چگونه بازیگر شویم (۱۸) /چگونگی پرورش صدا و بیان بازیگر تئاتر
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، بازیگری یکی از مشاغل محبوب در سطح جهان محسوب میشود، بازیگری فارغ از شهرت و ثروتی که ممکن است برای فرد بازیگر به همراه داشته باشد، جهانی است که میتوان در آن ایفای نقش در قالب شخصیتهای مختلف را تجربه کرد.
در این بین اکثریت مواقع بازیگری به عنوان یکی از مشاغل سخت جهان محسوب میشود، شاید از دور برای بسیاری اینکه بازیگری اتفاقی سخت باشد، قابل لمس نباشد اما اگر به صورت اصولی و به مفهوم واقعی به بازیگری نگاه کنیم، این هنر به واقع به تمرین، مطالعه، شهود و مطالعات فراوانی نیازمند است.
تمرینهای آوایی بازیگر
بازیها: میتوان از مشاهدهی بازیهای سنتی کودکان ایدههای جالبی برای تقید کردن گرفت. یکی از این بازیها بازی آسیاب است که یک نفر رهبری بازی را بر عهده میگیرد و سایر بچهها اعمالی را که او میگوید را ابتدا با صدای بلند موافقت میکنند و سپس انجام میدهند و سپس نوبتی آن را تقلید میکنند، "آسیاب بشین – میشینم" و .... که با آهنگ خاص آن خوانده می شوند.
یا انواع دزد و پلیس بازی کردنها، چشم بستنها، قایم باشکها و .... به چند دلیل انجام چنین بازیهایی با در نظر گرفتن زمینههای بداههای که در بین بازی برای گروه پیش می آورد برای آنها مفید است. یکی از آنها باور خود به عنوان یک کودک که در آن سنین دارای چه منشهایی بوده و چه محدودیتهایی را بر نمیتابیده است.
دیگری رسیدن به روحیهی جمعی به همراه شور و شوق که در آن سنین موجود بوده است نبود انتظار وماندگاری خاطرهی جمعی برای ادامهی بازیها در روز بعد. دخالت نکردن در محدودههای شخصی دیگران، کنار آمدن با هم حتی با وجود نزاعهای سخت وهمه را در برابر بازی به هیچ انگاشتن. میزان انرژی که هر کس با فداکاری و بدون ملاحظهی نکاتی سودجویانه، در بازی به خرج میدهند.
بازیهای دیگری هم هستند که در آنها از تقلید استفاده شده است و برای انگیختن روحیهی فردی و جمعی هنرجویان شیوههای مفیدی هستند. یا می توانید بازیها را خودتان طراحی کنید، مثلا جلوی یکدیگر بایستید و حرکات سادهای انجام دهید و بگویید: "این کار را بکن". مثلا با حرکتهای سادهتری آغاز کنید و به تدریج آنها را پیشرفتهتر کنید. به حرکتهایتان شماره بدهید و هر بار همانها را ادامه دهید و به آنها حرکتهای تازه تری بیافزایید.
خم شوید یا دستتان را روی سرتان بگذارید و بعد هر بار کار را کمی مشکلتر کنید. بعدها این بازیها را گستردهتر کنید و صداها را نیز در بازی دربیاورید. مثلا شما یک صدایی را بگویید و دیگری تقلید کند( میو- میو، بع و یا دیگر صداهای حیوانی. حتما از صداهای طبیعی که دارای ما به ازای دقیق بیرونی باشند استفاده کنید). در یک مرحله جلوتر، این کار را با عملی که نشانهی بارز آن حیوان خاص است، ترکیب کنید. مثلا در حالی که میگویید کواک کواک، دستهایتان را مانند اردک حرکت دهید.
استفاده از اشیا و اجساد صداهای گوناگون برای آنها منجر به تغییر ماهیت آن اشیاه می شود و همین تمرین ساده هنرجو را وارد دنیای تخیل خواهد کرد. مفید است که با تمرینهای خود بازی کنید و کارهایی برای تقلید کردن به همدیگر نشان دهید.
برای مثال به او نشان دهید که چطور میتواند با اسباب بازیهایش بازی کند. مثلا یک صندلی را با حرکت تبدیل به ماشین اسباب بازی کنید و ماشین اسباب بازی را روی زمین بکشید تا صدای موتورش به گوش برسد یا تکان دادن و خواباندن عروسک و کارهای دیگر. بازیهای کودکانه و آواهای آن زمان بهترین راههای ورود به جهان پیچیدهی تخیل است.