واکاوی تاثیر عجیب انقلاب صنعتی اروپا در نمایش «تئاتر بد»
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، تئاتر در سالی که گذشت شاهد حضور و بروز آثار متفاوتی روی صحنه بود، آثاری که توانستند در زمان خود به جذب تماشاگران به تماشاخانههای دولتی و خصوصی بپردازند.
عرصه هنرهای نمایش این در سال گذشته توانست میزبان نسلهای مختلفی از کارگردانان، بازیگران و نمایشنامه نویسان باشد، هنرمندانی که با حضورشان در صحنه توانستند امید آیندهای روشن برای این هنر را رقم بزنند.
به همین مناسبت خبرنگار گروه فرهنگی ، در مجموعههای نقدهای تئاتر در نوروز ۹۹ به معرفی، تحلیل و بررسی برخی از بهترین آثار تئاتر در سال گذشته پرداخته و ابعاد مختلف این آثار را مورد ارزیابی قرار داده است.
نمایش «شهر بد» به کارگردانی «پاول ژوکوتاک» در سی و هشتمین جشنواره بین المللی تئاتر فجر در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه رفت و توانست با استقبال خوبی از سوی مخاطبان روبرو شود.
این نمایش ترکیبی از عناصر منسجم بصری در ساختار صحنه، نور و بازیگران است، اثری که در یکپارچگی کامل فروپاشی عصر مدرن بعد از انقلاب صنعتی را به نمایش می گذارد، اثری دلخراش در قالبی زیبا که چشم مخاطب را می نوازد.
به عصر صنعت و پیشرفت علمی و صنعتی در همه زمینهها انسانی جدید را با دیدگاههایی تازه خلق کرده است. رشد سرمایه داری و کاپتالیسم نوعی برده داری تازه را احیا کرده که نامش کار در کار خانهها و بهره کشی هرچه بیشتر از نیروی تولید یعنی کارگران است.
نمایش شهر بد حکایت همه شهرهایی است که در اوایل قرن گذشته اینگونه بوده و رشد یافته اند. در نهایت قدرت طلبی و انباشت سرمایه و پیشرفت لجام گسیخته صنعت وعلم منجر به جنگهای جهانی اول و دوم میگردد.
نمایش شهر بد در قالب پرفورمنس سعی دارد این روند را نشان دهد. نمایشی که سعی دارد با تلفیقی از تصویرسازی، حرکت و تصاویر گرافیکی موضوع خود را مطرح و منظور خویش را القا نموده و ارتباط پویایی را از این راستا با مخاطبان برقرار نماید.
نمایش میخواهد نقدی باشد بر تمامی این مسایلی که از ابتدای قرن گذشته شروع شده است و به نوعی تا اکنون نیز ادامه دارد. اما نمیتواند همه اینها را در سطحی مطلوب و دراماتیک ارائه دهد؛ زیرا اولین مشکل آن تعدد موضوع در تاریخ معاصر است.
اجرا ابتدا با حرکاتی که از شیوه بیومکانیک وام گرفته است شروع شده و ادامه پیدا میکند؛ هرچند که در درون خود تبدیل به تکرار و کلیشه میگردد. شاید منظور کارگردان از تکرار کردن همان تکرار و روزمرگی باشد؛ اما نشان دادن تکرار و تاثیرات نامطلوب و گاه مخرب آن با مدام تکرار نمودن چیزی یا مفهومی یا حرکتی که قصد نمایاندن آن را داریم متفاوت است.
به دیگر سخن تکرار و روزمرگی ناشی از آن را نمیتوان با مدام تکرار نمودن موضع یا هدف مد نظر نشان داد. شاید به همین دلایل نمایش در سطح میماند و پایش را از یک تئاتر دانشجویی فراتر نمیگذارد؛ اجرایی دانشجویی و تجربی که در حد و اندازههای جشنواره بین لمللی تئاتر فجر نیست. زیرا نمونههای قویتر آن را در جشنواره سالیان قبل در بخش بین الملل و حتی در جشنواره دانشجویی خودمان شاهد بوده ایم. کوتاه آنکه باید گفت بخش بین الملل با چه معیارهای تکنیکی، دراماتیک، محتوایی و اجرایی دست به انتخاب آثار خارجی میزند.