بلاتکلیفی آثار تعطیل شده تئاتر بعد از سه ماه
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، عرصه تئاتر از اوایل اسفند ماه سال گذشته تعطیلی طولانی مدتی را پشت سر گذاشته است، تعطیلاتی که بسیاری آثار در حال اجرا و یا در شرف اجرا را با ضررهای هنفگت مالی روبرو کرده و از سویی تماشاخانه های خصوصی را به مرز ورشکستگی رسانده است.
حال صحبتهایی احتمالی از بازگشایی اماکن فرهنگی پس از عید فطر شنیده میشود، اما نکته مهم آنجاست که هنوز مراجع اصلی عرصه هنرهای نمایشی برنامه ریزی منسجمی را برای چگونگی بازگشایی تماشاخانهها اعلام نکرده اند.
بسیاری از تماشاخانه های دولتی و خصوصی تعداد بسیار زیادی نمایش را در حین اجرا داشته اند، برخی آثار هم قرار بود فروردین و اردیبهشت امسال اجرا شوند، اما هنوز مشخص نیست این تاخیر سه ماه چگونه جبران میشود، تماشاخانه سنگلج به عنوان یکی از تماشاخانههای قدیمی نیز همچنان درگیر این مشکلات است. این تماشاخانه آثاری را روی صحنه داشت که احتمال بعد از بازگشایی از سر گرفته میشوند.
کابوسهای مرد مشکوک
نمایش «کابوسهای مرد مشکوک» به نویسندگی محمدحسین ناصربخت و کارگردانی ملیکا رضی از ۲۵ بهمن در تماشاخانه سنگلج اجراهای خود را آغاز و قرار بود تا ۲۵ اسفند ۹۸ بر صحنه باشد. در این نمایش ۷۵ دقیقهای امین اکبری نسب، پیمان یاقوتی، امیرضا جلالی، مسعود پورجمشید و کوروش رخشنده پی ایفای نقش میکنند. محمد مهدی هاتفی، صدرا میرزایی، محمد حسین تاجیک، امیر حسین حجتی و کسری ریاحی وفا (بازیگران سیاهپوش)، سانیا آقایی، علیرضا ابو طالبی، عسل کاوئی، زهرا رحمتی علائی، الهه عباسی، یاسمن بخشی و کیمیا جعفری (گروه تقلید زنانه)، محمد مهرین راد (مدیرتولید)، بنیامین قهرمان (آهنگساز)، پیمان یاقوتی (طراح صحنه)، ملیکا رضی (طراح لباس)، آزاده سرلک (طراح پوستر و بروشور) و امیر شیخ زاده (عکاس) از دیگر عوامل این نمایش بودهاند.
عجیبالسلطنه
نمایش «عجیبالسلطنه» به نویسندگی علی بهروزنسب و کارگردانی بهنود محمودیپور که اجراهای خود را از ۱۶ بهمن در تماشاخانه سنگلج آغاز کرده بود؛ قرار بود تا ۲۳ اسفند ۹۸ بر صحنه باشد. در این نمایش ۷۰ دقیقهای فهیمه معین، مهیار احمدی، علی امیر خلیلی، پدرام محمدی، یاسمن حسینی، سوزان صفانیا، مجید اقبالی، غزل میرزایی، امیر رییسیان و نیلوفر مهاریان ایفای نقش میکردند.
در خلاصه نمایش آمده: یکی بود یکی نبود. پادشاهی بود که پس از سالها صاحب پسری شد، اما نوزاد دم و گوش بلندی داشت. او حکم داد هرکس این ویژگیها را نداشت ناقصالخلقه قلمداد شود. پس از او ولیعهد به تخت نشست و صاحب پسری شد که بی دم و بی گوش بود. او همه را فراخواند و گفت دم و گوش خاص حیوانات و وحوش است نه برای انسان.
مردم که این موضوع را برنتابیدند. سمانه استاد درباره این نمایش در مجله آرادمگ نوشته: بهنود محمدی پور در اولین اجرای خود از نمایش ایرانی متنی را انتخاب کرده که تا به حال اجرایی از آن بر روی صحنه نرفته است. او در این متن علاوه بر حفظ فضای نمایش ایرانی و روحوضی دست به اقداماتی نو و خلاقیتهایی در بازی، نور و شخصیتها زده است. وی در طول اجرا از نورهای مختلف در رنگهای متفاوت بهره برده تا تختی فضای نوری را بدین واسطه بشکند. او همچنین در سبک بازیها نیز دست به خلاقیتهایی زده که شخصیت خواجه یکی از آنهاست.
محمدی پور با تغییر کاراکترهای مرد به زن، سعی در حفظ توازن صحنه کرده و از بار مردانه بودن متنی که دوازده شخصیت مرد دارد کاسته است. او همچنین زمان نمایش را نیز با حذف برخی صحنهها از سه ساعت به هفتاد دقیقه کاهش داده تا نمایش در حوصلهی مخاطب امروز بگنجد. عجیب السطنه داستانی غیرواقعی و حتی فانتزی را روایت میکند که شاید نتوان در دنیای واقعی معادلی برایش یافت، اما مفهوم مورد نظر آن چیزی است که مصداقهای زیادی در زمانهی فعلی دارد. این نمایش در مورد اختلاف طبقات رعیت و ارباب حرف میزند، رعیت و اربابی که اشاره به دارندگان قدرت در یک کشور و مردم عادی آن کشور دارد.
قدرتمردانی که به راحتی قوانین و حتی نوع انسانیت افراد جامعه را عوض کرده و مردم را مجبور به تغییراتی میکنند که آنها را از انسانیت دور میکند. قدرتی که اجازه میدهد یک روز حیوان بودن محترم شمرده شود و یک روز انسان بودن و این به تبع اختیارات و ویژگیهای این صاحب قدرت تغییر میکند. عجیب السلطنه داستان مردم عادی و اجبار آنها در تن سپردن به فرمان و قوانین من درآوردی و گاه مزخرف قدرتمندانی است که چه بسیار لیاقت حمکرانی در یک سرزمین را ندارند.
کسانی که به تبع ارث و میراث قدرت را به دست آورده و قوانین را هر جور که میخواهند وضع میکنند و تنها خودشان هستند که میتوانند این قوانین را بکشنند. دراین میان مردم عادی باید به فرامین عمل کنند و سودجویان در راستای تولید ثروت از آن بهره ببرند.
از جمله ویژگیهای نمایش ایرانی این است که شخصیتهای آن از میان رعیت و ارباب انتخاب میشود، رعیت و اربابی که در هر سرزمینی به شکلی و به نامی وجود دارد و در این نمایش نیز در بارزترین و آشکارترین حالتش دیده میشود. این نمایش بازتاب اتفاقات روز و بیان کنندهی نقدهای اجتماعی، فرهنگی و گاها سیاسی است. اتفاقی که در نمایش عجیب السلطنه در کلام کمتر و در زیر لایه به بارزترین شکل اتفاق افتاده است.