وزارت ورزش حساس شده است؛ دلالها عامل ممنوعیت حضور خارجیها در فوتبال ایران
ماجرا از کجا شروع شد؟
از روزی که وزارت ورزش این موضوع را رسانهای کرد، برای عدهای این سوال به وجود آمد که وزارتخانه چرا چنین تصمیمی را اتخاذ کرده است؟ ماجرا از این قرار است که شکایتها علیه سرخابیها در مجامع بینالمللی به طرز عجیبی زیاد شده و هر روز خبر جدیدی درباره بدهیها، کسر امتیاز، بسته شدن پنجره نقلوانتقالات و... مطرح میشود که هواداران دو تیم را نگران کرده و آینده نامعلومی را برای این دو باشگاه ترسیم میکند.
پروانه فعالیت؛ هدف شکایتها
بعضی از پروندهها علیه سرخابیها در فیفا تا جایی پیش رفته که ممکن است تا چند ماه دیگر در صورت عدم اقدام برای حل آنها، هر دو باشگاه را وارد بحران تازهای کند و در یک چشم بر هم زدن، ببینیم که استقلال و پرسپولیس دیگر پروانه فعالیت هم ندارند! اگرچه تا امروز چنین اتفاقی رخ نداده، اما هر چندوقت یکبار بحث کسر امتیاز و بستن یک یا دو پنجره نقلوانتقالاتی اطراف دو باشگاه مطرح میشود. در این شرایط خوشبینانهترین حالتی که به وجود آمده یا میآید، پرداخت جریمههای سنگین مالی برای دو باشگاه است.
وزارتخانه حساس شده است
دلیل تصمیم وزارت ورزش برای جلوگیری از جذب بازیکن یا مربی خارجی توسط استقلال و پرسپولیس این بود که وزارتخانه خودش جلوی یک فاجعه بزرگ، یعنی بیشتر شدن این شکایتها و قراردادهای مشکوک را بگیرد. در واقع وزارت ورزش نسبت به اتفاقاتی که زیر پوست فوتبال ایران رقم میخورد، حساس شده و برای آن که مسائل مختلف را مدیریت کند و مقابل یکسری اتفاقات تلخ را بگیرد، تصمیم گرفت محدودیت جذب خارجیها در فوتبال ایران را به یک قانون بدل کند.
دلالها مقصر هستند
میتوان این طور گفت که دلالها و ماجراهای عجیب که در مورد دلالی بازیکن در فوتبال ایران شنیده میشود، عامل اصلی این اتفاقات است و همین موضوع از هر جهت به ضرر فوتبال ایران میشود زیرا همین دلالها وقتی به پول خود نمیرسد، بازیکنان و مربیان خارجی را ترغیب به شکایت علیه باشگاههای ایرانی میکنند.
نمونههای باورنکردنی
شاید سوال دیگر این باشد که مگر چه اتفاقی رخ داده تا وزارتخانه را حساس کند. برای پی بردن به جواب این سوال، یکی از نزدیکان به وزارت ورزش، مثالهایی مطرح کرد:
جذب بازیکن بدون کارنامه پزشکی
چندی پیش بازیکنی خارجی با رزومه نسبتا خوب وارد ایران شد، اما پرونده پزشکی خود را نیاورده بود و هیچکس هم از او، این پرونده را طلب نکرد. چند هفته بعد مشخص شد او یک بیماری لاعلاج دارد و دو سالی میشود که فوتبالش تمام شده است. این بازیکن در نهایت قرارداد خود با باشگاه شهرستانی را ملغی کرد و بدون انجام حتی یک بازی، از ایران رفت. او از باشگاه خود شکایت کرد و حالا منتظر دریافت غرامت سنگین از باشگاه ایرانی است.
پروژه پولشویی؟!
بازیکن دیگری هم داشتیم که مشکوک به حضور در یک پروژه پولشویی بود و به همین دلیل مجبور میشد هر نیمفصل تیمش را عوض کند. او مدتی در یک باشگاه سرشناس ایرانی بازی کرد اما به قدری ضعیف بود که خیلی زود، کنار گذاشته شد.
رشد باورنکردنی یک قرارداد
یک بازیکن دیگر هم در لیست خارجیها دیده میشد که اولین قراردادش با یک تیم ایرانی ۱۹۰ هزار دلار بود، اما فصل بعدش به یک تیم ایرانی دیگر رفت؛ آن هم در حالی که قراردادش به یک میلیون و ۵۰۰ هزار دلار رسید!
جلوی بدهیهای آینده را میگیرند
با این همه، وزارت ورزش قصد دارد با اتخاذ این تصمیم از سنگینتر شدن بار بدهی باشگاههای ایرانی در فیفا جلوگیری کند و به همین منظور با تشکیل کمیتهای، رسما برای انجام این کار وارد عمل شده است. همچنین نباید فراموش کنیم که نتیجه این همه پرونده و بدهی برای سرخابیها و سایر باشگاهها، کمکاری یا عدم دانش کافی در بخشهایی از مدیریت فوتبال است که نمیتوانند مشکلات را حل کنند. فعلا باشگاههای دولتی در صف ممنوعیت جذب بازیکن و مربی خارجی ایستادهاند اما امکان دارد این موضوع به سایر باشگاهها تسری پیدا کند.
ممنوعیت راهکار منطقی است؟
البته این موضوع را فراموش نکنید که وزارت ورزش میتوانست راهکارهای دیگری هم در نظر بگیرد. به عنوان مثال، قدرت حقوقی در ورزش را برای ثبت قراردادها بالا ببرد و قبل از اینکه باشگاهها اقدام به جذب بازیکن خارجی کنند، از آنها تضامینی برای پرداخت قطعی پولشان دریافت شود. شاید با این راهکار، باشگاههای ایرانی بهتر میتوانستند خودشان را با قوانین بینالمللی جذب بازیکن خارجی تطبیق بدهند. از سوی دیگر، ممنوعیت جذب خارجیها بدون تردید فوتبال باشگاهی ایران در تورنمنتهای آسیایی را تضعیف میکند و باید چارهای در مواجهه با این موضوع اندیشید.