صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

پایان رازآلود طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم/ چرا آتش‌بس را پذیرفتیم؟

۲۲ تير ۱۳۹۴ - ۱۵:۲۷:۲۴
کد خبر: ۵۹۸۱۹
خبرگزاری میزان: هیات مذاکره کننده ایرانی در این روزهای پایانی تیر 94 برای دفاع از حقوق مسلم ایران در وین در حال مذاکره با قدرت‌های دنیا است، 27 سال پیش نیز در چنین روزهایی، ایران قطعنامه 598 را پذیرفت و طولانی ترین جنگ متعارف قرن بیستم به پایان رسید.

به گزارش گروه فضای مجازی به نقل از خبرگزاری فارس؛ روزهای داغ تیر 94 در حالی سپری می‌شوند که هیات مذاکره کننده ایرانی برای دفاع از حقوق مسلم ایران، با قدرت‌های دنیا در حال گفتگو است. 27 سال پیش نیز در چنین روزهایی، ایران در یک دوئل سخت توانست نظر خود را تا حد زیادی در قطعنامه 598 حاکم کرده و رژیم بعث عراق را به عنوان متجاوز در جنگ با ایران به دنیا معرفی کند.

فارغ از این همزمانی و بررسی دشواری‌های مذاکرات قطعنامه 598 برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، در مقایسه با مذاکرات هسته‌ای و خاتمه دادن به تحریم و تهدید نظامی، در سلسله مطالبی، روایتگر حوادث و اتفاقات رازآلود دورانی خواهیم بود که جوانان این سرزمین برای حراست از انقلاب نوپا و جوان اسلامی خود، بدون هیچ پشتوانه‌ای در برابر تمام دنیا ایستادند و سر خم نکردند.

 طولانی‌ترین جنگ متعارف در قرن بیستم و دومین جنگ طولانی این قرن پس از جنگ ویتنام که نزدیک به 8 سال به طول انجامید،به صورت رسمی در 31 شهریور 1359 یعنی 22 سپتامبر 1980 از سوی رژیم بعث عراق به جمهوری اسلامی ایران تحمیل شد.

پس از نزدیک به 8 سال جنگ، در روز 27 تیر 1367 قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل که از نظر کمی و تعداد واژه‌های به کار گرفته شده مفصل‌ترین و از نظر محتوا، اساسی‌ترین و از نظر ضمانت اجرایی، قوی‌ترین قطعنامه شورای امنیت در مورد این جنگ بود، از سوی ایران پذیرفته شد و امام خمینی(ره) 2 روز بعد در 29 تیر 1367پیامی درباره پذیرش قطعنامه صادر  و از آن به عنوان «نوشیدن جام زهر» تعبیر کرد.

پذیرش این قطعنامه هرچند به معنای پذیرش آتش‌بس از سوی ایران بود، ولی عراق به حملات خود ادامه داد و مجدداً با ورود به خاک ایران تلاش کرد تا نقاط مهمی از جمله خرمشهر را به دست بیاورد تا با وضع بهتری در مذاکرات حضور داشته باشد، اما موفقیتی بدست نیاورد و سرانجام در نیمه‌شب 29 مرداد 1367 (20اوت 1988)، آتش‌بس بین ایران و عراق برقرار شد.

*چرا امام پذیرش قطعنامه را به نوشیدن«جام زهر» تشبیه کرد؟

اما چرا امام راحل از این عبارت برای پذیرش قطعنامه استفاده کرد؟

امام خمینی برای خاتمه دادن به جنگ عراق با ایران به دنبال تحقق چند شرط بود: 

1- بیرون راندن ارتش متجاوز عراق از تمام سرزمین های اشغالی و حفظ تمامیت ارضی ایران
2- وادار کردن عراق به پذیرش مجدد معاهده 1975 به عنوان یک معاهده مرزی معتبر
3- اعلام رسمی عراق به عنوان متجاوز در جنگ با ایران
4- دریافت غرامت جنگ تحمیلی
5- نجات مردم عراق از دست صدام حسین

در زمان پذیرش قطعنامه 598 بندهای فوق بجز بند اول و آن‌هم نه به طور کامل هنوز به مرحله اجرا در نیامده بود. بنابراین شاید امام خمینی نگران آن بودند که ممکن است با پذیرش قطعنامه 598، ایران نتواند به حقوق خود به طور کامل دسترسی پیدا کند بنابراین از عبارت نوشیدن جام زهر کمک گرفتند تا مسئله برای مردم روشن باشد. اما این که چرا امام خمینی در زمان صدور قطعنامه، آن را نپذیرفتند باید توجه داشت که جمهوری اسلامی ایران تمام قطعنامه های سازمان ملل در مورد جنگ تحمیلی بجز قطعنامه 598 را به دلیل بی طرفانه نبودن آنها رد کرده است. ولی ایران برای اولین بار در زمان صدور قطعنامه 598 ، این قطعنامه را رد نکرد و به دنبال اصلاح آن به منظور افزایش منافع کشور در جنگ بود به گونه ای که جمهوری اسلامی بتواند آن را بپذیرد. مشخص شدن عراق به عنوان متجاوز و دریافت غرامت و خسارات جنگ از مهم ترین خواسته های ایران بود که به گونه ای ضعیف در بندهای 6 و 7 قطعنامه به آنها اشاره شده است.

