کتاب «دریا خانم»؛ روایتی از زندگی آذر علامه در زمان هشت سال دفاع مقدس است
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب «دریا خانم»، داستانی آشنا در حوزه ادبیات دفاع مقدس دارد؛ خاطرات زنی که همسر خود را در جنگ از دست میدهد و به تنهایی بار مسئولیت اداره خانواده را به دوش میکشد. از میان کتابهایی که به خاطرهنگاری در مورد دفاع مقدس پرداختهاند، آنهایی که به زندگی و احوالات زنان میپردازند، خصوصیاتی منحصر به فرد دارند. توجه ویژه به جزئیات زندگی، ذکر روابط بین شخصیتها و نقش هر یک از آنها در پیشبرد روایت و توجه به مسائل احساسی و عاطفی از جمله مشخصههای این نوع کتابها در حوزه ادبیات دفاع مقدس هستند.
به علاوه، این کتابها به بررسی زوایای مختلف زندگی و فرهنگ عامه مردم در زمان وقوع داستان میپردازند و از این رو منابعی معتبر برای شناخت فرهنگ و سبک زندگی مردم شهرهای مختلف ایران هستند. آذر علامه هم در ابتدای این کتاب، از بازیهای کودکانه، مجالس نذری و بهانههای کوچک برای خوشبختی طبقه پایین اجتماع میگوید؛ خانوادههایی که بیش از هر چیز به مذهب، اخلاق و تربیت صحیح فرزندان خود بها میدهند. در این بخش از کتاب، او با مطرح کردن دردسرهای ناشی از رعایت حجاب در مدرسه، گوشهای از مشکلات خانوادههای مذهبی در دوران حکومت رژیم پهلوی را به تصویر میکشد. کتاب اشاراتی هم به فعالیتهای انقلابی مردم بوشهر و نقش آنها در قیام مردمی علیه رژیم پهلوی دارد. پس از حمله نیروهای عراقی به ایران و رسیدن شعلههای جنگ به بندر بوشهر، رضا جلیلوند، همسر آذر علامه، همچون دیگر مردان بوشهر به جنگ میرود و پس از مدت کوتاهی شهید میشود.
خاطرات مربوط به چگونگی اطلاع آذر علامه از شهادت همسر خود و سفر به تهران و ارومیه برای تحویل گرفتن پیکر رضا است که تصاویری غمناک و زلال را پیش روی خواننده به نمایش میگذارند و در عین حال صبوری و پایداری آذر را نشان میدهند. آذر علامه در کتاب خود از زنی جوان سخن میگوید که در ابتدای زندگی همسر خود را از دست میدهد و برادر خود را در اسارت دشمن میبیند، اما همچون تمام مادران این سرزمین، با قامتی ایستاده به زندگی ادامه میدهد و به تربیت کودک خود مشغول میشود و با افتخار درباره دخترش که تنها یادگار همسر شهیدش است، میگوید: «حالا رحیمه پزشک شده است».
سید قاسم یاحسینی: خیلیها خاطره را زیرمجموعه ادبیات تلقی میکنند و این خطای محرزی است. خاطره از آن جهت که روایت یک واقعه است زیرمجموعه تاریخ است، اما متنی که تولید میشود میتواند ادبی باشد. برای نمونه، کتاب تاریخ بیهقی یک کتاب تاریخ است، اما امروزه در دانشکدههای ادبیات نیز به عنوان یک متن ادبی تدریس میشود. سفرنامه ناصرخسرو در واقع روایت یک تاریخ است، یعنی مشاهدات ایشان در طول سفر. اما امروزه به عنوان یک متن ادبی متعلق به قرن خودش مورد اعتنا است؛ بنابراین محتوای اثر وقتی روایت میشود، متعلق به تاریخ است، اما متنی که نوشتار میشود ادبیات است. خودنگاشت هم مه تواند به یک متن ادبی تبدیل شود، اما در تاریخ شفاهی این مجال پیدا نمیشود و به آرایههای ادبی ورود پیدا نمیکنیم، چرا که هما نطور یکه راوی صحبت میکند، خاطر ه نویس باید آن را ثبت و ضبط کند. هر چقدر که خاطره صبغه ادبی پیدا کند، کیفیت تاریخی آن کاهش پیدا میکند.