خنداندن اسرا عین عبادت است
حجت الاسلام ابوترابی فرد بلافاصله پس از تهاجم ارتش بعث به حریم کشورمان، با همان لباس روحانیت در جبهههای نبرد حق علیه باطل حاضر شد و در خط مقدم مبارزه با صدامیها ایستاد. وی در روزهای نخست جنگ در سال ۵۹ در تپههای الله اکبر به اسارت دشمن بعثی درآمد و ۱۰ سال در اسارت دشمن بعثی ماند.
رفتار پدرانه، نیکو و پسندیده او در زندانهای رژیم بعث باعث شده بود که اسرای ایرانی حاضر در زندان صدام، یک دلگرمی و امید و تکیه گاه را در کنار خود حس کنند.
خنداندن اسرا عین عبادت است
من در اسارت بسیار شوخ بودم و بچهها را میخنداندم. برخی از بچهها به من ایراد میگرفتند و میگفتند: خیلی شوخی میکنم، اما حاج آقا ابوترابی میفرمود: این خنداندن بچهها عین عبادت است. برخی اوقات که ساکت و آرام بودم، حاج آقا میآمد و مرا قلقلک میداد و میگفت: بلند شو بچهها را بخندان.