صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

عدالت علوی؛ گوهر لازمه دوران/ جوانان میدان‌دار عدالت اجتماعی در گام دوم

۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۸:۰۰:۴۸
کد خبر: ۶۲۰۲۸۰
دسته بندی‌: سیاست ، گزارش و تحلیل
بی‌تردید در گام دوم انقلاب و با توجه به جذابیت‌هایی که همچنان شعار‌های انقلاب اسلامی در میان جوانان جامعه ما دارد، امید زیادی به شتاب حرکت کشور در زمینه تحقق عدل علوی و تأمین بیشتر عدالت اجتماعی است.

- او را «اسدالله‌الغالب‌الکرار» نامیدند چرا که در جهادفی‌سبیل‌الله و نبرد برای حق، دلاوری و شجاعتی بی‌نظیر داشت؛ ابوالیتامی‌والمساکینش نامیدند، چون پدر یتیمان و بینوایان بود؛ رحم و مروت و رقت‌قلب او نسبت به ضعفا در تاریخ بشریت همتا ندارد؛ کما اینکه برای بی‌باکی‌اش در مقابل گردن‌کشان و سرکشان و مستبدان، نمونه مشابهی در دفتر هستی یافت نمی‌شود.

او «ازْهَدُ الزّاهِدین» است یعنی بی‌رغبت‌ترین زاهدان به دنیا بود؛ زُهد و وَرع از نام مبارک او کرامت گرفته است؛ به تعبیر نغز خودش که امیرکلام بود، دنیا را سه طلاقه کرده بود. به سبب ریشه خانوادگی و نسب و حَسَب شریف و مقام دنیوی عالی‌اش که فرمانروای پهنه وسیعی از کره خاکی بود، چنانچه اراده می‌کرد، می‌توانست شهد ناب عسل و مغز گندم و بافته ابریشم را اطعمه و جامه‌تن خود سازد، اما از مواهب دنیا تنها به قرصی نان جو و نمک بسنده کرده بود که این طعام ساده را نیز با مساکین شریک می‌شد. جامه‌تنش نیز مندرس و پوسیده بود.

او «امام‌المتّقین» است، تقواپیشگان و خداترسان تاریخ، بر او اقتداء می‌کنند؛ او «امامُ‌الاَبرار» است، نیکان روزگار بر پیشوایی او به خود می‌بالند؛ او «اَوَّلُ مـَن آمـَنَ بـِاللّه» است و نخستین کسی بود که به خدا و رسول خدا ایمان آورد؛ او «اَوَّلُ مـَظْلُوم» است و نخستین کسی است که در راه خدا ستم دید و ... چنانچه بخواهیم خصائص و صفات علی اعلاء را برشماریم، ذهن و قلم و دفتر یاری نمی‌کند و به تعبیر مولانا درنمی‌یابد در هزاران مثنوی.

اوراق دفتر تاریخ مملو و مشحون از فضائل امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام است؛ بعد از وجود مبارک نبی خاتم (ص) در هیچ انسانی همچون علی (ع) این مقدار صفات ممتاز عالیه جمع نیست؛ علاوه بر این، عظمت وجودی و شخصیتی علی (ع) ابعاد عمیق و ناشناخته‌ای نیز دارد که فهمش برای بشر عادی غیرممکن است و جز کسانی که خودشان مثل او مرتبط با منبع غیب و مستفیض از افاضه الهی بودند، کسی نتوانسته و نمی‌تواند این ابعاد عمیق و ناشناخته را درک کند.

اما از میان ابعاد شخصیتی امیرالمومنین علی علیه‌السلام که سیره زندگی فردی و اجتماعی و حکومتی او بود، مقوله عدالت و عدالت‌ورزی بسیار برجسته است؛ اصرار و پافشاری علی (ع) بر برقراری قسط و عدالت میان مردم و دشمنی او با ظلم و جور و بی‌عدالتی، بر احدی پوشیده نیست و حتی دشمنان مولا نیز بر این ویژگی او صحه می‌گذاشتند و عدالت‌ورزی و عادل بودن را قرین نام مبارک علی (ع) می‌دانستند و اعتراف می‌کردند که شدت عدالت‌ورزی علی (ع) است که دشمنی آن‌ها را سبب می‌شود.

وقتی برادر نابینایش عقیل نزدش آمد و از او سهم بیشتری از بیت‌المال را طلب کرد، مولای‌متقیان، آهن گداخته‌ای را به دستان برادرش نزدیک کرد و وقتی فریاد ناله عقیل بلند شد، فرمود: «ثکلَتْک اَلثَّوَاکلُ یا عَقِیلُ أَ تَئِنُّ مِنْ حَدِیدَةٍ أَحْمَاهَا إِنْسَانُهَا لِلَعِبِهِ وَ تَجُرُّنِی إِلَى نَارٍ سَجَرَهَا جَبَّارُهَا لِغَضَبِهِ؛ مادران داغدار بر تو بگریند اى عقیل، آیا تو در برابر آهن پاره‏اى که انسانى آن را به شوخى و بازى برافروخته ناله مى‏زنى، ولى مرا به جانب آتشى که خداوند قهّار به جهت خشم خود افروخته مى‏‌کشانى؟»

انبیاء برای اجرای عدالت، مبعوث شدند؛ «لیقوم النّاس بالقسط». اصلی‌ترین رسالت امیرالمؤمنین‌علی (ع) در وصایت پیغمبر و خلافت اسلامی همین تحقق و بسط عدالت بود. مترفین و متوقعان و زراندوزان از عدالت علی (ع) به خشم آمدند و جنگ‌های براندازانه را بر او و حکومتش تحمیل کردند، اما مولای‌متقیان لحظه‌ای و ذره‌ای از این مسیر عدالت‌گستری عقب‌نشینی نکردند تا حق مظلومان و مستضعفین و یتیمان و مساکین را از طاغوتیان و اشرافیان بستانند.

حضرت علی (ع) در دوران خلافت‌شان، احیاگر همان ارزش‌ها و پایه‌های اعتقادی و عملی شدند که در دوران رسول‌الله مستقر بود. امیرالمؤمنین برای تحقق این امر خطیر، هزینه هم پرداختند؛ هزینه آن، تحمل سه جنگ کلان به نام‌های جمل، صفین و نهروان بود. حقِ‌خلافت متعلق به علی (ع) بود؛ علی (ع) برای استیفای حق خود بیست‌وپنج سال هیچ حرکتی نکردند، حتی اگر کسانی هم خواستند حرفی از این حق بزنند، آن‌ها را آرام نگه‌داشتند، اما در قضیه عدالت اجتماعی، احیای اصول نبوی و برساختن بنای اسلامیِ مستحکمی که پیغمبر (ص) گذاشته بودند، امیرالمؤمنین علی (ع) سه جنگ را تحمل کردند. این امر عمق و ژرفای اهمیت مقوله عدالت را در سیره علوی نشان می‌دهد.

امیرالمؤمنین علی (ع) در همان نخستین روز‌های خلافت‌شان در مدینه، حجت را بر همگان تمام کردند و طی خطبه‌ای فرمودند: «والله لَوْ وَجَدَتُهُ قَدْ تُزُوِّجَ بِه النِساءُ و مُلِکَ به الاِماءُ لَرَدَدْتُهُ فَإِنَّ فی العَدْلِ سِعَةً وَ مَنْ ضاقَ علیه العَدْلُ فالجَوْرُعلیه اَضْیَق» یعنی «بخدا سوگند اموال غارت شده از بیت‌المال را به آن باز می‌گردانم حتی اگر آنان را بیابم که مهر زنان شده باشد یا کنیزانی با آن خریده باشند. همه را قاطعانه به بیت المال برمی‌گردانم، زیرا که عدالت گشایش است و آن کسی که عدالت برای او تنگ باشد ظلم و ستم برای او تنگ‌تر است» (بخشی از خطبه ۱۵).

اشرافیگری به سبک طواغیت، تبعیض مالی، تطاول و دست‌درازی به بیت‌المالِ مسلمین، حب مال و دنیاپرستی، خط قرمز علی (ع) و حکومت او بود. مولای متقیان از لحظه‌ای که خلافت را پذیرفت (سال ۳۵ هجری) تا لحظه‌ای که فرق مبارکش در محراب عبادت در سحرگاه چنین روزی (۱۹ رمضان سال ۴۰ هجری) شکافته شد، از مطالبه حق و عدالت‌گستری کوتاه نیامدند. همین شدت عدالت‌ورزی مولا زمینه‌ساز آن شد تا اشقیاء کمر به شهادتش ببندند؛ «قتل فی محراب عبادته لشدّة عدله».

حکومت اسلامی امیرالمؤمنین علی (ع) عالی‌ترین و کامل‌ترین حکومت سیاسی به لحاظ تامین عدالت اجتماعی در تاریخ است؛ در حکومت او عدالت مطلق برقرار بود؛ البته به سبب وسعت جغرافیایی حکومت، امکان ظهور اقدامی غیرعادلانه از سوی فلان کارگزار در اقطار و اکناف حکومت اسلامی علی (ع) وجود داشت، اما به محض آگاهی مولا از این اقدام غیرعادلانه، ایشان احساس تکلیف می‌کردند و اقدام مقتضی را ترتیب می‌دادند؛ نامه‌ها و هشدار‌ها و خطبه‌های جانسوز و جنگ‌های امیرالمؤمنین، همه در راه اجرای این عدالت مطلق بود.

امیرالمؤمنین علی(ع) یک مثال اعلی و یک نمونه ناب در زمینه تامین و تحقق عدالت اجتماعی است؛ هیچ حاکم و هیچ حکومتی یارای تحقق عدالت به سان حکومت عادلانه مولای متقیان را ندارد؛ اما حرکت در مسیر عدالت‌گستری علی (ع) امری ممکن و بر هر حکومت اسلامی واجب است؛ کمااینکه در نظام جمهوری اسلامی نیز بیش از ۴۰ سال است حرکت به سمت تحقق عدالت که در قله آن حکومت امیرالمؤمنین است، مشهود است.

نگاهی گذرا به فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری و اقدامات بنیادین صورت گرفته طی بیش از ۴۰ سال اخیر به اثبات می‌رساند که نظام جمهوری اسلامی چه قدم‌هایی را برای تحقق عدالت و رفع تبعیض و محرومیت و گام گذاشتن در مسیر عدالت‌گستری علوی برداشته است.

مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب تصریح می‌فرمایند: «انقلاب اسلامی و نظام برخاسته از آن، کفّه‌ی عدالت را در تقسیم امکانات عمومی کشور سنگین کرد. نارضایتی این حقیر از کارکرد عدالت در کشور به دلیل آنکه این ارزش والا باید گوهر بی‌همتا بر تارک نظام جمهوری اسلامی باشد و هنوز نیست، نباید به این معنی گرفته شود که برای استقرار عدالت کار انجام نگرفته است. واقعیّت آن است که دستاورد‌های مبارزه با بی‌عدالتی در این چهار دهه، با هیچ دوره‌ی دیگر گذشته قابل مقایسه نیست. در رژیم طاغوت بیشترین خدمات و درآمد‌های کشور در اختیار گروه کوچکی از پایتخت‌نشینان یا همسانان آنان در برخی دیگر از نقاط کشور بود. مردم بیشتر شهر‌ها بویژه مناطق دوردست و روستا‌ها در آخر فهرست و غالباً محروم از نیاز‌های اوّلیه‌ی زیرساختی و خدمت‌رسانی بودند. جمهوری اسلامی در شمار موفّق‌ترین حاکمیّتهای جهان در جابه‌جایی خدمت و ثروت از مرکز به همه جای کشور، و از مناطق مرفّه‌نشین شهر‌ها به مناطق پایین‌دست آن بوده است. آمار بزرگ راه‌سازی و خانه‌سازی و ایجاد مراکز صنعتی و اصلاح امور کشاورزی و رساندن برق و آب و مراکز درمانی و واحد‌های دانشگاهی و سدّ و نیروگاه و امثال آن به دورترین مناطق کشور، حقیقتاً افتخارآفرین است؛ بی‌شک این همه، نه در تبلیغات نارسای مسئولان انعکاس یافته و نه زبان بدخواهان خارجی و داخلی به آن اعتراف کرده است؛ ولی هست و حسنه‌ای برای مدیران جهادی و با اخلاص نزد خدا و خلق است. البتّه عدالت مورد انتظار در جمهوری اسلامی که مایل است پیرو حکومت علوی شناخته شود، بسی برتر از این‌ها است و چشم امید برای اجرای آن به شما جوان‌ها است که در ادامه بدان خواهم پرداخت».