(حسین علایی، مصاحبه با مجله آسمان، مرداد 92)

این گزارش مروری گذرا بر حوادث و اتفاقات پیش آمده پیرامون پذیرش قطعنامه از سوی امام‌خمینی(ره) و همچنین بازخوانی روایت حضرت آیت‌الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب از قطعنامه 598 است:

*شرط امام برای پذیرش صلح

پس از آزاد سازی خرمشهر و بیش از آنکه ایران عملیات تهاجمی جدید را آغاز کند، امام(ره) بارها از شرایط ایران برای پایان جنگ گفت. 22 خرداد در جع فرماندهان ارتش گفت: «از اولی که این جنگ شروع شد تا حالا، چه آن روزی که صدام کوس قادسیه برای خودش می زد و چه امروز که دیگر اسمی از او نیست و رفته است آنجایی که خدا می داند ما مسائلمان مسائلی بوده که یکی بوده است...ما از اول می گفتیم که شما ریختید در منزل ما، در شهرهای ما، در کشور ما، حمله کردید و غافلگیرانه وارد شدید در کشور ما و آنهمه خرابی کردید و آنهمه جرم و جنایت کردید و کشتار کردید.باید بروید بیرون که یکی از شرایط ما این است،مساله دوم مساله خسارت هایی است که وارد کردند. قضیه جبران خسارت یک جهت مادی دارد و یک جهت سیاسی و معنوی ...مجرم باید معلوم شود کیست...»

(صحیفه امام، جلد 16، ص 316 تا 318)

*امام در ابتدای جنگ می‌گفت خدا نیاورد یکسال دیگر جنگ طول بکشد

یکسال از آزاد سازی خرمشهر می گذشت و در نظر امام شرایط برای پایان جنگ مناسب نبود، البته دوست نداشت جنگ و ویرانی ادامه پیدا کند. 28 شهریور و در آستانه هفته جنگ امام در دیدار مسئولین تبلیغات جنگ گفت: «خداوند نیاورد که مدت یکسال دیگر جنگ طول بکشد و ما باز هم «هفته جنگ» داشته باشیم».

(صحیفه امام،جلد 18، ص 130)

*ماجرای بهار تلخ 67

 5 سال پر التهاب جنگ نیز گذشت، بهار 67 یکی از تلخ ترین سالهای جنگ شد، ارتش عراق که همراهی نظامی منافقین را هم با خود داشت در چندین تهاجم موفق، تمام زمین‌هایی که ایران پس از فتح خرمشهر گرفته بود، پس گرفت.

24 فروردین 1367 رزمندگان نیروی دریایی سپاه ناوچه پیشرفته «ساموئل بی رابرتز » را در یک میدان مین گیر انداختند.

آمریکا این‌بار هم با حمله به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس با دستور مستقیم رئیس جمهور آمریکا انتقام گرفت. آنها به سکوهای نفتی نصر و سلمان در شمال خلیج فارس حمله کردند تا هم انتقام گرفته باشند و هم به ایرانی ها نشان دهند صادرات نفت ایران حتی در دورترین سکوهای نفتی اش آسیب پذیر است. همزمان عراقی ها به فاو حمله کردند. هر دو حمله برای ایرانی ها بسیار تلخ و خسارت بار بود.

ارتش عراق که سالها در موضع دفاعی فرو رفته بود به ناگاه از لاک دفاعی بیرون آمد و در یک حمله پرقدرت، فاو را پس گرفت. مسئولین بسیار نگران بودند اما امام همان زمان گفته بود که مساله مهمی نیست، جایی را شما گرفته اید و آنها پس گرفته اند.

*تلاش مسئولان ایرانی برای متقاعد کردن امام به پذیرش قطعنامه

خرداد، عراق دوباره نبرد زمینی را ادامه داد و در هشتمین روز این ماه، شلمچه را هم گرفت و 29 خرداد هم منافقین مهران را اشغال کردند، که البته 3 روز بعد، نیروهای مردمی، عشایر، بسیج، نیروهای سپاه و ارتش مهران را آزاد کردند. هنوز خبر آزادی مهران پخش نشده بود که 4 تیر ارتش عراق جزایر مجنون را پس گرفت. شرایط جنگ بسیار سخت شده بود و مسئولان ایرانی در تلاش بودند تا امام خمینی(ره) را برای پذیرش قطعنامه متقاعد کنند.

*امام برای ادامه جنگ از مسئولین می‌خواهد نفت را پیش‌فروش کنند

پس از انهدام هواپیمای مسافربری ایران توسط ناو آمریکایی وینسنس، امام(ره) از مسئولین، طرحی برای رهایی از مشکلات خواست.

گفتند جنگ را با پذیرش قطعنامه تمام کنیم. امام مخالفت کرده بود. گفته بودند فرماندهان امکاناتی می خواهند که نمی توانیم تامین کنیم. به آقای هاشمی گفته بود: «بروید از مردم مالیات بگیرید» هاشمی گفت: قبلا این کار را کرده ایم و دیگر ظرفیت ندارد. گفتند: «ارز برای خرید تجهیزات نداریم». امام گفت: «راهی پیدا کنید. نفت پیش فروش کنید».

*فاجعه تصرف دهلران

شرایط جنگ بسیار سخت شده بود. مسئولین مصمم بودند جنگ را به پایان برسانند اما امام با پایان این گونه جنگ موافق نبود. 21 تیر ارتش عراق که در عملیات های قبلی زمین‌هایی را که ایران در عملیات های پیشین فتح کرده بود، پس گرفته بود این بار به خاک ایران حمله کرد. عراقی‌ها با عملیاتی گسترده با استعداد 11 لشکر منطقه وسیعی در غرب عین خوش، موسیان و جنوب دهلران را به تصرف خود در‌آوردند. در ادامه عملیات و در کمتر از 5 ساعت، عراق مجددا شهر دهلران را به تصرف خود درآورد. وقوع این حادثه با توجه به زمان کم آن و تصرف مقر فرماندهی نیروی زمینی ارتش بیشتر به یک فاجعه شبیه بود تا شکست نظامی، پیشروی عراق در عمق خاک ایران بازتاب گسترده‌ای داشت، زیرا این برای نخستین بار پس از عقب نشینی سال 1982 میلادی بود که عراق به خاک ایران وارد می‌شد.

مجموع این عوامل پیش زمینه لازم را برای اتخاذ تصمیم نهایی ایران مبنی بر عقب نشینی فراهم آورد. ایران مناطقی همچون حلبچه را که در عملیات‌های شمال غرب گرفته بود، تخلیه کرد تا در حمله عراق تلفات ندهد. اشغال دهلران در قلب خط دفاعی ایران استدلال مسئولان نزد امام را محکم‌تر می‌کرد.

آیت‌الله موسوی اردبیلی در این خصوص می‌گوید: «مسئولان ادامه‌ جنگ را خطرناک‌تر می‌دانستند و می‌گفتند عراق حتی‌ می‌تواند تهران را با موشک ویران کند». موسوی اردبیلی تعریف می‌کند که امام می‌گفت از چه می‌ترسید ما هم کشته شویم؟ آن ها به امام گفتند: اگر صدام موشک بزند و ما کشته شویم مسئله‌ای نیست اما عراق با تجهیزاتی که گرفته ممکن است پیش بیاید، خوزستان را بگیرد و پشت کوه‌های خرم آباد موضع بگیرد، آن وقت از دست ما کاری بر نمی‌آید.

(فصلنامه نگین ایران، شماره 8 به نقل از روزنامه اعتماد، مصاحبه با آیت‌الله موسوی اردبیلی)

*مسئولان دولتی امام را از تامین امکانات جنگ ناامید کردند

هاشمی رفسنجانی در جلسه توجیهی پذیرش قطعنامه گفت: فرماندهان نظامی برای ادامه جنگ امکانات می‌خواستند. امام از دولت پرسیدند: شما می‌توانید این را تامین کنید؟ دولت گزارش داد که ما همین الان وضع‌مان زیر صفر است، وضع ارزی و ریالی ما خطرناکه دچار مشکل جدی هستیم اگر یکمی ضربه بخوریم ممکن است گندم آخر سال نداشته باشیم. دارو قطعا نمی‌توانیم تهیه کنیم. کاغذ به کلی نیاوریم و اصلا مصرف نکنیم. روزنامه اصلا چاپ نشود کارخانه‌ها هم باید بخوابند. مردم دیگر نمی‌توانند کار کنند مگر همین چیزهایی که همین جا با خاک و سیمان درست می‌کنیم اگر همان را هم نزنند! دولت جوابش منفی بود. وزیر برنامه بودجه ما تعبیرش این است که در همین روند نه روند اضافی اگر بخواهیم جنگ را تا چند سال ادامه دهیم باید یکی از این دو تا (نظام یا انقلاب) را انتخاب کنیم.

(سخنرانی هاشمی رفسنجانی در جلسه توجیهی قطعنامه)

اما گویا امام ریشه اصلی را در جای دیگری می‌بیند.

*امام دلیل ضعف روزهای آخر جنگ را عدم انسجام نیروها می‌دانست

محمدی ری‌شهری وزیر اطلاعات وقت می نویسد: «در یکی از جلسات که به امام گزارش دادند و مسئولین از امام خواستند که با مردم صحبت کند که بیشتر به جبهه بیایند. امام ساکت بود. صحبت آخرین نفر، آقای خامنه‌ای که تمام شد سکوت مطلق شد. همه منتظر حرف امام بودند امام چند جمله بیشتر نگفت: هرچه یال وکوپال آنها بیشتر می‌شود در عمل ضعیف‌تر می‌شوند. مگر در فتح خرمشهر چقدر نیرو داشتند. بااشاره به اختلاف ارتش و سپاه گفت: رمز قوت آن روز، همدلی و هماهنگی و دلیل ضعف امروز، ناهماهنگی و عدم انسجام نیروهاست».

(کتاب خاطرات محمد محمدی ری‌شهری، جلد 1، ص 196)

امام را متقاعد کردند قطعنامه 598 را بپذیرد. البته در جلسه نهایی بنا شد آقای هاشمی به عنوان فرمانده جنگ، قطعنامه را بپذیرد و مسئولیت پذیرش قطعنامه بین مردم و رزمنده‌ها بر گردن ایشان باشد که ساعتی بعد از پایان جلسه امام گفت: با او تماس بگیرید و بگویید خودم این کار را انجام دهم.

در نتیجه 27 تیر اخبار ساعت 14 اعلام کرد ایران قطعنامه 598 را پذیرفت. با پذیرش قطعنامه رویارویی نظامی ایران و آمریکا هم در خلیج فارس به پایان رسید.

*شوکه شدن مردم از پذیرش قطعنامه 598

خبر پذیرش قطعنامه که روز 27 تیر پخش شد همه را شوکه کرد. هیچ کسی تحلیل درستی نداشت. در جبهه‌های مختلف رزمنده‌ها حال و هوایی یکسان داشتندامام در نامه مهمی نوشتند: «من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم... با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطع‌نامه و آتش بس موافقت نمودم».

(صحیفه امام، جلد 21، ص 95)

*مسئولین جنگ اعتراف می‌کنند به این زودی‌ها هیچ پیروزی نخواهند داشت

مسئولین نظامی ما اعم از ارتش و سپاه که خبرگان جنگ می‌باشند، صریحا اعتراف می‌کنند که ارتش اسلامی به این زودی‌ها هیچ پیروزی به دست نخواهند آورد. آقای نخست وزیر از قول وزرای اقتصاد و بودجه وضع مالی نظام را زیر صفر اعلام کرده‌اند. مسئولین سیاسی می‌گویند از آنجا که مردم فهمیده‌اند پیروزی سریعی به دست نمی‌آید شوق رفتن به جبهه در آن ها کم شده است. شما عزیزان از هر کس بهتر می‌دانید که این تصمیم برای من چون زهر کشنده است. ولی راضی به رضای خداوند متعال هستم و برای صیانت از دین او و حفاظت از جمهوری اسلامی،‌ اگر آبرویی داشته باشم خرج می‌کنیم.

با توجه به نامه‌ تکان دهنده‌ فرمانده سپاه پاسداران، که یکی از ده‌ها گزارش نظامی سیاسی است که بعد از شکست‌های اخیر به این جانب رسیده و به اعتراف جانشین فرمانده کل نیروهای مسلح، فرمانده سپاه یکی از معدود فرماندهی است که در صورت تهیه مایحتاج جنگ معتقد به ادامه جنگ می‌باشد این فرمانده مهمترین قسمت موفقیت طرح  خود را تهیه به موقع بودجه و امکانات دانسته است. البته با ذکر این مطلب می گوید باید باز هم جنگید که این دیگر شعاری بیش نیست. خداوندا، ما برای دین تو قیام کردیم و برای دین تو جنگیدیم و برای حفظ دین تو آتش بس را قبول می‌کنیم.

(صحیفه امام، جلد 21، ص 95)

*قدمی انحرافی علیه پذیرش قطعنامه حرام است

خبر نامه امام میان رزمنده‌ها پیچید و شایعات همه را کلافه کرده بود. فضا نگران کننده بود. امام در پایان نامه‌اش به مسئولان تذکر داده بود: «جلسه‌ای تشکیل گردد و آتش بس را به مردم تفهیم نمایند. مواظب باشید. ممکن است افراد داغ و تند با شعارهای انقلابی شما را از آنچه صلاح اسلام است دور کنند. صریحا می گویم باید تمام همتتان در توجیه این کار باشد قدمی انحرافی حرام است و موجب عکس‌العمل می‌شود. شما می‌دانید که مسئولین رده بالای نظام با چشمی خون‌بار و قلبی مالامال از عشق به اسلام و میهن اسلامیان چنین تصمیمی را گرفته‌اند».

(کتاب ملاحظات و پیامدهای انتشار یک سند تاریخی، رضا مومن زاده، ص 34 تا 43)

29 تیر، گوینده اخبار سراسری پیام امام درباره‌ قطعنامه را خواند و بغض رزمنده‌ها ترکید: «من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می‌کنم که اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همه دنیای آنان خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه آزاد می‌شویم و یا به آزادی بزرگ‌تری، که شهادت است، می‌رسیم و همان گونه که در تنهایی و غربت و بدون کمک و رضایت احدی از کشورها و سازمان‌ها و تشکیلات جهانی، انقلاب را به پیروزی رساندیم، و همان گونه که در جنگ نیز مظلومانه‌تر از انقلاب جنگیدیم و بدون کمک حتی یک کشور خارجی متجاوزان را شکست دادیم، به یاری خدا باقیمانده راه پرنشیب و فراز از با اتکا به خدا، تنها خواهیم پیمود و به وظیفه خویش عمل خواهیم کرد یا دست یک دیگر را در شادی پیروزی جهان اسلام در کل گیتی می‌فشاریم و یا همه به حیات ابدی و شهادت روی می‌آوریم و از مرگ شرافتمندانه استقبال می‌کنیم، ولی در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست و دعا را هم فراموش نمی‌کنیم».

(صحیفه امام، جلد 20، ص 325 تا 326)

*غافلگیری عراقی‌ها از پذیرش قطعنامه

عراقی‌ها از پذیرش قطعنامه غافلگیر شدند و اعلام کردند ایرانی‌ها پایان جنگ را نمی‌خواهند و پذیرش قطعنامه تاکتیک‌‌شان است تا ما غافل شویم و بعد به ما حمله کنند. امام 31 تیر به محسن رضایی، فرمانده سپاه، گفت: «همان طور که قبلا گفتیم ما با مردم خود با صداقت صحبت می‌کنیم. ما در چارچوب قطعنامه 598 به صلحی پایدار فکر می‌کنیم و این به هیچ وجه تاکتیک نیست، ولی سلحشوران ارتش اسلام باید خود را آماده کنند که گر دشمن دست به حملاتی زد جواب مناسبی به آن بدهند، فرزندان انقلابی ام توجه کنید که امروز روز حضور گسترده در جبهه‌هاست فکر نکنید که دیگر جنگ تمام شده است. خود را مسلح به سلاح ایمان و جهاد کنید. بر دشمن غدار رحم جایز نیست و این‌ها تمام حرف‌های‌شان یک فریب است ما خواستیم به دنیا ثابت کنیم که صدام معتقد به مجامع بین‌المللی نیست و ما تا قبول قطعنامه از سوی عراق جواب دشمنان اسلام را در جبهه‌ها خواهیم داد».

(صحیفه امام، جلد 21، ص 101)

*قطعنامه‌ی 598 به روایت رهبر انقلاب

سطور ذیل گزیده‌ای از بیانات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مورد قطعنامه‌ی 598 به مناسبت سالگرد پذیرش آن است.

*کاسه‌ شهد و شیرینی به جای کاسه‌ زهر...

هر کسی در این ایام، اظهارات مخالفان ما را در دنیا گوش کرده یا خوانده باشد، می‌فهمد که دشمنان نظام ما، چه‌طور از عزت امروز جمهوری اسلامی، از ته دل ناراحتند. پیروزی ملت ایران، به کام اینها تلخ آمد. خدای متعال، همه‌ی کارها را با حساب انجام می‌دهد. یک روز بنده‌ی صالح خدا، آن انسان بزرگ و مخلص که هیچ‌چیز را برای خودش نمی‌خواست و همه‌ کارها را برای خدا می‌کرد و همه چیز را برای او می‌خواست، در قضیه‌ قطعنامه گفت: کاسه‌ زهر را نوشیدم. این تلخی را او تحمل کرد؛ ولی خدای متعال به آن بنده‌ صالح عوض داد و هنوز دو سال و اندی نگذشته کاسه‌ شهد و شیرینی پیروزی را به ملتش چشاند و کامشان را شیرین کرد. آن فداکاری، این ثمره را داشت. «اللهم ما بنا من نعمة فمنک لا اله الا انت». همه چیز متعلق به او و به اراده‌ اوست.

(سخنرانی در دیدار با گروه کثیری از آزادگان در اولین روز از هفته‌ی وحدت 11 مهر 69)

خصوصیت ملی مردم ایران

ما در جنگ فهمیدیم که ملت ما یک فرصت فوق‌العاده دارد؛ یک فرصت ملی و آن این است که مردم احساس مسؤولیت دارند. مردم ایران این‌گونه‌اند. شاید همه‌ی مردم دنیا این‌طور نباشند. بعد از قضیه‌ی قبول قطعنامه، که دشمن فرصت طلبی می‌کرد و می‌خواست از موقعیت سوء استفاده کند، ناگهان شما دیدید آن‌چنان جبهه‌ها پر شد که در طول جنگ، کمتر سابقه داشت، یا هیچ سابقه نداشت. بعد از قطعنامه، این‌گونه شد. قطعنامه را که قبول کردیم، عراق حمله کرد. مردم دیدند دشمن نارو می‌زند و فرصت طلبی می‌کند. ناگهان، همه احساس مسؤولیت کردند. نگفتند: «دیگر کار از کار گذشته است. می‌خواستند قبول نکنند! چرا امام قبول کرد؟!» می‌توانستند این‌گونه بگویند؛ اما نگفتند. این، یک خصوصیت ملی است و ما این را در جنگ می‌فهمیم؛ کمااین‌که در انقلاب می‌فهمیم و در دیگر قضایای بزرگ می‌فهمیم. هیچ صحنه‌ای مثل صحنه‌ی جنگ، برای گزارش خصوصیات یک ملت و همه‌ی چیزهایی که در گزاره‌ی تاریخی مورد نظر است، مناسب نیست.

(بیانات در دیدار مسؤولان برگزارکننده «هفته‌ی دفاع مقدس» 29 شهریور 1372)

*پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود

قطعنامه را هم که امام قبول کرد، به‌خاطر این فشارها نبود. قبول قطعنامه از طرف امام، به خاطر فهرست مشکلاتی بود که مسؤولین آن روزِ امورِ اقتصادی کشورْ مقابلِ رویِ او گذاشتند و نشان دادند که کشور نمی‌کِشد و نمی‌تواند جنگ را با این همه هزینه، ادامه دهد. امام مجبور شد و قطعنامه را پذیرفت. پذیرش قطعنامه، به خاطر ترس نبود؛ به خاطر هجوم دشمن نبود؛ به خاطر تهدید امریکا نبود؛ به‌خاطر این نبود که امریکا ممکن است در امر جنگ دخالت کند. چون امریکا، قبل از آن هم در امر جنگ دخالت می‌کرد. وانگهی؛ اگر همه‌ی دنیا در امر جنگ دخالت می‌کردند، امام رضوان‌اللَّه علیه، کسی نبود که رو برگرداند. بر نمی‌گشت! آن، یک مسأله‌ی داخلی بود؛ مسأله‌ی دیگری بود.

در تمام عمر ده ساله‌ حیات مبارک امام رضوان اللَّه تعالی علیه، پس از پیروزی انقلاب، یک لحظه اتّفاق نیفتاد که او به خاطر سنگینیِ بارِ تهدیدِ دشمن، در هر بُعدی از ابعاد، دچار تردید شود. این، یعنی همان برخورداری از روحیه‌ی حسینی.

جنگ، تلفات دارد. جان یک انسان، برای امام خیلی عزیز بود. امام بزرگوار، گاهی برای انسانی که رنج می‌بُرد، اشک می‌ریخت و یا در چشمانش اشک جمع می‌شد! ما بارها این حالت را در امام مشاهده کرده بودیم. انسانی رحیم و عطوف، دارای دلی سرشار از محبّت و انسانیت بود. اما همین دل سرشار از محبّت، در مقابل تهدید شهرها به بمباران هوایی، پایش نلرزید و نلغزید. از راهْ برنگشت و عقب‌نشینی نکرد. همه‌ی دشمنان انقلاب در طول این ده سال، فهمیدند و تجربه کردند که امام را نمی‌شود ترساند. این، نعمت بسیار بزرگی است که دشمن احساس کند عنصری چون امام، با ترس و تهدید از میدان خارج نمی‌شود. امام، با منش و شخصیت درخشان خود، کاری کرد که همه در دنیا، این نکته را فهمیدند. فهمیدند که این مرد را از میدان نمی‌شود خارج کرد؛ تهدید نمی‌شود کرد؛ با فشار و با تهدیدهای عملی هم نمی‌شود او را از راه خود منصرف کرد. لذا مجبور شدند خودشان را با انقلاب تطبیق دهند.

(بیانات در اجتماع پرشکوه زائران مرقد امام خمینی(ره) 14 خرداد 75)

خانواده‌های شهدا، از مهمترین ابزارهای الهی برای استمرار جهاد ملت ایران بودند

حتما خوانده‌اید که امیرالمؤمنین یا خود پیغمبر در مراحل اعزام نیرو به جبهه‌ها، چه کشیدند! قرآن می‌گوید: «یقولون ان بیوتنا عورة و ماهی بعورة ان یریدون الا فرارا»؛ به آنان می‌گویی عازم جبهه‌ی نبرد شوید، اما هر کدامشان بهانه‌ای می‌آورند. می‌گویند: «خانه‌مان خراب است. گرفتاری داریم. فصل تابستان است و هنگام چیدن خرما و برداشت محصول. کار و کسبمان کساد می‌شود.» نفس پیغمبر بود، اما نمی‌توانست آنان را به جبهه بکشاند! بعد از جریان قطعنامه که مجددا عراق حمله کرد و حضرت امام پیام دادند و بنده هم چیزی نوشتم، به منطقه رفتم. در آن فصل از سال دیدم سراسر کوه و دشت و بیابان، پوشیده از مردم است. آیا اینها کار نداشتند؟ کشاورزی نداشتند؟ بیوتشان «عوره» نبود؟ عجیب است! این چه حرکت و چه قدرتی بود؟ البته جز قدرت خدا هیچ چیز دیگر نبود و عاملش هم امثال شما بودید. می‌خواهم این را عرض کنم که پدران و مادران شهدا، از مهمترین ابزارهای الهی بودند برای این‌که جهاد استمرار پیدا کند؛ برای این‌که ملت شکست نخورد؛ برای این‌که انقلاب در قمار جهانی نبازد و در این مقابله‌ی جهانی نتوانند آن را از میدان خارج کنند. شما بزرگترین ابزار بودید. نفس امام در شما، در ملت و در جوانان اثر کرد.

(بیانات در دیدار با خانواده‌های شهدای مشهد 25 فروردین 1371)

*دلیل رد قطعنامه‌ی اول

جنگ را چه کسی به وجود آورد؟ نمی‌شود گفت جنگ را فقط عراق به وجود آورد. همه‌ی قراین از اول کار نشان می‌داد که استکبار پشت سر عراق است؛ او را کمک نظامی کردند؛ از لحاظ تبلیغاتی به او کمک کردند و شورای امنیت را در خدمت متجاوز قرار دادند. با این‌که جنگ به این اهمیت در این نقطه‌ی حساس واقع شده بود، اما روزهایی گذشت که سازمان ملل در آن روزها، هیچ عکس‌العملی نشان نداد؛ این عادی نیست. در حمله‌ی عراق به کویت، بعد از چند ساعت شورای امنیت موضعگیری کرد؛ اما در حمله‌ی عراق به ایران، تا وقتی که تانکهای عراقی پیشروی می‌کردند، شورای امنیت ساکت و تماشاچی نشست؛ بعد از آن‌که هزاران کیلومتر را تصرف کرده بودند، شورای امنیت یک کلمه حرف زد، که آن هم تقبیح تجاوز نبود؛ عراق را ملامت نکرد که چرا تجاوز کرده و جنگ را شروع کرده است؛ به دو طرف گفت که حالا بیایید دست از جنگ بکشید و آتش‌بس کنید! یعنی درحقیقت، تثبیت عراق در اراضی اشغالی ما. البته ما قبول نکردیم و آن قطعنامه را رد کردیم.

(خطبه‌های نماز جمعه‌ تهران 5 مهر 1370)

*تکلیف و مصلحت اسلام این است

می‌بینید آنچه که امام می‌کند در دلها جا باز می‌کند این مردمی که هشت سال گفته بودند جنگ جنگ، امام عزیزمان آن وقتی که مصلحت دانست قطعنامه را قبول کرد گفت نه آتش‌بس، ملاحظه نکرد که حالا من هفته‌ی قبل یا ده روز قبل یا یک ماه قبل، خود من چی گفتم نه تکلیف این است مصلحت اسلام این است، کی چه خواهد گفت برای امام مطرح نیست و چون برای خدا کار می‌کند خدا هم برای او همه‌ مقدمات را فراهم می‌آورد، «من کان لله کان الله له» دلهای مردم مجذوب سخن امام می‌شود همان مردمی که تا دیروز شعار می‌دادند به جنگ جنگ آنچنان صداقت و صراحت و خلوص امام در دلهای آنها کارگر می‌شود که آنها بر می‌گردند راهپیمایی می‌کنند شعار می‌دهند که نخیر امروز باید آتش‌بس باشد؛ این نشانه‌ی خلوص است.

(بیانات در خطبه‌های نماز جمعه تهران 11 فروردین 1368)

*قبول قطعنامه‌ی 598، توطئه‌ی دشمن را برگرداند

این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندی است که شعار دفاع مقدس ما در آن تأمین گردیده بود و اجرای کامل آن، دشمن را به شکست قطعی می‌رسانید و لذا هرگز جمهوری اسلامی آن را رد نکرد. آنچه برای ایران اسلامی مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن می‌شد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافی در میدانهای نبرد و نیز بی‌اعتمادی در اجرای میثاقهای بین‌المللی توسط قدرتهای بزرگ بود.

از صدور قطعنامه تا قبول رسمی آن از سوی جمهوری اسلامی، دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهای اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهه‌های جنگ از سویی و فشارهای همه جانبه از سوی حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامی از سوی دیگر بود. حصر اقتصادی، حمله به تأسیسات ما در خلیج فارس و تمرکز بی‌سابقه‌ی نیروهای نظامی امریکا و ناتو در اطراف مرزهای آبی و هوایی و حتّی تجاوز به آنها، بخشی از این فشارها بود؛ به طوری که تقریباً هیچ فشار ممکن باقی نماند، مگر آن‌که بر ملت ایران وارد شد و رژیم امریکا تقریباً به‌طور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمبارانهای وسیع شیمیایی و جنایت حمله به شهرها و هواپیمای مسافربری و کشتی غیرنظامی و اثبات این‌که استکبار در حمایت از عراق آمادگی برای دست یازیدن به هر جنایتی دارد، بخشی از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضی، این حقایق هشداردهنده برای ملت ایران شکافته و بر ملا گردد.

قبول قطعنامه‌ی 598 از سوی جمهوری اسلامی و رهبر عظیم‌الشّأن فقید آن، توطئه‌ی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهی به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلح‌طلبی، به هر جنایتی دست می‌زد، خلع شعار کرد. شاید مشیت الهی بر این بود که با قبول قطعنامه، حقانیت جمهوری اسلامی بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملت ایران به هدفهای اساسی خود در سطح بین‌المللی نزدیکتر گردد.

با این ابتکار جمهوری اسلامی، دشمن در دو راهی شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامی به خواسته‌های خود رسیده است و اگر اجرا نشود، داعیه‌ی همیشگی جمهوری اسلامی مبنی بر لزوم قطع ریشه‌ی تجاوز و رابطه‌ی میان تجاوزِ عراق و حاکمیت سلطه در جهان و این‌که رژیم عراق در ادعای صلح‌طلبی صداقت نداشته است، به اثبات می‌رسد و بی‌اعتمادی به قرارهای ساخته‌ی قدرتها که جمهوری اسلامی همواره مدعی آن بوده است، در میان ملتها رایج خواهد شد و آنها را بر تکیه‌ی فقط به نیروی خویش، تشویق خواهد کرد.

حکام سبکسر عراق که در طول جنگ عملاً نشان داده‌اند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنی ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهای خود در قبول قطعنامه، بی‌اعتباری سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند و البته وقتی با حضور بی‌نظیر رزمندگان در جبهه، مجبور به عقب‌نشینی در بخش عظیمی از مرزها شدند، یک بار دیگر آزموده را آزمودند. با تعلل در اجرای قطعنامه، باز هم اقدامی دیگر در جهت عکس منافع سیاسی و اقتصادی و نظامی و حیثیتی خود انجام دادند و جهالت و آزمندی خود را به اثبات رساندند.

نگهداشتن بخشی از اراضی ایران اسلامی که عمدتاً دزدانه و پس از آتش‌بس تصرف شده، به قیمت تعطیل قطعنامه‌یی که مدتها دم از اجرای آن می‌زده‌اند، جز نکبت و پشیمانی، چیزی برای آنها به ارمغان نخواهد آورد و این حیله‌ی شیطانی نیز به خود آنان بر خواهد گشت: «ولایحیق المکر السّیئی الّا باهله». آنان دیر یا زود، مجبور به تخلیه‌ی این اراضی خواهند شد و همه می‌دانند که ایران انقلابی، حضور متجاوز غاصب پلید را در مرزهای خود، زمان درازی تحمل نخواهد کرد و به طور حتم خسارتی که در این مرحله نصیب متجاوز و منطقه خواهد شد، مانند گذشته خسارتی سنگین خواهد بود. اگر یک سال پیش، صدام به اجرای قطعنامه تن داده بود، اینک اسرا برگشته، اروند لایروبی شده و صلح مستقر گردیده و پیشرفت بازسازیها چشمگیر بود. آنچه از تعلل رژیم عراق در عمل به قطعنامه، تا کنون بر دو کشور وارد شده، و آنچه از این پس وارد شود، مسؤولیتش بر دوش رژیم عراق و شخص صدام است.

(پیام به مناسبت نهمین سالگرد جنگ تحمیلی 30 شهریور 1368)

/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *