صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زنی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه

۰۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۰:۰۱
کد خبر: ۶۰۷۱۱۶
پدر جان و مادر مهربانم! سلام گرم صمیمانه مرا که از فرسنگ‌ها راه دور و از سرزمین خون و شهادت و شهامت که به سوی شما می‌اید، بپذیرید و اگرجویای حال این بنده حقیرت باشید، به شکر ایزد یکتا سلامتی برقرار می‌باشد و به حمد و ثنای... نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زمی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه

نوید شاهد البرز:

"شهید نظر بابا" در سال بیستم تیر ماه ۱۳۴۱ در روستای "آزاد بر" به دنیا آمد. در هفت سالگی در همان روستا مشغول تحصیل گردید. پس از چهار سال کلاس پنجم را در دبستان "بیلقان" خواند و دو سال راهنمایی را در دبیرستان دهخدا تحصیل کرد. در سال ۱۳۵۶ تظاهرات شهرستان‌ها شروع شد.

نظر بابا از همان بدو کودکی به نماز و دعا و قرآن اهمیت زیادی می‌داد و از شروع تظاهرات او در همه راهپیمایی‌ها و تظاهرات شرکت داشت و هر شب مقداری اعلامیه می‌آورد و برای بچه‌ها می‌خواند و آن‌ها را به تظاهرات دعوت می‌کرد. نظر همیشه با خونسردی با بچه‌ها بحث می‌کرد و هیچ وقت ناراحت نمی‌شد. چند ماه از این موضوع گذشت تظاهرات مردم شور و حال بیشتری پیدا کرده بود.

نظر هر روز به تهران می‌رفت و مقداری نوار امام که از پاریس وارد می‌شد، تهیه می‌کرد و به کرج می‌آورد و بین بچه‌ها تقسیم می‌کرد. بعد از مدتی نظر با دو نفر از پسر عموهایش عکس و رساله امام را تهیه کردند و بین افراد مطمئن تقسیم کردند. به هر حال کار این سه نفر یکی دو ماه همین بود. بعد از پیروزی انقلاب هم شهید نظربابا با اکثریت شب‌ها در خیابان‌های کرج مشغول انجام وظیفه بود. او مدتی در بسیج کرج خدمت کرد تا اینکه عازم خدمت سربازی شد.

نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زمی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه

چهار ماه آموزش را در پادگان گارد ۶۰۱ لشگر ۲۱ حمزه گذراند، پس از آموزش به پادگان ساری منتقل شد. از آنجا داوطلب شد برای جبهه و تا آخر خدمت فقط ۲ ماه در پادگان بود و بقیه خدمت را در جبهه با مزدوران عراقی می‌جنگید تا خدمت وی تمام شد و به خانه برگشت بعد از یک ماه از طریق از طریق بسیج شهرستان کرج به زاهدان رفت و سه ماه در آنجا بود پس از سه ماه وقتی برگشت، درست بعد از یک هفته مرخصی دو در تاریخ چهاردهم اسفند ۱۳۶۲ اعزام به جبهه شد. در تاریخ پنجم اسفند ۱۳۶۲ به نقل از رفقایش به فیض شهادت نائل گردید.

نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زمی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه


نامه‌های شهید گرانقدر نظر بابا

بنام خداوند بخشنده مهربان

کسی را که در راه خدا کشته می‌شود مرده نپندارید بلکه او زنده جاو. ید است ولیکن شما این حقیقت را در نخواهید یافت.

با سلام و درود فراوان به، ولی عصر اقا امام زمان این منجی عالم بشریت و نایب بر حقش امام امت ابراهیم زمان در هم کوبنده طاغوت و طاغوتیان و مستکبران و ظالمان جهان و یاور مستضعفان ابر مرد جهان خمینی کبیر و با درود بر شهیدان صدر اسلام تا شهیدان کربلای ایران که با خونشان نهال انقلاب اسلامی ایران را سیراب ساختند.

خدمت پدر عزیزم سلام.

پدر جان و مادر مهربانم! سلام گرم صمیمانه مرا که از فرسنگ‌ها راه دور و از سرزمین خون و شهادت و شهامت که به سوی شما می‌اید، بپذیرید و اگزجویای حال این بنده حقیرت باشید به شکر ایزد یکتا سلامتی برقرار می‌باشد و به حمد و ثنای باری تعالی و به دعای شما عزیزان مشغول می‌باشم و امیدوارم در زندگی موفق و موید بوده باشید.

نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زمی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه


نامه دیگری:

به نام الله پاسدار و حرمت خون شهیدان و یاور مستضعفان

درود فراوان بر امام امت ابراهیم زمان بت شکن دوران و در هم کوبنده مستکبران یاور مستضعفان که تمام طاغوتیانی که مثل بت بودند، در هم کوبیده می‌شود تا پرچم اسلام را به تمام جهان به اهتزاز در اورد.

درود بیکران بر شهیدان همانند شیعیان صدر اسلام و شهیدان کربلای حسین تا کربلای خمینی مانند کربلای خوزستان تا غرب کشور که با خونشان نهال انقلاب ما را سیراب ساختند و خودشان به لقااله پیوستند.

سلام بر ملت مستضعف و شهید پرور همیشه در سنگر ایران.

باز هم درود رزمندگان اسلام همانند رزمندگان صدر اسلام که همیشه در جنگ‌ها پیروزمندانه بر قلب دشمنان اسلام حمله برده و لشکریان کفر را در هم کوبیده

هر چند لشگر اسلام همیشه نیرو کم داشت، ولی باز هم پیروز بوده و پیروز هستند مانند جنگ‌های صفین خیبر احد یا قهرمانان صحرای کربلا که با نثارخونشان ما مسلمانان را رو سفید کردند و خودشان در راه خدا رفتند و یا حمله‌های دوران حمله بیت المقدس یا فتح المبین نیرو‌های اسلام بر قلب نیرو‌های کفر صدامی که کفر از سر و صورت این بعثی‌های کافر می‌بارد، حمله بردند و نیرو‌های کثیف بعثی صهیونیستی عراق که تمام کشور‌های ابر جنایتکار به ان‌ها کمک نظامی مستقیم یا غیر مستقیم می‌کنند در هم کوبیده و پیروز شدند.

مرگ بر کشور جنایتکار و رژیم صهیونستی اسرائیل غاصب و یا بچه لوس و ننر امریکا که به زور خود را در فلسطین عزیز جای داده و ملت مستضعف و محروم فلسطین را به خاک و خون می‌کشد.

مرگ بر ابر خونخوار جهان امپریالیسم جنایتکار امریکا که خون ملت‌های محروم را می‌مکد و جوانان مستضعفین را زیر پای چکمه پوشان سازمان سیاه شکنجه می‌دهد و دم از حقوق بشر می‌زند، ولی این کشور خونخوار که به خیال خام خود می‌خواهد، جمهوری اسلامی ایران را به کمک مزدور حلقه به گوشش صدام تکریبی از بین ببرد، ولی خوشبختانه ملت قهرمان ایران هوشیارانه مشت‌ها را گره کرده بر دهان چنین دولت‌های کثیف زده و باز هم تکرار می‌کنم که امریکا به خیال خودش تمام مغز‌های متفکر در امریکا هستند.

 

اگر چنین باشد پس چرا نمی‌فهمند حقوق بشر یعنی چرا درد مستضعفین را نمی‌فهمند.
چرا کشور‌های محروم را به استثمار خود در آوردند چرا چرا... این چرا زیاد، خلاصه مرگ بر امریکای جنایتکار و نوچه هایش مرگ بر اسرائیل غاصب.

خدمت برادر فاضل بابایی! سلام گرم صمیمانه را که از فرسنگ‌ها راه دور و دراز و جا‌های پر پیچ و خم و از گرمای سوزان دشت ذهاب که به سوی شما می‌اید، بپذیرید؛ و اگر جویای حال برادر حقیرت باشید به شکر خداوند یگانه سلامتی برقرار می‌باشد و به حمد و ثنای ایزد یکتا مشغول می‌باشم

برادر من در تاریخ ۱۵ /۶ /۶۱ به شکر خداوند متعال خدمتم را به پایان می‌رسانم. برادر اگر من دیرتر ترخیص شدم، ناراحت نباشید.

نامه‌های گرم و صمیمانه آر پی جی زمی از جبهه دو کوهه؛ شهید نظر بابا از جبهه


نامه‌ای دیگر:

مپندارید که شهیدان راه خدا مردند بلکه زنده به حیاط ابدی شدند و در نزد پروردگارشان متنعم خواهند بود.

خدمت پدر عزیزم سلام عرض می‌کنم؛ پس از عرض سلام سلامتی شما را از درگاه باری تعالی خواستارم و اگر جویای حال این بنده حقیر باشید به دعاگویی شما مشغول می‌باشم.

پدر جان! من میدانم که از من ناراحت هستید، ولی چه کنم که چاره نبوده و مجبورم که بدون خداحافظی از شما عزیزان جدا شوم؛ و در ضمن ازشما می‌خواهم که از من ناراحت نباشید.

به خدا همه این دنیا یک دنیای امتحانی است که ما باید امتحان بدهیم، همانطوری که رسول اکرم می‌فرماید: دنیا مزرعه‌ای است از جهان اخرت.

هرچقدر در این دنیا بهتر عمل کنی، بیشتر سود می‌بری. بقول شاعر از مکافات عمل قافل مشو ازگندم گندم بروید و جو ز جو؛ و این را بدان که دل بستن به این دنیا بدبختی انسان انسان از هم در اینجا رسول خدا می‌فرماید: دوست داشتن دنیا سر اغاز خطاهاست یعنی تمام خطا‌ها و کار‌های زشت که از انسان سر می‌زند.

از دوست داشتن به این دنیا و همین عمل انسان را به تباهی می‌کشاند و در ضمن من نمی‌خواستم شب عید را کرج بمانم، چون امسال چهارمین سال است که من شب عید را در قربت بسر می‌برم؛ و امسال هم که ما عید نداریم ما مرخصی عید داریم که پیروز شده باشیم و به هدف شهیدانمان رسیده باشیم و پرچم اسلام را به تمام جهان به اهتزاز در اورده باشیم، بعدا ما عید داریم.

پدر جان این عید را به شما تبریک عرض نمی‌کنم، چون ما هیچ عیدی نداریم.

چون عید ما روز پیروزی اسلام عزیز بر کفر جهانی است.

به امید پیروزی اسلام بر کفر جهانی دیگردیگر عرضی ندارم. خداحافظ

خلاصه هر که از حال ما شد پرسان سلام گرم صمیمانه ما را به او برسان. خداحافظ


برچسب ها: شهید نوروز 99

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *