قطر، ایران، سوریه، یمن و امارات؛ مصداق های اصلی شکست سیاست خارجی بن سلمان
عربستان سعودی در سال گذشته شاهد ادامه روند ناکامی در عرصه سیاست خارجی خود بود که محمد بن سلمان و ریاض را با چالش های عمده ای مواجه کرد.
دیپلماسی سنتی عربستان سعودی از زمان حاکمیت محمد بن سلمان، به سیاست بی پروای آشفتهای تبدیل شده است که چشم اندازی برای حل بحرانهای دیپلماتیک ریاض باقی نگذاشته و تمامی تلاش های عربستان را برای ترمیم و بهبود روابط از طریق اقدامات مستقیم و غیرمستقیم ناکام گذاشته است.
عربستان در دهه های گذشته و به ویژه در نیمه دوم قرن بیستم عمدتا کار خود را از طریق دیپلماسی نرم و اقتصادی پیش برده و تلاش کرده تا از ورود به عرصه درگیریهای نظامی اجتناب کند. اما تغییر چشمگیر اوضاع در منطقه و نیز در عرصه داخلی سبب شد تا عرصه برای مانور عربستان تنگتر شود.
تیرخلاص به وجهه عربستان در منطقه را قیام مردمی کشورهای عربی و رویکرد مداخله جویانه ریاض به ویژه اعزام نیرو به برخی از کشورها برای سرکوب اعتراضهای مردمی زد. اعتقاد بن سلمان در مورد خرید هر چیزی با پول سبب شد تا سیاست خارجی تهاجمی اش چالشهای غیرقابل حلی را برای ریاض پدید بیاورد.
از جمله اقدامات شکست خورده در سیاست خارجی عربستان در سال گذشته میتوان به موارد زیر اشاره داشت:
- ریاض در سال گذشته تلاش کرد تا از طریق شرکت در کنفرانس اقتصادی بحرین به عنوان مقدمه رونمایی از طرح به اصطلاح صلح «معامله قرن» به عادی سازی روابط خود با این رژیم بپردازد. شکست این کنفرانس به دلیل مخالفت شمار زیادی از کشورهای مسلمان و عربی و گروههای فلسطینی با آن و نامعقول بودن بندهای بخش اقتصادی معامله قرن، موانعی هرچند به صورت موقت در مسیر تلاشهای عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی ایجاد کرد. افشای مذاکرات مخفیانه ریاض و تل آویو به منظور دیدار محمد بن سلمان و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی، برگ دیگری از تلاشهای عربستان برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی در میانه مخالفتهای منطقه ای و بین المللی با رویکردهای غیرانسانی تل آویو در قبال فلسطینیان نشان دهنده بی توجهی ریاض به تحولات منطقهای و ثبات و صلح در آن به موازات بی توجهی به وضعیت نامساعد فلسطینیان است.
- مخالفت شدید عربستان با «بشار اسد»، رئیس جمهور قانونی سوریه از ابتدای مواجهه این کشور با جنگ و در نهایت بستن تمامی مراکز سیاسی و دیپلماتیک خود در این کشور و تلاش برای تعلیق عضویت دمشق در اتحادیه عرب در سال گذشته به اقدامات ابتدایی با هدف بازگشایی سفارت خانه و کنسولگری هایش در این کشور شد.
این اقدام که در پی موفقیت دولت سوریه در آزادی و پاکسازی مناطق مختلف کشور از وجود بقایای گروههای تروریستی و در یک کلمه مبارزه با تروریسم تحت حمایت کشورهای خارجی انجام شد، در واقع به ادعای مقام هاس سعودی تلاشی است که ریاض با هدف کاهش نفوذ ایران در این کشور انجام داده است. عربستان تلاشهای بسیاری برای تضعیف دولت سوریه از جهات نظامی و دیپلماتیک انجام داد. ریاض میلیونها دلار برای خرید تسلیحات برای گروههای تروریستی در سوریه هزینه کرده بود.
- عربستان در سال گذشته با یقین از عدم وجود چشم اندازی برای پایان موفقیت آمیز جنگ نابرابر در یمن به مذاکرات با طرف یمنی به شکل ویژهای نگاه کرد. جاه طلبیهای حاکم جوان عربستان در یمن در سال گذشته به طور کامل با شکست مواجه شد. البته عربستان زیر سایه سنگین انتقادات بین المللی در مورد نقض حقوق بشر و تلاش برای مذاکرات پایان دادن جنگ، به قتل عام غیرنظامیان و بمباران مراکز غیرنظامی به موازات مذاکره ادامه داد.
- محاصره قطر به ابتکار عربستان و با همراهی برخی از کشورهای عربی، در سال گذشته به رغم تلاشهای عربستان برای حل و فصل بحران در روابط با دوحه پایان نیافت. عربستان با اقدامات شکست خورده ای از این دست نه تنها نتیجهای کسب نکرد بلکه متحدانش را به این نتیجه رساند که از همراهی با ریاض جز دردسر عوایدی نخواهند داشت.
عربستان که قطر را به تامین مالی تروریست متهم و محاصره کرد در واقع درصدد بود این کشور را به یکی از آرای مطیع خود در سازمانهای منطقه یا مبدل کند. امری که پیشتر همواره با مخالفت دوحه مواجه میشد. محاصره قطر یکی از مهمترین شکستهای عربستان در سیاست خارجی براساس تز پیروزی سریع بود. این رویکرد در یمن نیز با شکست مواجه شد.
- بن بست در جنگ یمن پیامد تلخ دیگری برای عربستان داشت؛ امارات مسیرش را از مسیر عربستان جدا کرد. ابوظبی با خارج کردن بخش عمده ای از نظامیان خود از یمن، مشکلات جدی در روابط با عربستان را نیز پذیرفت. مقامهای سعودی در گفتگو با نیویورک تایمز گفتند که تلاش هایشان برای منصرف کردن امارات از تصمیمش مبنی بر خروج از یمن بی فایده بوده است. در واقع تصمیم امارات برای خروج از یمن مشکلات ارضی ریاض و ابوظبی را در یمن پررنگتر کرد.
- تلاشهای عربستان برای ترمیم روابط با ایران از طریق توسل به میانجیگرانی مانند عراق، پاکستان و عمان نیز در سال گذشته جریان داشت. ریاض پس از درک و آگاهی از مخمصه یمن و شکست در وجوه مختلف سیاست خارجی خود تلاش کرد تا از طریق میانجیهای مختلف روابطش با ایران را بهبود ببخشد.
- از دست دادن موقعیت هدایت در سازمانهای منطقه ای به دلیل شکست های متعدد در عرصه سیاست خارجی را باید چالش عمده ریاض در سال گذشته دانست که مهمترین آن سازمان شورای همکاری خلیج فارس است که قطر تیرخلاص ادعای عربستان در مورد هدایت این شورا را زد.
- ریاض که از دیدگاه خود متحد نزدیک و صمیمی آمریکا بوده و به پشتوانه واشنگتن ادعاهای مختلفی را در منطقه و در رابطه با کشورهای دیگر مطرح میکرد، سال گذشته و در پی اظهارات دونالد ترامپ در پی عملیات موشکی نیروهای یمنی علیه تاسیسات آرامکو، دریافت نمیتواند به حمایت آمریکا در هنگام مواجه با دشواریها متکی باشد.
سیاست خارجی شکست خورده عربستان تاکنون پیامدهای متعددی برای این کشور در پی داشته است. تخریب وجهه بین المللی، از دست دادن متحدان منطقه ای، از بین رفتن اعتماد به ریاض در عرصه خارجی و بی اعتمادی عمومی به حاکمان سعودی در عرصه داخلی مهمترین پیامدهای اصرار بن سلمان بر سیاست خارجی بی پروایی است که نه در چارچوب دیپلماسی سنتی و نه در چارچوب منافع ملی قابل تعریف نیست.
اگر عربستان همانگونه که ادعا میکند واقعا در پی صلح و ثبات منطقهای است باید اقدامات بی پروای خود برای تبدیل شدن به هژمون منطقه ای را کنار بگذارد. مهمترین اقدام در این مسیر خاتمه دادن به جنگ یمن است. توقف خصومتها علیه ایران، قطر و سوریه و دوری از متحدان اسمی به موازات نزدیکی به کشورهای منطقهای است.
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *