شجاعی: از اینکه گفتند برای نساجی کمکاری کردم ناراحت شدم/ امیدوارم زودتر لژیونر شوم
*در ابتدای مصاحبه خودت را دقیق معرفی کن که اهل کجایی و کجا زندگی میکنی، در چه تیمهایی و در چه ردههایی بازی کردی، اگر دوست داشتی اسم مربیانت را هم ببر.
بزرگشده تهرانم، ولی پدر و مادرم مازندرانی هستند و طبیعتاً خودم را یک مازندرانی میدانم. در تهران زندگی میکنم و فوتبالم را از رده نونهالان در آکادمی سایپا زیر نظر عبدی شروع کردم، باشگاه سایپا خیلی به جوانها توجه میکند، پلهپله مراحل پیشرفت را طی کردم. در رده نوجوانان زیرنظر محمد سلطانی کارم را دنبال کردم و به تیم نوجوانان هم دعوت شدم، علی دوستیمهر در آن زمان سرمربی تیم ملی بود که قدردان او هستم.
در بازیهای آسیایی تهران هم حضور داشتم. در رده جوانان هم زیرنظر حسین حنیفی در سایپا ادامه دادم که خیلی برایم زحمت کشیدند، همان سال هم به لطف خدا کادرفنی بزرگسالان سایپا مجید جلالی و حمید مطهری من را وارد تیم بزرگسالان کردند. حدود ۸ بازی به پایان لیگ مانده بود، اما من بازی نکردم، ولی سال بعد اسم من در لیست بزرگسالان وارد شد و در پست دفاع راست و چپ و در برخی از بازیها بهعنوان وینگر بازی کردم.
*چه شد که سر از نساجی درآوردی؟
پروسه حضورم در نساجی از فصل پیش رقم خورد. بعد از صعود نساجی به لیگ برتر با توجه به اینکه خودم مازندرانی هستم و واقعاً به این تیم عِرق دارم، خیلی دوست داشتم که به نساجی بپیوندم. نکونام هم شناختی از قبل نسبت به من داشت، زمانی هم که در سایپا بازی میکرد من در کنارش بودم و نسبت به من لطف داشت. نکونام دعوت کرد تا بتوانم به نساجی بیایم. بعد از رایزنیهایی که انجام شد، چون من با باشگاه سایپا یک سال دیگر قرارداد داشتم، امیری مدیرعامل نساجی رضایتم را توانست بگیرد. آقا جواد نقش اصلی را در این موضوع داشت و کمک کرد تا بتوانم وارد نساجی شوم.
*کمی از فصل گذشته بگو، شرایط برایت چطور بود؟
فصل گذشته با آقاجواد، هاشمینسب و رجبی شروع کردیم و واقعاً یک کادر بسیار فنی و بالا، واقعاً از لحاظ شخصیتی خیلی به من کمک کردند. به هر حال بالا و پایینهایی داشتیم، تیم تازه آمده بود به لیگ برتر. نکونام هم تا نیمفصل نتیجه خوبی گرفت، هرچند اگر آقاجواد میماند میتوانستیم تکرقمی شویم. خیلی نیاز به مَچ شدن داشتیم و بسیاری از بازیکنان عوض شده بودند. یک تیم جدید بودیم، هر چه بازیها میگذشت، شرایط ما بهتر میشد. نیمفصل دوم جلالی آمد، به لحاظ امکاناتی، مشکل داشتیم، با او هم نتایج خوبی گرفتیم، تیم یکدستتر شده بود، با توجه به اینکه نساجی اولین سال حضورش در لیگ برتر بود، اما انصافاً تیم ما شخصیت خوبی داشت.
*در فصل اخیر علی شجاعی جهش قابل توجهی داشت، این پیشرفت در حدی بود که خیلی زود سوژه بسیاری از رسانهها شدی، بهویژه زمانی که پس از گل زدنت چالش دیبالا را راه انداختی؛ دلیل این پیشرفت را چه میدانی؟
در ابتدا از خانوادهام، پدر و مادر و برادرم قدردانم که از من حمایت کردند و بعد جا دارد تشکر کنم از مهاجری که به من اعتماد کرد. امسال هم تیم خوب و یکدستی هستیم. در ابتدای فصل با توجه به تمریناتی که انجام داده بودم، انگیزهام فوقالعاده بالا بود و بهنوعی خواستم خودم را بیشتر ثابت کنم. شادی دیبالایی و این نوع حرکت دست روی صورت باعث میشود، خنده را از صورت پنهان کند و نشانه مبارزه و جنگیدن و به معنی گلادیاتور است که دست حالت نقاب را دارد.
* علی شجاعی بعد از چند بازی نخست، دیگر توپهایش تبدیل به گل نشد، چرا؟ فکر میکنی مشکل چه بود؟
فوتبال همواره زشت و زیبای زیادی دارد و من هم تمام سعی و تلاشم این بود که توپهایم گل شود، چند تا موقعیت خوب هم داشتم و میتوانستم تبدیل به گل کنم، مشکل خاصی ندارم، اما کمی بدشانس بودم. همیشه سعی کردم به آینده فکر کنم و رو به جلو باشم و به گذشته اصلاً فکر نمیکنم، چون ما گذشته را نمیتوانیم تغییر دهیم. انشاالله با تمرکز بیشتر میتوانم گلهای بیشتری برای تیم محبوبم بزنم. واقعاً تلاش کردم، تمرینات اختصاصی انجام دادم تا بتوانم همیشه روی فرم باشم.
*عملکرد مثبتت تا چهارمین بازی اول لیگ، فرهاد مجیدی را مجبور کرد تا تو را به تیم امید دعوت کند؛ بعد از آن و در ادامه بعضی از هواداران و یا شاید از داخل تیم، معتقد بودند که شجاعی تمام توانش را برای تیم امید گذاشته و در نساجی کمکاری میکند، آیا واقعاً چنین چیزی بود؟
این حرف خیلی من را ناراحت میکند، یک چیزهایی بوده که تا الان هم هنوز جایی نگفتم و اینجا اولینبار است که میگویم. واقعاً اینطور نبود. این شور و شوق هواداران اجازه نمیدهد به چیز دیگری فکر کنم. واقعاً تمام توانم را برای نساجی گذاشتم، حتی در بعضی از بازیها با درد وارد زمین شدم. یعنی با تزریق چند آمپول. با اینکه دکتر هم گفته بود ممکن است مچ پایت را برای همیشه از دست بدهی و حداقل اینکه باید دو ماه استراحت کنی تا به حالت طبیعی برگردی، اما خدای بزرگ شاهد است برای نساجی و به عشق این مردم، شاید کسی باورش نشود ریسک بزرگی کردم و حتی این کارم باعث میشد تا تیم امید را هم از دست بدهم. برای تیمی که واقعاً دوستش داشتم، با تمام وجودم بازی کردم، این حرفها خیلی ناراحتم میکند، چون چنین چیزی برای من معنا ندارد، این حرفها را گاهاً شنیدم و خیلی ناراحت شدم.
* از احساست در نخستین بازی که در ورزشگاه شهید وطنی به میدان رفتی، بگو.
جدا شدن از سایپا سخت بود، چون آنجا بزرگ شدم و رفقای زیادی داشتم، اما نساجی را به واسطه حس عاشقانه دوست داشتم و پدر و مادرم هم خیلی اصرار داشتند. برای تیم اُستان بازی کردن، یک لذت دیگری دارد، بعد از هر برد تمام خانواده من، احساس خوشحالی میکنند، چون همه شمالی هستیم، حس غرور و عجیب و غریبی به من دست میدهد. کل بستگان پیام میدهند و این نشاندهنده این است که نساجی برای همه ما مازندرانیها باارزش است. نتایج نساجی از سالها قبل برای پدر و مادرم خیلی مهم بود.
الان هم که با حضور من، این حس چندبرابر شده، احساس خیلی خوبی است برای نساجی بازی کردن. اولین بازیام هم بازی با پارس جنوبی در زمان نکونام بود که بهعنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شدم و بهعنوان بهترین بازیکن زمین هم انتخاب شدم. واقعاً آن بازی، حس خوبی بود، بارها و بارها نفوذ کردم و موقعیت برای تیم ساختم. یکی از بهترین بازیهای فوتبالیام بود که در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر انجام دادم، هوا هم رطوبت خیلی وحشتناکی داشت، جلوی آن هم تماشاگری که با عشق تیمشان را تشویق میکردند.
*خیلیها از تو بهعنوان یکی از آیندههای تیم ملی نام میبرند. افق نگاهت برای آینده چیست و فکر میکنی بتوانی خودت را در سطحی قابل قبول حفظ کنی و روزبهروز پیشرفت داشته باشی؟
فقط استعداد مهم نیست، اینکه چطوری زندگی کنی، شخصیت فوتبالیات چگونه باشد. باید همه اینها را درنظر گرفت. فوتبالیستهایی بودند که خیلی خیلی از لحاظ فنی بالا بودند، اما بهخاطر شخصیت و نوع زندگی اشتباهشان متأسفانه نتوانستند به جایی برسند. این را باید مدنظر قرار بدهیم، اول از همه اینکه شخصیت فوتبالی و حقیقیام را باید بالاتر ببرم، باید درس بگیرم از مربیانی که با من کار کردند و به من لطف داشتند. افق من هم این است که بتوانم انشاءالله با زحمتی که میکشم بتوانم به پیراهن تیم ملی برسم و باید برایش بجنگم.
*در لیگ برتر مثل بسیاری از بازیکنان تعصبات رنگی داری یا اینکه فکر میکنی با نساجی بتوانی خودت را به فوتبال ایران ثابت کنی و بتوانی حتی لژیونر شوی؟
هر بازیکنی هدف و نوع برنامه خاص خودش را دارد، هیچ بازیکنی نیست که بگوید لژیونر شدن هدفم نیست، همه دوست دارند، چون واقعاً یک امتیاز مثبت برای هر فوتبالیستی است تا بتواند فوتبالش را در اروپا ادامه دهد، چون پیشرفتش سریعتر میشود. واقعاً نمیدانم فصل بعد چه اتفاقاتی برایم میافتد، ولی لژیونر شدن افتخار بزرگی برایم است و امیدوارم بهزودی زود به آن جایگاه برسم.
*نگاه باشگاه نساجی را به جوانگرایی و توجه به بازیکنان بومیِ جوان چطور ارزیابی میکنی؟
امسال باشگاه نساجی در زمینه جوانگرایی خیلی بهتر شد. تعداد بالای بازیکنان مازندرانی در لیگ برتر و همچنین لیگ یک، نشاندهنده این است که فوتبال مازندران در جایگاه بالایی قرار دارد. شاید اگر نگاه دقیقتر به ظرفیت فوتبال مازندران داشته باشیم، درمییابیم که حتی فوتبال در مازندران از رشته کشتی هم طرفدار و ظرفیت و استعداد بیشتری دارد. اعتماد به جوانها در نساجی شاید از خیلی از تیمها بیشتر است.
*شیرینترین و تلخترین خاطرهات در دوران حضور در نساجی را بگو.
اولین گلی که به پیکان در ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر زدم، واقعاً هیچوقت از یادم نمیرود. آن گل شیرینترین لحظه من در نساجی بود که توانستم دل خیلیها را شاد کنم. باخت ما به تراکتور تلخترین خاطرهام بود، آن بازی تا دقیقه ۶۰ هیچکس فکر نمیکرد تیم ما حتی مساوی کند، کاملاً بازی را سوار بودیم، اما یکدفعه تیم بهم ریخت و سزاوار آن شکست سنگین نبودیم.
* با سه سرمربی در نساجی کار کردی، نکونام، جلالی و مهاجری، چه تجربههایی در این سه دوره کسب کردی، به تفکیک بگو؟
در زمان نکونام تیم بسیار خوبی داشتیم، مربی توانا و باانگیزهای بودند که این مسئله خیلی به ما کمک میکرد. دوره جذابی بود، او افتخار ملی ماست، افتخار میکنم که شاگردشان بودم. هاشمینسب و رجبی هم خیلی به من کمک کردند، سال خیلی خوبی بود، اما حیف که مدتش کم بود. خودِ جلالی من را کشف کرد و اولین بازی لیگ برترم با نظر جلالی در سایپا بود. آقامجید نقش عمدهای در زندگی من دارند، در زمان حضور او در نساجی، شرایطم خوب بود. کلاً امسال با آمدن رضا مهاجری شرایط من خیلی خیلی بهتر شد، باتوجه به اینکه کاملاً در پست وینگر بازی کردم، امسال اوج سال فوتبالیام بود که خیلی خیلی آقا رضا و کادرشان در این قضیه مثمرثمر بودند.
امسال واقعاً فوتبال خوبی بازی میکردیم، از لحاظ فوتبالی جزو سه تیم برتر لیگ بودیم، در تمام آمارها هم ما واقعاً از همه بهتر بودیم. از فوتبالمان لذت میبردیم، بازیهایی بود که حداقل حق ما مساوی بود، اما بدشانسی میآوردیم. واقعاً امسال سال خوبی بود، خیلی مشکلات در ابتدای فصل وجود داشت و اذیت شدیم. مهاجری هم پای این قضیه ایستاد، تیم شرایط بدی داشت، با حضور حدادیان واقعاً شرایط تیم بهتر شد و واقعاً نساجی در حال تبدیل شدن به یک باشگاه حرفهای است.
* حضور محمود فکری و کادر مجربش را چطور ارزیابی میکنی و بهنظرت نساجی در پایان فصل چه جایگاهی را در جدول کسب خواهد کرد؟
فکری و کادرش از وقتی که آمدند شوک مثبتی به تیم دادند، سعی کردند از لحاظ بدنی و روحی ما را بالا بیاورند. کادر باعلم و کاربلدی دارند، امیدوارم اگر لیگ ادامه پیدا کند، یک جایگاه خوب و تکرقمی کسب کنیم.
* در حال حاضر تمرینات چطور انجام میشود، آیا به لحاظ تغذیه و همچنین حفظ آمادگی جسمانی، از خودت مراقبت میکنی؟
تمرینات ما مرتب و منظم و بهصورت آنلاین هر روز برگزار میشود و طبق اپلیکیشنی که فاضلی تهیه کرده، انجام میشود. شاید از خیلی از تیمها جلوتر باشیم، به غیر از این تمرین، تمرینات اضافهای هم بعضی از بازیکنان انجام میدهند. سعی کردیم با هر امکاناتی که داریم تمرین کنیم و کادر فنی هم بهطور آنلاین تمرینات ما را زیرنظر دارد. تغذیه، وزن و آمادگی بچهها هر روز چک میشود.
* حضور نمادهایی، چون نساجی را در سریال پرمخاطب پایتخت چطور ارزیابی میکنی؟
اتفاق خیلی خوبی بود که در سریال پرمخاطب پایتخت، دو برند بزرگ مازندران یعنی نساجی و وارش نشان داده شدند که از عوامل آن تشکر کنم واقعاً خنده را هر شب در این شرایط سخت بر لبان مردم نشاندند.
* شنیدهایم در بازی کامپیوتری فیفا حرفهایی برای گفتن داری، درست است؟
سروش، شجاع و هم پیام نیازمند، در برنامه میثاقی صحبت از بازی فیفا کردند و گفت تورنمنت بگذاریم، پیام هم گفت همه را بردم. علی قلیزاده و صادق محرمی هم از فیفابازهای قهار هستند، پیام هم جزو یکی از رفقای خوبم است، اما حاضرم با پیام آنلاین بازی کنم و بازیاش هم پخش شود، هر کسی که در فیفا ادعا میکند حتماً از بازی من اطلاع ندارد و بعید میدانم در فیفا کسی بتواند حتی یک گل هم به من بزند.
* با توجه به شیوع و گسترش کرونا، چه پیامی به هواداران نساجی و مردم داری؟
باید این بیماری را جدی بگیریم، بهویژه هواداران عزیز نساجی، اینها سرمایه ما هستند. از مردم قائمشهر و مازندران میخواهم در خانههایشان بمانند. خدای ناکرده اگر برای یک نفر هم اتفاقی بیفتد، ما ضرر میکنیم. امیدوارم در قرنطینه خانگی بمانند و جایی نروند تا زنجیره این بیماری قطع شود. ما به وجود آنها نیاز داریم.