صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

مناجات شهید در نامه‌ای از سنگر‌های میمک

۱۵ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۰:۰۱
کد خبر: ۶۰۶۰۵۷
مناجات یک شهید در نامه‌ای از سنگر‌های میمک را در این گزارش بخوانید.

به گزارش گروه جامعه ، شهید «احمد عادلی گل تپه ئی» در سال ۱۳۴۰، در یکی از محله‌های تهران در خانواده مومن و مذهبی دیده به جهان گشود و پس از پشت سر نهادن دوره کودکی خویش در آغوش خانواده اش در سن هفت سالگی وارد دبستان شد و با موفقیت کامل به تحصیلاتش ادامه داد و موفق به اخذ مدرک دیپلم در رشته تجربی شد.

شهید در زمان انقلاب همانند دیگر جوانان غیور و شجاع این مرز و بوم در اکثر راهپیمائی‌ها و تظاهرات بر علیه رژیم منحوس پهلوی شرکت مستمری داشت و همیشه در صحنه حاضر بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با تشکیل جهاد سازندگی او به فعالیت هایش دامنه بیشتری بخشید و بر سعی و تلاشش افزود و در جهاد سازندگی مشغول به فعالیت شد و با شروع جنگ تحمیلی از هیچ کمکی دریغ نمی‌کرد و همیشه سعی می‌نمود چه در جبهه و چه در پشت جبهه در خدمت باشد و سرانجام به جبهه‌های جنگ حق علیه باطل اعزام گردید و در منطقه «میمک» در تاریخ بیست و پنجم مهر ماه ۱۳۶۳، به شهادت رسید و تربت پاک شهید در امامزاده محمد کرج نمادی از ایثار و استقامت در راه وطن است.
نامه‌های به یادگار مانده از شهید «احمد عادلی گل تپه ئی»

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان همیشه زنده تاریخ

پروردگارا، داورا، کریما،‌ای محبوب محبّان،‌ای معشوق عاشقان،‌ای پناه بی‌پناهان،‌ای شفای درد دردمندان،‌ای دستگیر و یار مستمندان،‌ای امید امیدواران،‌ای نوای بی‌نوایان،‌ای نیاز نیازمندان،‌ای نجات گمراهان،‌ای نور دل عارفان،‌ای فروغ قلب خالصان،‌ای عطابخش گدایان،‌ای جلیس ذاکران،‌ای انیس شاکران. آنانکه دراین امواج پرخروش حیات، به جستجوی تو برخاستند، تو را یافتند، و، چون به تماشای جمالت با دیده دل‌ای کلّ الکمال نائل شدند، چشم به هم زدنی از تو غفلت نکردند و لحظه‌ای بی یاد تو به سر نبردند و یار و یاوری جز تو نگرفتند و به غیر تو روی نیاوردند.

الها، داورا یا محبوب من احبّه، یا غوث من اراده، یا موجود من طلبه، یا موصوف من دوره، این دُره بی‌مقدار، این نیازمند سراپا از عیب، این اسیر هوا،‌ای عمر بر باد داده، و روز و شب تباه کرده، و دل برزخارف دنیا بسته را از آلودگی نجات‌بخش و به راه عاشقانت رهنمون فرما و به عجز و نیازش ترحم آور و وی را در صف بندگانت قرار داده و خلوص نیت روزی فرما و از وی دستگیری کن.

خداوندا! به راه بندگیم بدار، از زشتی‌ها دورم کن، به حسنات اخلاقی‌ام بیارای، قلبم را به نورت روشن کن، شراره عشقت را در دلم بیفروز، سینه‌ام را بسوزان، محبتت را نصیبم کن، توفیق تخلیه و نجلیه و تحلیه‌ام ره و به این درویش خاک‌نشین، و فقیر سراپا تقصیر و همه عجز و نیاز نظری کنی، و شرّ بدترین دشمن یعنی هوای نفس را از ساحت زندگیم دور فرما.

با سلام خدمت تمامی برادران عزیزم. امیدوارم که همگی شما عزیزان خوب و سلامت بوده و در راه رضای حق قدم برداشته، موفق و پیروز باشید. اگر از احوال برادر کوچک خود احمد عادلی خواسته باشید بحمدالله بد نیستم و هیچگونه ملالی نیست.

سلام مرا به تمامی برادران برسانید.

از هوای نفس خویش دوری کنید. حسد نورزید، صبر داشته باشید، حسنات اخلاقی خود را تقویت کنید. از پیامبر سؤال شد آیا شما هم شیطان درونی دارید. پیامبر اکرم (ص): بله، ولی شیطان درونی من به دست من ایمان آورده.

بیست و پنجم تیر ماه ۱۳۶۳

 

*********

خدمت پدر و مادر عزیزم

پس از عرض سلام امیدوارم که حالتان خوب بوده هیچگونه کسالتی نداشته باشید در سایه پروردگار متعال برای به هدف نهایی رسیدن انقلاب اسلامیمان به رهبری امام خمینی قدم بردارید.

اگر از احوالات اینجانب فرزند خود احمد خواسته باشید به حمدالله بد نیستم و هیچگونه ملالی نیست به جز دوری شما که امیدوارم به زودی دیدار تازه گردد.

باری در صورتی این نامه را می‌نویسم که هنوز حتی یک نامه از شما دریافت نکرده‌ام و منتظر رسیدن نامه شما هستم. اگر دیدید دیر تلفن کردم ناراحت نباشید. اینجا نزدیک به ۱۲ هزار نفر یعنی یک لشگر نیرو‌های بسیج است و تا نوبت به من برسد مقداری طول می‌کشد.

خدمت خواهر عزیزم و جمشید آقا و سعید کوچولو سلام گرمی می‌رسانم و از طرف من آن کوچولو را ببوسید.

خدمت خواهرم و برادرم سلام گرمی می‌رسانم و امیدوارم که درسهایشان را بخواند و راه شهیدان را ادامه دهند.

امیدوارم که ایام نوروز به شما خوش بگذرد.

اینجا مراسم نوروز بسیار جالب بود و الان که من این نامه را می‌نویسم روز اول عید است ساعت سه بعدازظهر امیدوارم که جواب نامه را بدهید.

مادر و خواهر عزیز خواهش می‌کنم ناراحت من نباشید زیرا اینجا من احساس می‌کنم که شما خیلی ناراحت هستید و به خاطر این شب‌ها خواب‌های بدی می‌بینم خواهش می‌کنم که شما ناراحت نباشید تا اینجا من هم ناراحت نباشم.

خدمت کلیه فامیلها، دوستان و آشنایان سلام گرمی می‌رسانم و از شما خواهش می‌کنم عید را به آنان تبریک گفته و کاری نکنید که آنان هم ناراحت بشوند. قبلاً از همکاری شما متشکرم.

من اکنون که این نامه را می‌نویسم حالم بسیار خوب و از سلامت کامل برخوردارم.

خدمت دایی عزیزم و مادربزرگم و بابا کریم سلام می‌رسانم.

اینجا کمک‌های مردم آنقدر زیاد است که نمی‌شود جمع‌اش کرد و ما نمی‌دانیم چطور از این مردم تشکر کنیم و سپاسگذار آنان باشیم فقط امیدوارم که مرا حلال کنید. دیگر زیادی سرتان را درد نمی‌آورم و اگر نامه کسی از قلم افتاده مرا می‌بخشید. والسلام احمد عادلی

دزفول پادگان د ـ ج صندوق پستی ۲۰ ـ ۷۰ تیپ محمد رسو‌ل‌الله گردان سلمان گروهان ۳ دسته ۲ اعزامی از تهران.

به امید پیروزی نیرو‌های اسلام بر کفر صدامی و سرنگون شدن کلیه تجاوزگران و استعمارگران شرق و غرب.

 


برچسب ها: شهید نوروز99

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *