«توقف ممنوع ۱»؛ برگرفته از سخنان ارزشمند رهبر معظم انقلاب خطاب به جوانان است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب «توقف ممنوع» مجموعه بیانات مقام معظم رهبری در قالب یک مدل مفهومی برای رسیدن به تولید علم است؛ لذا جنبه تحرک برای جوانان دارد، تحرکی که جوان را از متوقف شدن منع میکند و او را به حرکت رو به جلو و تلاش برای رسیدن به اهداف بالاتر و تولید علم شوق میدهد.
حرف من به شما ملت و مسئولان این است که درست است که ما رکورد زدیم، ما پیشرفت کردیم، اما اگر بایستیم و خودشیفته شویم مطمئناً به عقب پرت خواهیم شد. در جاده پیشرفت توقف ممنوع است. (مقام معظم رهبری)
گزیده متن: همت جامعه علمی ما باید به تولید علم گماشته شود. شما که از استعدادی برخوردار هستید و فرض هم میکنیم که إنشاءالله امکانات برای تکامل و تعالی علمی و فکری شما فراهم شود و بتوانید در همان رشتههایی که مورد علاقهتان است، کار علمی بکنید، همتتان باید به چه چیزی گماشته شود؟ آن چیزی که به نظرم از همه مهمتر میآید، این است که همت جامعه علمی ما باید به تولید علم گماشته شود. ما نباید به ترجمه و فراگیری اندوختههای دیگران اکتفا کنیم، نه اینکه فرا نگیریم! هیچکس نمیگوید از دیگران فرا نگیریم. چرا! باید فرا گرفت؛ لیکن علم را باید تولید کرد.
*جوان یک نهال بالنده و مرکز اغلب نیکیها و درخشندگیها و نورانیتهاست. (دیدار با اعضای اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشآموزان/۱۸ اسفند ۱۳۷۹)
*جوان و جوانی یکی از درخشندگیهای آفرینش الهی است. (دیدار دانشجویان و دانشآموزان ممتاز جشنوارههای هنری در هفته دولت/۱۵ آبان ۱۳۷۰)
*جوان در هر جامعه و کشوری محور حرکت است. (دیدار دانشجویان و دانشآموزان ممتاز جشنوارههای هنری در هفته دولت/۱۵ آبان ۱۳۷۰)
*یأس بزرگترین آفت جوان است. (دیدار دانشآموزان و دانشجویان در آستانه روز دانشآموز/۱۰ آبان ۱۳۶۸)
*حضور دائم و بههنگام در هر نقطهای که لازم است را باید تمرین کنیم. (دیدار اعضای بسیجی هیئت علمی دانشگاهها/۲ تیر ۱۳۸۹)
*جوانی مظهر طهارت و صفا و پاکی است؛ دشمن میخواهد او را به فساد و بیصفایی و ناپاکی- در انواع مختلفش- بکشاند. همچنین عدهایی را با تزریق تاملات و تفکرات غلط سیاسی، از راه صحیح منحرف کند. اوایل انقلاب، عدهایی جوان در این کشور پیدا شدند و اسلحه به دست گرفتند و با دولتی انقلابی- که شرق و غرب با آن مبارزه میکرد- جنگیدند! دشمن، در مغز این بیچارهها و طفلکها، فکر غلط سیاسی تزریق کرده بود. در همین دانشگاه تهران، در سال ۵۸ و ۵۹، دانشجو سنگرسازی کرد و اسلحه به دست گرفت و به سمت دولت و ملت انقلابی تیراندازی کرد. این کار، با کدام مقیاس، قابل فهم و باور است؟! دانشجویی که باید در برابر دشمنان انقلاب سینه سپر کند؛ و سپر بلای این انقلاب بشود، خودش بلایی به جان این انقلاب شد! این، اصلاً قابل باور نیست؛ اما اتفاق افتاد. (۱۰/۸/۶۸- در آستانه ۱۳ آبان - در دیدار دانش آموزان)
*ببینید عزیزان من! همهی شما مثل فرزندان من هستید، من یکیک شما جوانان عزیز را از ته دل دوست میدارم و معتقدم هرکاری در این مملکت باید بشود و بتوان کرد، باید به دست شماها انجام شود. البته هرکاری ساز و کار دارد. مایلم صادقانه مطلب برای شما روشن شود. ما معتقدیم این چشمانداز، تحقق یافتنی است. اما باید برنامهریزی و راه حرکت را پیدا کرد. کسی هم که عامل و مباشر این کار است، نسل جوان است. این که میگویم ما میتوانیم یک تحلیل اسلامی قرآنی دقیق دارد. ما در اسلام و در تعبیرات دینی چیزی داریم به نام تقدیر، چیزی داریم به نام قضا، که روی هم گفته میشود قضا و قدر. ما به قضا و قدر اعتقاد داریم؛ هم قدر حق است، هم قضا حق است. بعضیها خیال میکنند آدم اگر معتقد به قضا و قدر شد، نمیتواند اراده و قدرت انتخاب انسان را موثر بداند. این همان بد فهمیدن معنای قضا و قدر است. نخیر ما کاملاً به قضا و قدر و حق انتخاب انسان معتقدیم، اینها مکمل -یکدیگرند. (۱۷/۴/۸۳- در جمع جوانان، اساتید و دانشجویان و دانشگاههای استان همدان)