چرا سلبریتیها نویسنده کتاب میشوند؟
بیژن اشتری مترجم و سودابه امینی، شاعر و نویسنده دلایل مخالفت و موافقت خود را با این موضوع بیان کردند.
هنرمندان برای ژست روشنفکری، کتاب مینویسند
اشتری، مترجم کتاب «حرمسرای قذافی»، درباره دلایل روی آوردن هنرمندان به بازار کتاب و نویسندگی گفت: میل به جاودانگی در وجود آدمی، دلیل نوشتن آثار ماندگار شده است. ولی برای سلبریتیها، کتاب نوشتن یک ژست و پُزِ روشنفکری است. دیدن اسمشان روی جلد کتاب به عنوان نویسنده اثر، آنان را به وجد میآورد. با جشن امضا با هوادارانشان شوآف میکنند و به دوستانشان کتابهای خود را هدیه میدهند. چه معنی دارد که بازیگر سینما، کتابِ شعر و داستان بنویسد؟! دلیل فروش این کتابها، وجود اسم خانم یا آقای سلبریتی روی جلد کتاب است.
امینی، نویسنده کتاب «زمهریر» هم که دانشآموخته روانشناسی بالینی دانشگاه الزهرا (س) است، در این باره گفت: تمایل به هویت یابی و هویت سازی عاملی است که شاید با میل به جاودانگی و مبارزه با مرگ یا احساس نابودی تفاوت داشته باشد. البته شاید در شاهراهی از عواطف و هیجانات با یکدیگر تلاقی کنند. منِ آدمی به چند وجه تقسیم میشود؛ منِ فردی، منِ اجتماعی، منِ ملی و منِ جهانی. هرچه قدرتِ منِ فردی بیشتر باشد، فرد احساسِ هویتِ فردی بیشتری میکند. هر قدر به سمت جهانی شدن برویم، ویژگیهای فردی و قومی کمرنگتر میشوند. البته این قاعده از نظر شکلی و صوری صدق میکند. «من» های فردی را میشناسیم که به خاطر هویتِ معنوی قدرتمندشان به منِ جهانی تبدیل شدهاند.
آن چیزی که از گفته مصاحبه شوندههای ما برداشت میشود، این است که میل به جاودانگی و پز روشنفکری دلایل اصلی گرایش سلبریتی ها به نویسندگی است، اما چقدر این آثار ارزش و ماندگاری دارند؟
اشتری درباره ارزش چاپ این آثار و میزان استقبال مردم از آن، بیان کرد: به دلیلِ زندگی در عصر ارتباطات و دوران مدرنیته، هر کس توانایی انجام هر کاری را دارد. فرد روی تخت دراز میکشد و با یک تلفن هوشمند، اشعارش را در فضای مجازی منتشر میکند. اکثر آثار سلبریتی ها به دلیل ارزش پایین محتوا مخاطب پیدا نمیکنند. هر کس نمیتواند وارد این حوزه شود و زندگینامه خود را بنویسد. فردی که زندگی اش، جوهر، تاثیر گذاری مثبت و جریان ساز نداشته باشد چه طور توقع دارد زندگی نامهاش را مردم بخوانند؟!
- بیشتر بخوانید:
-
بازیگرانی که جایگزین مجریان تلویزیون شدند
البته امینی نظر متفاوتی با اشتری دارد و میگوید: نباید از همه انتظارِ یکسانی داشته باشیم. به عبارتی هرکه قلم به دست میگیرد، قصدِ نوشتن شاهکار ادبی ندارد. این افراد میدانند، جایگاه ادبی شان کجاست. چرا باید از آنان خرده بگیریم؟ هرکسی در این عالم ماموریتی دارد. بازخوانی و بازنوشت خویشتن مرور همان ماموریت است و اگر کسی به این ترتیب و با نوشتن زندگینامه خود، منِ زیباتری میآفریند، باید به او احترام بگذاریم.
موضوعی که ما در این گزارش به آن پرداختیم، علاوه بر ورود چهرههای غیر ادبی به نویسندگی، تمایل زیاد این افراد به نوشتن زندگی نامه خودشان است که آیا واقعاً صلاحیت نوشتن این سبک را دارند یا خیر.
دلایل تمایل سلبریتیها به حوزه ادبیات
اشتری، درباره صلاحیت ورود چهرههای ورزشی و هنری به حوزه بیوگرافی معتقد است: ژانر بیوگرافی، ارزش خاص خود را دارد. سن جوانی زمان نوشتن بیوگرافی نیست، زمان آن سن پیری است که فرد ناتوان شده و در خانه مانده. فرد آن وقت شروع به نوشتن خاطراتش میکند و این معنای بیوگرافی است. یک سوال پیش میآید که چرا بازیگر یا خواننده ایرانی از هنر خودش احساس رضایت نمیکند و میخواهد خودش را در دیگر حیطههای هنری نشان دهد. انگار خودش، خودش را قبول ندارد. در درونش میداند بازیگریاش هنر نیست و باید از جای دیگر رضایت خاطرش را جلب کند.
امینی، برخلاف صحبتهای اشتری به ما میگوید: زندگینامه نویسی نوعی مستند سازی است؛ بنابراین الزاماً نباید کسی که زندگینامه خود را مینویسد قبلاً شاهکار ادبی آفریده باشد. چه ایرادی دارد کسی که نویسنده نیست زندگینامه بنویسد؟ کسی که درباره ماندگاری اثر هنری قضاوت میکند، پدید آورنده اثر نیست، بلکه روح جمعی ملتی است که آن اثر برای آنها خلق شده است. بنابراین باید صبور باشیم و دیگران را به خاطر اقدام فرهنگیشان، قضاوت نکنیم. کسی جای کسی را تنگ نمیکند. به خصوص در عالم هنر اینچنین است. خلاقیت هدیه الهی است. شما هیچ هنرمند اصیلی را پیدا نمیکنید که کمر به نابودی هنرمند دیگری بسته باشد. برعکس هنرمند اصیل سعه صدر دارد، اهل تربیت هنرمندان دیگر است و دست کوچکترها را میگیرد.
: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.