خدا را شاکرم که پا جا پای «صیاد» و «همت» و «باکری» گذاشتم
عمار بهمنی تنها یک ماه پس از حضور داوطلبانه در سوریه به فیض شهادت نائل آمد.
به گفته دوستان «عمار»، بارزترین خصوصیت اخلاقی وی مهربانی و کمک به همنوعان بوده است. این خصوصیت نوعدوستی «عمار» به هموطنان خود محدود نبود و او برای دفاع از حریم حضرت زینب (س) و مسلمانان مظلوم سوریه هرروز بی تابتر از روز گذشته شد تا اینکه پس از ماهها تلاش مستمر و پیگیریهای فراوان اسفندماه سال ۱۳۹۴عازم سوریه شد و یک ماه بعد در بیست و چهارمین روز از بهار سال ۱۳۹۵ به آرزوی خود رسید.
در وصیتنامه شهید بهمنی که چند روز قبل از شهادت توسط وی نوشته شده بود، آمده است:
«خدا را شاکرم که توفیق را نصیب این بنده حقیر و کمترین کرد تا پا جای پای شهدای بزرگ همچون «همت»، «صیاد»، «باکری»، «ستوده»، «جاویدی» و دیگر شهدای عزیز بگذارم؛ همانهایی که سالیان سال الگوی من در زندگی بودند.
اگرچه به اقتضای سن کم در طول هشت سال دفاع مقدس مردم ایران، امکان حضور برایم در جبهههای حق علیه باطل وجود نداشت؛ توفیقی نصیبم گردید تا بتوانم در جبهه مبارزه با صهیونیسم جهانی که کمر همت برای نابودی اسلام و خصوصا شیعیان بستهاند، قدمی برداشته، خدمتی انجام دهم. امیدوارم که بتوانم سهم کوچکی در نابودی این دیوصفتان بدمَنش بردارم و در جهت تقویت جبهه مقاومت که همان جبهه اسلام ناب محمدی است، مؤثر واقع شوم.
از خدا میخواهم چنانچه مصلحت میداند، توفیق خدمت را در این راه بارها و بارها نصیبم کند تا به ندای «أین عمار!» رهبرم لبیک گفته باشم و درنهایت، سرنوشت شهادت را برایم رقم بزند تا شرمنده شهدا نباشم.
اما سخنی نیز با مردم فهیم ایران دارم: همه ما معتقد به ظهور امام عصر (عج) هستیم و این امر نهایتا محقق خواهد شد. اگر بخواهید در زمان ظهور شرمنده آن حضرت نشوید، پشتیبان ولایت فقیه و تابع فرامین ایشان باشید و این سید مظلوم را تنها نگذارید که اگر خدای ناخواسته در این زمینه کوتاهی کنید، قطعا در روز ظهور پشیمان هستید و آنوقت دیگر قابل جبران نخواهد بود.
سخنی هم با پدر و مادر و برادر و خواهرم دارم که چنانچه احیانا آنها را ناراحت کردهام، مرا ببخشند و حلال کنند و از سر تقصیرات من بگذرند. خواهرم! توقع من از تو صبوری، استقامت و حجاب برتر است. از همه دوستانم هم میخواهم که مرا حلال کنند».