پیامدهای زلزله دماوند برای تهران
وی افزود: این فشار واردشده به دو سوی گسل زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که دو سوی گسل بهاصطلاح قفل شدهباشد و اجازه ادامه حرکت در امتداد گسل دادهنشود. این نقاط با تجمع انرژی بر اثر اختلاف فشار بهوجودآمده مواجهشده و ممکن است موجب تحریک گسلهای مجاور شود که این نقطه تلاقی در مورد زلزله اخیر، گسل شمال تهران است که از شمال پردیس، بومهن تا شمیرانات و شمال منطقه ۲۲ تهران امتداد دارد.
این استاد زلزله شناسی و مهندسی زلزله درباره پیشبینی زلزله عنوان کرد: ما با امکانات موجود یعنی بررسی تاریخچه محدود وقوع زلزلهها و سازوکار نحوه بروز یا فوکال مکانیسمشان که پس از هر زلزله بررسی میشود، امکان بررسی دقیق تغییرات زمینشناسی را نداریم. برای پیشبینیهای دقیقتر رفتار زمین، نیاز به بررسی میکروژئودزی یا نقشهبرداری دقیق است که امکان آن را روی گسل مشا یا گسل شمال تهران نداریم.
زارع خاطرنشان کرد: امکانات مورد نیاز برای این نقشهبرداری را در دست نداریم. با وجود اینکه مراکز لرزهنگاری در تهران و اطراف آن از سایر مناطق کشور بیشتر است، اما اطلاعات بهدستآمده از آنها منطبق با آخرین فناوریهای روز دنیا نیست. اما با توجه به اینکه در شرایط کنونی این اطلاعات را در اختیار نداریم باید همیشه جانب احتیاط را در نظر گرفته و براساس فرضیات علمی عمل کنیم و به امید اینکه دیگر اتفاقی نخواهد افتاد نباشیم. اما این به این معنا نیست که حرفهای وحشتآور غیرعلمی بزنیم.
وی افزود: قرارگیری سد لتیان در محل تلاقی دو گسل مشا و شمال تهران به دلیل تجمع آب و فشار وارده از سوی آن به گسل شمال تهران نیز میتواند عامل دیگری برای تحریک این گسل باشد.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران درخصوص وقوع دوباره زلزله عنوان کرد:اگر بدون درنظرگرفتن سایر شرایط تأثیرگذار و پیشینه تاریخی منطقه، فقط وقوع زلزله ۹/۴ مشا یا ۹/۴ ملارد را که در امتداد گسل شمال تهران در سال ۹۶ اتفاق افتاد در نظر بگیریم، وقوع این زلزلههای کوچک در کوتاهمدت احتمال خطر وقوع زلزلهای بزرگ در این منطقه را شاید تا حدود ۱۰ درصد افزایش دهد. اما مسأله این است که این زلزلههای کوچک تنها عوامل تحریککننده گسل شمال تهران نیستند؛ بلکه اینها در حدود ۱۰ درصد احتمال وقوع زلزله بزرگ را نسبت به احتمالی که پیش از آن برای وقوعش وجود داشته افزایش میدهند. در مجموع زمانی که حجم اطلاعات کم باشد خیلی نمیتوان برای کوتاهمدت پیشبینی دقیقی داشت و بیشتر برای بازههای زمانی بلندمدت امکان پیشبینی خواهیم داشت.
آتشفشان دماوند فعال است!
در برخی خبرگزاریها پس از وقوع زلزله بامداد ۱۹ اردیبهشت مشا این گمانهزنی مطرح شده بود که نزدیکی کانون زلزله به آتشفشان دماوند ممکن است تلنگری برای فعالشدن مجدد دماوند بوده باشد. زارع در این خصوص پاسخ میدهد: «آتشفشان دماوند از نظر زمینشناسی آتشفشان فعالی است که انفجار قله آن خاموش شدهاست و میتواند به وضعیت انفجاری برود. محدوده آتشفشان دماوند را نباید فقط قله آن در نظر بگیریم. محدوده اتاق ماگمای این آتشفشان تقریبا در ناحیهای به شعاع ۷ تا ۸ کیلومتر ادامه خواهد داشت. همچنین نزدیکترین لایه گرم آن در فاصله ۳۰۰۰ متری زمین قرار دارد که اتفاقا از این جهت منبع بسیار خوبی برای تأمین انرژی از روش «زمینگرمایی» خواهد بود؛ بنابراین میتوان گفت که نهتنها گسلهای اطراف این آتشفشان بر فعالیت اتاق ماگمای آن اثر خواهد داشت بلکه حتی خود دماوند نیز بر تغییرات گسلهای اطرافش اثرگذار خواهد بود. اما اینکه زلزلهای با بزرگای ۹/۴ بتواند در انفجار قله دماوند اثرگذار باشد خیلی قابل استناد نیست. معمولاً برای فعالشدن انفجار قله آتشفشان یکی از شواهد قابل مشاهده بروز لرزههای ولکانیکی است. اکنون شاهدی برای انفجار قریبالوقوع در اختیار نداریم.» وی در خصوص امکان بررسی لرزههای ولکانیکی محدوده دماوند میافزاید: «تجهیزات ما برای ثبت این لرزهها بسیار اندک است؛ بنابراین شاید بتوان گفت که اکنون در مرحله بیخبری و خوشخبری قرار داریم. با تجهیزات موجود خیلی نمیتوان انتظار داشته باشیم که رفتار انفجاری دماوند را زودهنگام پیشبینی کنیم.»