آمریکا از عراق چه میخواهد؟
۱. آمریکا مدارک و دلایل متقن برای دست داشتن گردانهای حزبالله در این حمله ارائه نکرده و صرفاً به ظن دخالت این گروه از زیرمجموعه بسیج مردمی عراق در حمله به تروریستهای پنتاگون دست به حمله زده است.
این در حالی است که برخی بازیگران و میدانداران این روزهای عراق ازجمله جریان انحرافی «الصرخی» و حزب منحله «بعث»، پیشازاین در منحرف کردن تظاهرات مردمی و مسالمتآمیز مردمی به سمت آشوب و اغتشاش دست داشتهاند که مدارک آن همچون ماجرای پل «السنک» و صحنهگردانی یکی از رهبران حزب بعث در آن، منتشر شده بود.
از طرفی، طی حدود دو ماه گذشته سفارت آمریکا در منطقه سبز بغداد، بهدفعات هدف حمله راکتی قرار گرفت، اما هیچیک از نیروهای عراقی مسئولیت آن را به عهده نگرفتند و بسیاری آن را مشکوک خواندند.
از این رو، حمله بدون دلایل و شواهد متقن به مواضع حشدالشعبی که ذیل نیروهای مسلح این کشور قرار دارند، با توافقنامه امنیتی بغداد – واشنگتن مغایرت دارد، چرا که بر اساس این توافقنامه، آمریکا موظف است که همه تحرکات نظامی خود را با هماهنگی دولت مرکزی عراق انجام دهد.
حمله چندباره به مواضع بسیج مردمی عراق شامل حمله سال ۲۰۱۹ به مقر نیروهای تیپ ۴۵ و ۴۶ این گروه و همچنین ترور ناجوانمردانه فرمانده سپاه قدس، نمونههایی از تخطی امنیتی آمریکا از مفاد پیمانی است که زیر آن را مهر و امضا کرده است.
۲. عراق اکنون در مرحله بسیار حساس سیاسی قرار دارد. نیروهای بسیج مردمی عراق بهعنوان بخشی از ارکان قدرت این کشور در تلاش برای تشکیل دولت و پایان دادن به خلأ سیاسی این کشور هستند و لذا بیش از هر گروه دیگری اهمیت ثبات و آرامش در برهه کنونی را درک میکنند.
با توجه به اینکه «محمد توفیق علاوی» از جانب گروههای مخالف آمریکا موردحمایت قرار داشت، حمله نظامی به مواضع حزبالله عراق و همچنین تأسیسات غیرنظامی شامل فرودگاه در حال تأسیس کربلا میتواند به آشوبهای داخلی و ادامه وضع موجود دامن بزند.
درهم تنیدگی اوضاع عراق بهگونهای است که هرگونه تنش نظامی به بیثباتی در عرصه سیاسی نیز منجر میشود.
بهاینترتیب، تقریباً قطعی است که آمریکا از این فرصت برای تضعیف مقاومت و مهمتر از آن، فراهم آوردن شرایط برای تداوم حضور خود در عراق سوءاستفاده َکند.
نیروهای آمریکایی بر اساس توافق با بغداد بنا بود که در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۱ از این کشور خارج شوند، اما به بهانه مبارزه با تروریستهای داعش در این کشور باقیماندهاند و افزون بر این، پای بهاصطلاح ائتلاف بینالمللی برای مقابله با تکفیریها را نیز به این کشور باز کردند.
۳. گردانهای حزبالله در سال ۲۰۰۷ بهمنظور مبارزه با اشغالگران آمریکایی - انگلیسی و دفاع از عتبات عالیات تشکیل شدند، ولی به دلیل ماهیت ضدآمریکایی، دو سال بعد در فهرست گروههای بهاصطلاح تروریستی کاخ سفید قرار گرفتند.
این گروه ازجمله معدود گروههایی است که در کنار رزمندگان حزبالله لبنان در سوریه به نبرد علیه تروریستهای اجارهای آمریکا و متحدانش ادامه میدهد.
شاهکار بازگشایی بزرگراه راهبردی حلب-دمشق و همچنین بازپسگیری شهر استراتژیک سراقب از دست اشغالگران ترکیه با کمک و همت نیروهای این گروه به دست آمد؛ لذا به نظر میرسد که آمریکا به نیابت و یا شاید به درخواست ترکیه در حال انتقامگیری از گردانهای حزبالله باشد.
۴. چندی پیش، پس از عدم موفقیت نخستوزیر مکلف در تشکیل کابینه، نام «مصطفی الکاظمی»، رئیس سازمان استخبارات عراق بهعنوان یکی از گزینههای تصدی پست حساس نخستوزیری مطرح شد، اما طولی نکشید که کتائب حزبالله، ارتباط الکاظمی با سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا و همکاری وی با واشنگتن برای ترور شهید سلیمانی را برملا کرد و مخالفت شدید خود را بهطور رسمی با نخستوزیری وی اعلام نمود.
افشای خطوربط این عنصر مهم نفوذی در ارگان اطلاعاتی عراق، ضربه دردناک و مهلکی به شطرنج سیاسی مدنظر آمریکا وارد کرد و درنتیجه، حمله به اهداف این گروه را در پی داشت.
۵. وجه دیگر خصومت ورزی آمریکا با گردانهای حزبالله، به ارتباط نزدیک این گروه با جمهوری اسلامی در کنار نقش اصلی آن در مشارکت میلیونی شهروندان عراقی در راهپیمایی اخراج نیروهای آمریکایی بازمیگردد.
به گفته «جعفر الحسینی» سخنگوی گردانهای حزبالله عراق، «گزینه استراتژیک این گروه مقاومت، اخراج نیروهای آمریکایی از عراق است، تروریستهای ارتش آمریکا در حال حاضر در خاک عراق در محاصره کامل قرار دارند و تنها از طریق هواپیما امکان تردد بین پایگاههای نظامی خود را دارند.» از نظر کتائب حزبالله، همه نیروهای بیگانه باید از این کشور اخراج شوند و حضور سیاسی آمریکا باید مشابه حضور سایر کشورها باشد.
به همین دلیل، گردانهای حزبالله در مناطق مرزی با سوریه بهمنظور رصد تحرکات نیروهای آمریکایی و ایجاد مانع برای تأسیس پایگاه نظامی در این مناطق، مستقر هستند و تهدید مستقیمی برای منافع آمریکا به شمار میآیند؛ لذا گردانهای حزبالله در کنار ۱۰ گروه دیگر از نیروهای حشد الشعبی همگی عزم خود را برای اخراج نیروهای آمریکایی جزم کردهاند.
تجربه نیز به اثبات رسانده آمریکاییها نمیتوانند برای مدت طولانی ضربات پیدرپی به نیروهای خود را تحمل کنند و این در حالی است که مدعیاند از بالاترین آمادگی و بیشترین تجهیزات نظامی در جهان برخوردارند، همچنان که در افغانستان و ویتنام این اتفاق افتاد.
بهطور حتم نیروهای تروریست پنتاگون دیر یا زود از مهلکه عراق میگریزند و خروج آنها از این کشور، استراتژی مقاومت را وارد فاز دوم یعنی اخراج اشغالگران آمریکایی از منطقه خواهد کرد.