ماجرای پیوستن یک داوطلب به هلال احمر
همه چیز از سرطان شروع شد
از همان روزهایی که با سرطان دست و پنجه نرم میکرد و مراحل اولیه درمان را پشت سر میگذاشت، برای روزهای بعد از بیماری برنامهریزی میکرد. تک تک ثانیهها برایش ارزشمند شده بودند. بهبودی خود را فرصتی دوباره برای شروع میدانست. بعد از بهبودی فکر و ذکر بیماران نیازمند مبتلا به سرطان رهایش نمیکرد. «موسسه خیریه حمایت از بیماران سرطانی نور محیا اصفهان» را در شهرستان اصفهان راهاندازی کرد و حالا این موسسه خانه امید بسیاری از بیماران نیازمند مبتلا به سرطان بزرگسالان است و باری از دوش بیماران نیازمند و خانوادههای آنها در این کوران مشکلات برمیدارد. «فروزان جهانبخش» خیری است که فعالیتهای خیرخواهانه خود را از هلالاحمر شهرستان اصفهان آغاز کردهاست. او میگوید: «۶ سال پیش بود که به طور اتفاقی و در حین چکاپهای دورهای متوجه بیماریام شدم. سرطان مراحل اولیه خود را آغاز کرده بود. درمان به سرعت آغاز شد و من درمان شدم. همان روزها بود که به خوبی درک کردم سرطان علاوه بر درمان، هزینههای سنگینی برای بیماران در بر دارد. بعد از بهبودی موسسه خیریه را با هدف کمک مالی به بیماران نیازمند راهاندازی کردم. هلالاحمر سرآغاز فعالیتهایم شد و دو سال در جمعیت شهرستان اصفهان از طریق خیرین به بیماران سرطانی کمکهای نقدی و غیر نقدی میکردم. مدتی بعد خیریه «حمایت از بیمارن سرطانی نور محیا» را به کمک دوستان پزشکم به ثبت رساندیم. حالا ۳ سال میشود که در خیریه در خدمت بیماران و قشر ضعیف جامعه هستم.»
موسسه خیریه نور محیا حدود ۸۵۰ بیمار را تحت پوشش قرار داده است و اعضا علاوه بر تامین هزینههای درمان و دارو برای تغذیه و معیشت بیماران هم برنامهریزیهایی دارد و هر ماه بستههای ارزاق برای آنها تهیه میکند.
جهانبخش میگوید: «هزینههای درمان سرطان سنگین است و گاه خانوادهای تمام درآمد خود را صرف خرید دارو و شیمی درمانی میکند. بیماران سرطانی هر بیست روز شیمی درمانی میشوند، آنها علاوه بر دارو نیاز به بنیه قوی برای مقابله با بیماری دارند و ما از طریق خیریه، سبدهای غذایی را هر ماه به آنها اهدا میکنیم تا تغذیه مناسبی داشته باشند. بعد از بهبودی بیماران هم، آنها را برای چکاپهای دورهایی سه ماهه و شش ماهه همراهی میکنیم. ما وسیلهای هستیم برای رساندن مهربانی خدا به مردم.» روحیه بخشی به بیماران یکی دیگر از رسالتهای اعضا موسسه خیریه نور محیا است. جلسات مشاوره فردی و گروهی که هر هفته برگزارمیشود امید به زندگی را در بیماران افزایش میدهد و آنها را از لحاظ روحی و روانی برای ادامه درمان آماده میکند.
کمک به نیازمندان سنت این خانواده
کارهای خیر و عامالمنفعه از همان روزهای کودکی که در کنار پدر مینشست و شاهد کمکهای پدر به نیازمندان بود در وجود او نهادینه شده است. از همان روزهایی که شانه به شانه پدرش مدرسهایی برای دانشآموزان یکی از مناطق محروم زنجان بنا کردند و نام او بر روی مدرسه نقش بست، قدم در راه کمک به نیازمندان و مستمندان گذاشت. حالا بیست و دو سال میشود که جا پای پدرش گذاشته و به عنوان یکی از خیرین شهرستان زنجان از هیچ کمکی برای بهبود شرایط زندگی اهالی شهر خود دریغ نمیکند. «علیرضا عباسیون» یک سال است که به جمع هلالیهای شهرستان زنجان استان زنجان پیوسته است.
او میگوید: «کودکی من با کارهای خیر پدرم گره خورده است و همیشه او را در حال کمک به نیازمندان میدیدم. در خاطرات کودکی من، صحنههایی از چشمان نیازمندانی است که بعد از کمک پدر لحظهایی هرچند کوتاه برق شادی در آن میدرخشید. کارهای خیر و عامالمنفعه از همان زمان در وجود من نهادینه شد و با تشویقهای خانوادهام روز به روز گسترش پیدا کرد. وقوع سیل در نوروز امسال بهانهای برای آشنایی من با هلالاحمر شد و وقتی دیدم هلالاحمر زنجان مشغول جمعآوری کمکهای مردمی به مناطق سیل زده است، من هم دست به کار شدم. ۱۰ دستگاه کامیون در اختیار جمعیت زنجان قرار دادم تا کمکهای مردمی هرچه سریعتر به دست مردم سیل زده برسد. تا قبل از آشنایی با هلالاحمر اغلب به صورت انفرادی و با شناخت جزیی از نیازمندان به آنها کمک میکردم، اما حالا هدفمندتر و براساس نیاز شهرستان به فعالیتهایم ادامه میدهم.» ید طولایی در یاری رساندن به ناتوانان و نیازمندان شهر خود دارد و کودکان بیشترین سهم از کمکهای او را دارند. از تهیه شیر خشک برای نوزادان گرفته تا حمایت از کودکان بیسرپرست و بی بضاعت مناطق محروم شهر. سنگ بنای ساخت مدرسهای دیگر یکی از اهداف علیرضا عباسیون است که در روزهای بعد از عید سال ۹۹ کلنگ آن بر زمین کوبیده میشود تا دانشآموزان این مناطق محروم از تحصیل باز نمانند. فعالیتهای عام المنفعه او محدود به هلالاحمر نیست و در این روزها و در اوج شیوع بیماری کرونا به یاری شهرداری شهرستان رفته است. ماشینهای سمپاشی را در اختیار شهرداری زنجان قرار داده تا خیابانها ضدعفونی شوند و در آستانه سال نو سهمی در کاهش شیوع کرونا در شهر خود داشته باشد. حالا براساس سنت خانوادگی، پسر هشت ساله او نیز در بسیاری از کارهای خیر همراهیاش میکند تا ادامه دهنده مسیر پدر و پدربزرگ خود باشد.
همگام با بیماران در روزهای سخت درمان
همسرش یکی از اعضای هیئت مدیره موسسه حمایت از بیماران خاص و سرطانی در استان هرمزگان بود. بعد از بزرگ شدن بچهها «میترا قاسمی» تصمیم گرفت تا به جمع اعضای موسسه خیریه حمایت از بیماریهای خاص و بیماران سرطانی استان هرمزگان بپیوندد و اوقات فراغت خود را به فعالیتهای داوطلبانه در موسسه بپردازد. چند سالی به عنوان داوطلب مددکار پای درد و دل بیماران و خانوادههای آنها مینشست و حالا شش سالی میشود که عنوان مدیرعامل داوطلب موسسه خیریه حمایت از بیماریهای خاص و بیماران سرطانی استان هرمزگان را بر عهده دارد. ۴ سال پیش در پی وقوع زلزله در شهرستان «بستک» استان هرمزگان با هلالاحمر و فعالیتهای آن آشنا شد و از همان موقع به جمع هلالیهای استان پیوست.
قاسمی میگوید: «هلالاحمر اهدافی دارد که بسیار شبیه فعالیتهای ما در موسسه است. در هر بحران و حادثهای هلالاحمر همیشه پیشرو است و اولین قدم را بر میدارد. موسسه خیریه نیز مانند جمعیت در روزهای سخت بیماری در کنار بیماران نیازمند است. بسیاری از بیمارانی که برای دریافت کمک به ما مراجعه میکنند از سمت هلالاحمر شهرستان به ما معرفی میشوند. در سطح استان هرمزگان بیش از ۴ هزار نفر تحت پوشش موسسه خیریه هستند و از خدمات ما بهره میبرند. آنها اغلب برای ادامه درمان به استانهای تهران، یزد و یا استانهای همجوار مراجعه میکنند که نیاز به اسکان و تامین هزینههای رفت و آمد برای آنها محسوس بود.»
تامین داروها و پرداخت هزینههای رفتوآمد به مراکز درمانی و تاسیس خوابگاه برای اسکان بیماران در طول درمان از فعالیتهایی است که در موسسه خیریه حمایت از بیماران خاص و سرطانی انجام میشود. سه سالی میشود که برای توانمندسازی بیماران و خانوادههای نیازمند کارگاههای خیاطی، عکاسی، صنایع دستی و... برگزار میکنند تا خانوادههای بیبضاعت اندک درآمدی از مشاغل خانگی کسب کنند.
قاسمی میگوید: «ورزش برای پیشرفت درمان بسیار مفید است. هفتهای سه جلسه یوگا برای بیماران مبتلا به «ام اس» و «ام جی» در موسسه برگزار میکنیم. گاه دورهمیهای هفتگی برای بیماران تدارک میبینیم وآنها را گرد هم میآوریم. در این جلسات فضایی مفرح و به دور از استرس برای آنها فراهم میکنیم. بیماران از دردی مشترک با همدیگر حرف میزنند و از تجربههای هم استفاده میکنند وانگیزهی آنها برای بهبودی بالا میرود.» ده روزی میشود که صدای چرخهای خیاطی از کارگاه موسسه به گوش میرسد. اعضای داوطلب موسسه خیریه حمایت از بیماریهای خاص و بیماران سرطانی در این روزهای نفسگیر شیوع بیماری کرونا دست به کار شدهاند و برای نیروهای آتش نشانی ماسک و گان میدوزند تا در مواقع ضد عفونی کردن شهر از آنها استفاده کنند.