حمایت ناتو از ترکیه، چیزی بیش از یک بلوف دلگرمکننده نیست
ارتش ترکیه از بدو کلید خوردن روند آستانه و گفتگو با ایران و روسیه، به دنبال به کرسی نشاندن موضع خود درباره سوریه بود و برخلاف تهران و مسکو که اعتقاد به رایزنی و دستیابی به یک برآیند جمعی داشتند، آنکارا میکوشید که تنها تاکتیک (نه راهبرد و رویکردش) را تغییر دهد. در خوشبینانهترین حالت، تعبیر و تفسیر اردوغان از مفاد توافقات آستانه و سوچی، با آنچه روسیه و ایران به دنبال آن بودند، متفاوت بود.
این تفاوت در نگاه و دیدگاه را میتوان در خطونشان کشیدن رئیسجمهور ترکیه در خصوص عقبنشینی کردن نیروهای ارتش سوریه از ادلب دید. اردوغان در گفتگوها مهلتی خواسته بود تا تروریستهای ادلب را مجاب به بر زمین گذاشتن سلاح و ورود به عرصه سیاسی کند که این تلاش، نشان میدهد ترکیه بر اساس توافق حاصلشده درباره «منطقه کاهش تنش»، پذیرفته که تروریستها نباید در استانهای ادلب و حلب حضورداشته باشند. در این خصوص گفتنی است؛
۱. پررنگتر شدن تفاوت دیدگاه ترکیه با ایران و روسیه در ماجرای ادلب، به شفافتر شدن مواضع مسکو علیه آنکارا منجر شد؛ بهگونهای که مقامات روسیه، صراحتاً از اقدامات این کشور در سوریه انتقاد کردند. «ولادیمیر جباروف» معاون اول کمیسیون بینالملل مجلس دومای تأکید کرده است که اقدامات ترکیه، باعث شده تا ادلب به پایگاهی برای تروریستها تبدیل شود و از آنکارا خواست تا به اقدامات خود پایان دهد؛ اقداماتی که به گفته وی نهتنها تهدیدی برای سوریه، بلکه برای کل منطقه محسوب میشود. «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه نیز تصریح کرد که ترکیه به آتشبس پایبند نیست و از سوی دیگر، روسیه نیز به تروریستهای سوریه امتیازی نخواهد داد.
۲. طبق اعلام ارتش سوریه و روسیه، ۳۴ نظامی کشتهشده در ادلب در صفوف نظامیان مسلحی بودند که پنجشنبه در حملات هوایی ارتش سوریه کشته شدند و آنکارا به دلیل نقض توافقات خود درباره عدم همکاری با تروریستها، حضور نظامیان خود در میان تکفیریها را به اطلاع طرف روسی نرسانده بود.
این اتفاق، یک برش کوچک از پشتیبانی و حمایت ترکیه از تروریستهاست. ترکیه یکی از مهمترین کشورهای حامی تروریستها از بدو ناآرامیهای سوریه بوده و کمک همیشگی آنکارا به آنها در واقع، اهرمی در دست ترکها برای مواجهه با خطر کردهای مخالف و مسلح است.
ترکیه میخواهد گروههای مسلح تکفیری در سرحدات این کشور با سوریه حضور دائمی داشته باشند تا در مواقع خطر، از وجود آنها برای سرکوب شبهنظامیان کرد، استفاده کند.
ترکیه راهبردی برای خود در سوریه تعریف کرده و بر این اساس بنا دارد تا مناطق کاهش تنش را بهصورت توافقنامهای دائمی در آورد و برای همیشه، منطقهای حائل در مرزهای خود با سوریه با حضور و حمایت از تروریستها ایجاد کند.
طی این مدت، به اثبات رسیده که سوگیری آنکارا، پایان نیافتن اقدامات تروریستی در سوریه است، چراکه با مختومه شدن پرونده آنها در ادلب، تروریستها چارهای جز ترک سوریه ندارند. با این نگاه، حمایت آنکارا از تروریستهایی که دستکمی از آدمخواران داعشی ندارند، قابلتحلیل و فهم است.
۳. دلیل دیگر ترکیه برای اصرار بر جانبداری از تروریستهای ادلب، به کاسبکاری آنکارا بازمیگردد. ترکیه در قبال ممانعت از ورود مهاجران سوریه به اروپا، از قاره سبز پول دریافت میکند و تبلیغ کذب در خصوص اینکه سوریه در حال بمباران مناطق مسکونی ادلب است، از این جهت صورت میگیرد که تروریستها را بخشی از مردم جا بزند و بر سر اروپا منت بگذارد که حتی حاضر است، از جهت نظامی هزینه کند و پای عهد خود بایستد!
در واقع، یک تیر و دو نشان ترکیه، هم به جهت حفظ راهبردی اهرم فشار تروریستها و هم جنگ تبلیغاتی علیه دمشق است تا حداکثر استفاده امنیتی – اقتصادی را از اوضاع ادلب ببرد. نکته دیگر اینکه، ترکیه به این جهت از دپوی تکفیریها در شمال سوریه جانبداری میکند تا آنها را بهعنوان نیروهای نیابتی به لیبی برای پشتیبانی از «فائز السراج»، رئیس شورای ریاستی دولت آشتی ملی لیبی اعزام کند. جالب اینجاست که ترکیه فقط ارتش سوریه را به جهت درخطر افتادن حیات تروریستها تهدید نکرده، بلکه تقریباً در یک خط زمانی، نیروهای خلیفه حفتر در لیبی را به این جهت که در مقابل توسعهطلبی ترکیه ایستادگی میکنند، به واکنش شدید، وعده کرده است! ناگفته نماند که وجود چاههای نفت در شمال سوریه نیز انگیزهای مضاعف به اردوغان برای پیشبرد سیاست فعلی این کشور داده است.
۴. ترکیه یکی از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) به شمار میآید، اما حمایت این نهاد نظامی از آنکارا ابداً به معنای ورود به عرصه نظامی در ادلب نیست. «ینس استولتنبرگ»، دبیر کل ناتو دیروز پس از جلسه فوقالعاده که به درخواست ترکیه تشکیلشده بود، تشدید درگیری در سوریه را محکوم کرد، اما هیچ وعدهای برای همراهی نظامی با ترکیه نداد. اروپا اکنون با دهها معضل بزرگ رو در روست که اولین آنها، موج مهاجرینی است که از سوریه به این قاره مهاجرت میکنند.
در صورت بازی ناتو در زمین ترکیه، امواج مهاجرت تشدید شده و معضلات جدیدتری شکل خواهند گرفت. معضل برگزیت، هویدا شدن تدریجی مشکلات اقتصادی پس از شیوع ویروس کرونا، قدرت گرفتن راستهای افراطی و ضد مهاجر در پارلمان اروپا و ... نیز از دیگر چالشهای پیش روی اروپاست که ثابت میکند حمایت ناتو از ترکیه، چیزی بیش از یک بلوف دلگرمکننده نیست و پیمان آتلانتیک شمالی به تعبیر «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه دچار مرگ مغزی شده است؛ و بالاخره اینکه اردوغان به دلایل مهمی ازجمله حمایت روسیه و ایران، پای کار بودن نیروهای مقاومت، ناکارآمدی ناتو و ضعف ارتش ترکیه در برابر حامیان دمشق در صورت اقدام به حمله نظامی، از هماکنون بازنده معرکه سوریه است و تقلای نظامی و سیاسی در همسایه جنوبی خود، به معنای فرو رفتن بیشتر در باتلاق خواهد بود.