البته همانطور که مقام معظم رهبری طی سالیان اخیر در مقاطع مختلف بیان فرموده‌اند، جمهوری اسلامی در تحقق شعار عدالت اجتماعی خود، از برنامه رسیدن به قله که همان حکومت عدل علی (ع) عقب است؛ این امر نیز معلول عواملی است که آن عوامل با معیار‌های نظام اسلامی و حکومت علوی و سفارش‌های امام (ره) و رهبری در تضاد و تنافی است؛ برای مثال بحث رسوخ و رونق سبک زندگی و رفتار اشرافی‌گرایانه در میان برخی مسئولین از جمله موانع تحقق صددرصدی عدالت اجتماعی در کشور ماست.

مقام معظم رهبری در دیدار اقشار مختلف مردم، در ۱۱ مرداد ۹۵ در این رابطه فرمودند: «تا آن عدالت اسلامی خیلی فاصله داریم، تا عدالت مطلوب خیلی فاصله داریم. متأسّفانه همچنان نشانه‌های اشرافی‌گری و تجمّلات و بعضی از انحرافات گوناگون در جامعه‌ی ما کم نیست ... جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود؛ اشرافی‌گری بلای کشور است. وقتی اشرافی‌گری در قلّه‌های جامعه به‌وجود آمد، سرریز خواهد شد به بدنه؛ [آن‌وقت]شما می‌بینید فلان خانواده‌ای که وضع معیشتی خوبی هم ندارد، وقتی می‌خواهد پسرش را داماد کند یا دخترش را عروس کند یا فرض کنید مهمانی بگیرد، مجبور است به سبک اشرافی حرکت بکند. وقتی اشرافی‌گری فرهنگ شد، می‌شود این. جلوی اشرافی‌گری باید گرفته بشود. رفتار مسئولین، گفتار مسئولین، تعالیمی که می‌دهند، باید ضدّ این جهت اشرافی‌گری باشد؛ کمااینکه اسلام این‌جوری است.»

با یک جستجوی ساده اینترنتی درمی‌یابیم که هشدار و انذار رهبر انقلاب پیرامون رسوخ مشی اشرافی‌گرایانه در میان برخی مسئولان، از همان نخسین روز‌ها و ماه‌های آغاز رهبری ایشان و بویژه در نخستین سال‌های دهه ۷۰ که عده‌ای از ضرورت مانور تجمل می‌گفتند، مکرراً مطرح بود.

همین سبک و خوی اشرافی‌گری و زندگی به سبک اشرافی است که زمینه‌ساز تبعیض و بی‌عدالتی می‌شود و نمود‌هایی نظیر حیف‌ و میل بیت‌المال، حقوق‌های نجومی، رانت‌های ویژه، فساد اداری و اختلاس و ... بواسطه آن ظاهر می‌گردد و حرکت نظام ما در مسیر قله عدل علوی را کُند می‌گرداند.

در مکتب امیرالمؤمنین علی (ع) نه تنها اشرافی‌گری کارگزاران حکومتی که حتی معاشرت کارگزاران و مسئولان با اشراف نیز مذموم و مستوجب موأخذه است. «عثمان بن حنیف»، استاندار «بصره» از سوی علی (ع) است. حضرت نامه‌ای به او نوشته و می‌فرمایند: «ای پسر حنیف! به من گزارش داده‌اند که مردی از سرمایه‌داران بصره تو را به مهمانی خود دعوت کرده و تو به سرعت به سوی آن شتافتی. خوردنی‌های رنگارنگ برای تو آوردند و ظروف پر از غذا جلوی تو نهادند. من گمان نمی‌کردم مهمانی کسانی را بپذیری که بر سر سفره آن‌ها فقط ثروتمندان حاضر می‌شوند و نیازمندان مظلوم در آن جایی ندارند! اندیشه کن در کجایی و بر سر کدام سفره حاضر می‌شوی!»

علی‌ایحال اگرچه رسیدن به مدل حکومتی سراسر عدالت‌گرایانه امیرالمؤمنین علی (ع) ناممکن است، اما بی‌تردید در گام دوم انقلاب و با توجه به جذابیت‌هایی که همچنان شعار‌های انقلاب اسلامی در میان جوانان جامعه ما دارد، امید زیادی به شتاب حرکت کشور در زمینه تحقق عدل علوی و تأمین بیشتر عدالت اجتماعی است.


برچسب ها: عدالت اجتماعی

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *