سوریه و آینده غرب آسیا با نقش آفرینی ایران
سفر وزیر خارجه کشورمان به سوریه و دیدار با بشار اسد در شرایط کنونی با اهمیت است.
سوریه بیش از ۸ سال است که مقابل تجاوز گروههای تروریستی تکفیری داعش که از حمایتهای مستقیم نظامی و مالی آمریکا، عربستان و رژیم اسرائیل برخوردارند، مقاومت کرده و اکنون توانسته است تنها با کمک ایران و روسیه بر ائتلافی که علیه خود تشکیل شده بود به پیروزیهای بزرگی دست یابد.
اکنون تنها مشکل باقی مانده در سوریه، اقدامات نسنجیده ترکیه در شمال این کشور است.
اگر مقام های ترکیه اندکی عقلانیت سیاسی به خرج دهند، میتوان سوریه را به ثبات رساند و مشکل کُردها و پ.ک.ک را نیز حل کرد.
با وجودی که ایران و روسیه از دولت و ملت سوریه حمایت میکنند و در جلوگیری از پیروزی تروریستها و آمریکا در این کشور نقش بزرگی داشتند، اما دولت ترکیه همچنان به سیاست دشمنی خود با دولت سوریه ادامه میدهد.
ایران و ترکیه نیز روابط دوستانهای دارند، اما مسئله سوریه هیچگاه باعث نشده که این روابط کاهش یابد و تحت تأثیر سیاستهای متفاوت دو کشور شود.
ترکیه بازیگر مهمی در منطقه است، اما بازی خوبی ارائه نمیدهد، برای همین است که از اروپا رانده و از منطقه مانده است.
سفر «ظریف»، به سوریه در این شرایط تنها برای دیداری تازه کردن با همتای سوری و یا «بشار اسد»، نبود؛ وی میتوانست گفت و گوی تلفنی داشته باشد، اما سفر و دیدار حضوری انجام شد که به اهمیت آن میافزاید.
پرواز به سوی دمشق که مسافر آن وزیر امور خارجه ایران و هیات همراه بود، نشان از امنیتی است که در سوریه ایجاد شده و این امنیت حاصل بیش از ۸ سال مقاومت و شهادت صدها نفر در این جنگ است.
ایران بازیگر اصلی در بحران غرب آسیا به ویژه سوریه است و باید در آینده منطقه نقش اساسی و تأثیر گذار داشته باشد.
بیشتر بخوانید:
تأثیر گذاری جمهوری اسلامی ایران بر تحولات منطقه همواره مثبت بوده در حالی که دیگران سعی در هر چه آشفتهتر کردن اوضاع در کشورهای غرب آسیا بوده اند.
قطعاً اگر ایران نبود و در بحران سوریه و عراق ورود پیدا نمیکرد، نه تنها شرایط این دو کشور بلکه کل منطقه بسیار بحرانی و وخیم میگشت.
ترکیه باید درک کند که سوریه برای جمهوری اسلامی ایران اهمیت ویژهای دارد، این کشور و مردم آن سالها است روابط عمیق با یکدیگر دارند، حتی زمانی که عراق در زمان دیکتاتوری صدام، به ایران حمله نظامی کرد، تنها کشور حامی ایران در منطقه سوریه بود.
سفر «ظریف»، از این بابت اهمیت زیادی دارد که ثبات قابل قبول در سوریه باعث شده کشورهای عربی منطقه نیز به سوریه روی خوش نشان دهند.
هر چند نمی توان سیاست بازگشت «نادمانه» آنها را باور داشت و جدی گرفت، اما شاهد تماسهایی از سوی برخی کشورهای عربی با سوریه هستیم که تا پیش از این در خط دشمنان دمشق قرار داشتند.
ترکیه نیز رفته رفته مجبور به کاهش دشمنیها و فروکش خشم غیر منطقی و غیر عقلانی خود علیه سوریه خواهد شد، در غیر این صورت به گونه دیگری مجبور می شود که دست از اشغالگری و تجاوز نظامی علیه سوریه بردارد.
سفر «ظریف»، به سوریه و دیدار او با «بشار اسد»، پیام حمایت از دولت قانونی این کشور را نیز در پی داشت، درحالی که آمریکاییها در منطقه به تحرکات نظامی و سیاسی خود ادامه می دهند، دیپلماسی ایران در منطقه برای آمریکاییها روشن می کند که آینده جغرافیای سیاسی منطقه چگونه است.
از یک سو دیپلماسی سیاسی و از سوی دیگر قدرت نظامی ایران در منطقه تعیین کننده و تضمین کننده آینده روشنی است که برای غرب آسیا رقم خواهد خورد.
اگر کشورهای عربی منطقه اکنون تصور میکنند سوریه دروازه بهبود روابط خود با ایران است و مقام های ایران هم چنین برداشتی دارند، باید به گذشته رفتاری این کشورها توجه ویژه داشته باشند.
یقیناً به رژیمهای عربی که در شرایط سخت، با ایران دشمنی کرده و با رژیم صهیونیستی همکاری داشتند، نمیتوان اعتماد کرد.
اصل اول در برقراری ارتباط، اعتماد متقابل است که در رژیمهای عربی وجود ندارد.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *