صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

نیاز کدخدا

۲۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۵:۲۷
کد خبر: ۵۹۴۱۳
خبرگزاری میزان: از برآیند کلی مذاکرات اینگونه استفاده می‌شود که قصد آمریکا از پیچاندن و چرخاندن این کلاف سر درگم، نه تنها حل نهایی موضوع تحریم‌ها و به رسمیت شناختن غنی سازی نیست، بلکه غرض، از بین بردن این صنعت و ورود آن به مذاکرات به جهات راهبردی و منطقه‌ای قابل توجیه است.

به گزارش گروه فضای مجازی ؛ اصل ثابت و غیرقابل خدشه درباره آمریکا و سیاستمداران این کشور، «غیرقابل اعتماد» بودن آنهاست و بر این اساس است که باید مطمئن بود در مواضع رفتاری و گفتاری آنان، دشمنی عمیق با ایران نهفته است. شواهد نشان می‌دهد آمریکا بار دیگر به اصل خود یعنی بدعهدی و زیاده‌خواهی در مذاکرات هسته‌ای رجوع کرده است و حتی در خوشبینانه‌ترین حالت اگر توافقی حاصل شود و به تایید کنگره آمریکا برسد و مهر تایید شورای امنیت سازمان ملل را نیز داشته باشد، مقامات فعلی و آینده کاخ سفید به بهانه‌های مختلف، خود را به آن متعهد نخواهند دانست. چنین گزاره‌ای به این دلیل واقع می‌شود که اساساً مکانیسمی برای مقابله با بدعهدی و زیاده‌خواهی آمریکا تعریف نشده است. این کشور می‌تواند هر تصمیمی را در شورای امنیت سازمان ملل وتو کند و این از آن جهت است که کاخ سفید، اوباما، جان کری و  هر دو حزب مطرح این کشور به شدت تحت نفوذ و سلطه لابی صهیونیستی قرار دارند. مطابق با آنچه که به بیرون از جلسات درز کرده است، ایالات متحده توافقاتی را که پیشتر پذیرفته بود، رد کرده است و بنابر آنچه که پیش از این پیش‌بینی می‌شد، سعی می‌کند به اصطلاح میز بازی را به هم بریزد. با وجود  برخی امتیازات از سوی ایران، آمریکا از تعهد و پایبندی به آنچه که پیشتر پذیرفته بودند، سر باز می‌زند و این در حالی است که برخی نقاط حل نشده در مذاکرات باقی مانده است.
هدف دیگر آمریکا این است که با استفاده از این ترفند، ایران را نگران عقیم ماندن مذاکرات کند تا بتواند با استفاده از این مستمسک، برخی خواسته‌های خود را که پیش‌تر موفق به اجبار آن نشده بودند، به مذاکره‌‌کنندگان ما تحمیل کند.
هم‌اکنون، وارد مرحله‌ای شده‌ایم که آمریکا تلاش می‌کند ایران را مقصر شکست مذاکرات جلوه دهد. از نظر آمریکا، هر کس بتواند دیگری را متهم به این کار کند و موفق شود افکار عمومی را در این جهت قانع نماید، برنده است. بنابراین، دستگاه تبلیغاتی آمریکا، حول این محور متمرکز شده است و کشور ما نیز باید انگشت اتهام را به سمت آمریکا نشانه رود. روی دیگر سکّه آن است که ایالات متحده با مشاهده جدیت ایران در مواضع خود ممکن است ناگهان دست به یک عقب‌نشینی بزرگ بزند، زیرا در واقع این آمریکاست که بیش از همه به مذاکره و به نتیجه رساندن آن محتاج است.
یکی دیگر از مشکلات مذاکرات که آمریکا بر آن اصرار دارد، امضاء نکردن توافقنامه است با این استدلال که قطعنامه سازمان ملل برای رفع تحریم‌ها کفایت می‌کند. مسئولین آمریکایی از جمله برخی سناتورها و وزیر امور خارجه این کشور پیش از این اعلام کرده بودند چنانچه توافقی حاصل شود به لحاظ حقوقی باری بر دوش آمریکا تحمیل نمی‌کند و از سوی دیگر بارها شاهد بوده‌ایم که آمریکا حتی توافقات امضاء شده خود را نیز نقض کرده است. بنابر این، تن دادن به توافق بدون امضاء، محملی برای نقض گسترده تعهدات از سوی طرف غربی به خصوص آمریکا را فراهم خواهد آورد. وجه دیگر عدم پذیرش توافق بدون امضاء، نادیده گرفتن مفاد آن از سوی دولت‌های آینده است، به این دلیل که زمزمه‌هایی از سوی برخی افراد و محافل آمریکایی به خصوص حزب جمهوری‌خواه برای نقض و کنارگذاشتن توافق احتمالی در دولت‌های آتی به گوش می‌رسد.
تظاهرات روز قدس در ایران و شرکت گسترده و پرشور مردم در آن، در حالی که شب پیش از آن، در مراسم احیای شب قدر حضور داشتند و نیز فریاد «مرگ بر آمریکا»‌ و «مرگ بر اسرائیل» این مسئله را نشان می‌دهد که مردم ایران در زمینه دشمن‌شناسی دچار انحراف نشده و با قدرت بر مواضع خود اصرار دارند.
 آمریکا گزینه‌ای جز عقب‌نشینی ندارد زیرا امکان تحقق گزینه نظامی برای این کشور میسر نیست و نظام تحریم‌‌های ظالمانه‌‌ هم در حال فروپاشی است. اندازه اهمیت میز مذاکرات برای غرب از این واقعیت به دست می‌آید که طرف غربی با وجود کارشکنی، باز هم برای حضور در گفتگوهای هسته‌ای علاقه نشان می‌دهد.
از برآیند کلی مذاکرات اینگونه استفاده می‌شود که قصد آمریکا از پیچاندن و چرخاندن این کلاف سر درگم، نه تنها حل نهایی موضوع تحریم‌ها و به رسمیت شناختن غنی سازی نیست، بلکه غرض، از بین بردن این صنعت و ورود آن به مذاکرات به جهات راهبردی و منطقه‌ای قابل توجیه است.
در پایان این یادداشت به دو نمونه از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره این دو گزاره اشاره می‌شود.
ایشان درباره نیاز آمریکا به مذاکرات در اولین روز سال جاری فرمودند: «اولاً در زمینه مسایل هسته‌ای، دشمنان ما که طرف مقابل ملت ایران قرار دارند – که عمده هم آمریکا است – این ها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت می کنند. این را ما کاملا توجه داریم، می فهمند که دارند چه کار می کنند؛ آن ها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک جور، دولت آمریکا یک جور، این معنایش این نیست که اینها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم می‌دانند اما ابراز استغنا می کنند.»
همچنین معظم له هدف غایی آنان از این مذاکرات را در جمع مسئولان و کارگزاران نظام هوشیارانه چنین تشریح کردند: «هدف این‌ها ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هسته‌ای کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمی، یک تابلوی بی‌محتوایی، یک‌چیز کاریکاتوری‌ای وجود داشته باشد، امّا این‌ها قصد دارند که نگذارند این حرکت هسته‌ای کشور، صنعت هسته‌ای یک کشور با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی دارد تحقّق پیدا کند... قصد برداشتن تحریم‌ها به‌صورت کامل را هم - همین‌طور که ملاحظه می‌کنید - ندارند، تهدید هم می‌کنند که تحریم‌های بیشتری را تحمیل خواهیم کرد.»

دکتر محمدحسن قدیری ابیانه

/

: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه‌های داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای منتشر می‌شود.



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *