفق در زمینه اقتصادی ارائه کند.
پیشنهاد خرید بیشتر محصولات کشاورزی به چین برای موفقیت در انتخابات ۲۰۲۰ در این مورد قابل توجه است؛ پیش بینی میشود ترامپ در چند ماه باقی مانده تا انتخابات ریاست جمهوری در شکل علنی بر آتش اختلافها با چین بدمد تا عزم خود را برای مهار این کشور به نمایش بگذارد و همزمان اقدامهای پشت پردهای را پیش ببرد.
با این حال باید توجه داشت جنگ سرد جاری میتواند با رقم زدن درگیریهای نظامی در آسیا و اقیانوس آرام میان پکن و واشنگتن، ثبات ژئوپلتیکی را دچار تزلزل کند و خطری امنیتی به ویژه برای کشورهای منطقه به وجود بیاورد؛ ضمن اینکه با اختلال در زنجیره عرضه جهانی، هزینههای سنگینی برای کشورهای مختلف در پی داشته باشد.
جنگ سرد علیه چین تنها با هدف افزایش شانس انتخاب مجدد خود یا تصاحب جایگاه این کشور در عرصه اقتصاد جهانی، گنگترین تصمیم است که ترامپ تاکنون گرفته است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *