رونمایی از دو غافلگیری در جشنواره فیلم فجر سی و هشتم
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، جشنواره فیلم فجر امسال، در قیاس با دوره های اخیر خود، از دو ویژگی قابل توجه برخوردار است، نخست آن که در این دوره، فیلمسازانی از ۴ نسل حضور دارند که این اتفاق در کمتر دوره ای رقم خورده و مورد دوم، تنوع ژانری است که جشنواره امسال به خود می بیند. ژانر وحشت پس از بیش از یک دهه غیبت، در این دوره، دو نماینده (آن شب و پوست) دارد. هم چنین فیلم هایی در گونه-های تریلر سیاسی، درام خانوادگی و اجتماعی، کمدی، دفاع مقدس و مستند داستانی نیز در این دوره حضور دارند.
این دو شاخصه از جشنواره سی وهشتم، دوز کنجکاوی ها را بسیار بالا برده است. برخی آثار بخش سودای سیمرغ و نگاه نو، آثاری هستند که به دلایلی از جمله کست قدرتمند، عوامل حرفه ای و یا شانتاژ های رسانه ای گسترده، در زمره فیلم های دهان پرکن قرار داشته و همین برجستگی نام فیلم ها بر روی کاغذ سبب شده تا اقبال مخاطبان و منتقدان در این دوره، از آثار سینمایی بیشتر شود. فروش رفتن تمام بلیت های سینماهای مردمی در کمتر از نیم ساعت و قرار گرفتن برخی فیلم های گمنام تر به نسبت باقی آثار دیگر در فهرست اولیه برترین آثار از نگاه مردمی، از ترکش های این اتفاق خوشایند است.
با این حال، اما نام فیلم ها بالاتر از کیفیت آنها قرار دارد. حداقل تا پایان روز چهارم جشنواره که با کمی اغماض، «شنای پروانه» و «روز صفر» جزو غافل گیری های این دوره محسوب می شوند. «شنای پروانه» پس از یک افتتاحیه شکوهمند، به راحتی توانست از یک سوژه نخ نما، با نمایشی از گنده لات های محل که سینمای ایران تاکنون پردازشی نسبت به آنها نداشت، یک پروسه داستانی مهیج را برای مخاطبش فراهم نماید. با تداوم این روند تا زمان رمزگشایی، به یک باره با تغییر فاز داستانی، از چندصدایی به فردیت رسیده و آن فینال عافیت طلبانه را به تصویر بکشاند.
«روز صفر»، اما وضعیتش بهتر است. تا حدودی در تصویرگری مامور امنیتی، تابوشکنی می کند. مخاطب با ماموری زیرک و چریک مواجه است. فیلم بیش از آن که در خدمت «عبدالمالک ریگی» باشد، در روایت این مامور امنیتی (امیر جدیدی) است. مورد مهم فیلم، اما تزریق بیانیه های ناسیونالیستی در لایه های زیرین روایت است بدون هرگونه شعار یا اغراق.۱۲۰ دقیقه تعلیق موثر در اثری ملی – میهنی که بی شک، نفس گیرترین تریلر سیاسی تاریخ سینمایی کشورمان محسوب می شود.
در مقابل، اما برخی فیلم ها در حد و اندازه های انتظاری که از آنها می رفت، ظاهر شدند مانند «درخت گردو». با توجه به سابقه مستندسازی مهدویان، «درخت گردو» پیشرفت رو به جلویی برای کارگردان محسوب نمی شود. فیلم اگر بلافاصله قبل یا بعد از «ایستاده در غبار» ساخته می شد، روند موثرتری برای فیلمسازش داشت. در کل، با یک درام تراژیکی مواجه هستیم که داستان ندارد و بیشتر وصف حال یک خانواده است تا پروسه ای روایی.
البته تعداد فیلم هایی که ضعیف تر از حد تصور ظاهر شدند هم کم نبودند. مهم ترینشان، اما «عامه پسند» و «دوزیست» بودند. فیلم «سهیل بیرقی» (عامه پسند) حتی جزو ۱۰ نامزد اولیه فیلم های برتر تماشاگران هم قرار نگرفت و همین یعنی عقب رفت وضعیت فیلم به نسبت دو ساخته قبلی کارگردانش (من و عرق سرد). این فیلم، پایان ناکام تریلوژی زنانه بیرقی بود. او این بار نه توانست از زن داستانش، یک لیدر دغدغه مند بیرون بکشد و نه او را تا اندازه های یک زن پرحسرت دهه چهلی که با دیدن زرق وبرق های دنیای امروز، به یاد عقده های وانشده اش افتاده، ترسیم کند.
«دوزیست» هم با بحران مضمون مواجه است. نه فیلم فرم است و نه در راستای محتوای محتوم قدم برمی دارد. یک جورهایی در خلاء است. آدم هایش گنگ هستند و چندان نمی توانیم به آنها نزدیک شویم. تلاش فیلمساز در اصرار به رئالیستی نشان دادن بیان سوررئالیستی اثر، بزرگ ترین ضربه را به شیرازه اثر زده و سبب شده تا مخاطب به این فیلم، نه نگاهی جدی داشته باشند و نه ویژگی های یک درام تخیلی یا انتزاعی را در آن جستجو نمایند.
البته نکته بسیار مهم در مورد بسیاری از فیلم های به نمایش درآمده تا پایان روز چهارم در پردیس ملت، ریتم بسیار کند آثار است. تا پایان روز چهارم، فیلم هایی، چون قصیده گاو سفید، بی صدا حلزون، تومان و ابر بارانش گرفته، به شدت از ناحیه افتادن ریتم ضربه می خورند. نبود مایه های داستانی و عدم پتانسیل لازم برای پیشبرد درام در فضاهای روایی جدید، صحنه های ساکن و منفعلی را رقم زده که مخاطب این آثار را کسل می کند.
با این حال، اما امیدواری ها هم چنان ادامه دارد. بر روی کاغذ، هنوز تعداد زیادی از فیلم هایی که برای رسیدن به غافل گیری جشنواره این دوره در صف ایستاده اند، کم نیستند: از «آتابای» نیکی کریمی بگیرید که برخلاف دیگر ساخته های این کارگردان، یک اثر هنری است تا «پوست» برادران ارک، «خروج» ابراهیم حاتمی کیا، «خورشید» مجید مجیدی، «خون شد» مسعود کیمیایی، «روز بلوا» بهروز شعیبی و حتی فیلم های متوسط تری، چون «خوب، بد، جلف ۲: ارتش سری» پیمان قاسم خانی، «سینما شهر قصه» کیوان علی محمدی، «مردن در آب مطهر» برادران محمودی، «مغز استخوان» حمیدرضا قربانی، «من می ترسم» بهنام بهزادی، «کشتارگاه» عباس امینی و «لباس شخصی» امیرعباس ربیعی؛ بنابراین هنوز خیلی زود است که بخواهیم راجع کیفیت نهایی جشنواره این دوره سخن بگوئیم. تا اینجا که حدود نیمی از روزهای جشنواره سپری شده، رونمایی از دو غافل گیری و چند فیلم متوسط رو به بالا، تراز ارزشگذاری ها را بالاتر از مدت مشابه دوره-های اخیر نشان می دهد.
گزارش از مجتبی اردشیری