سیاه گوش؛ سریعترین گربه کوچک در جهان و در معرض انقراض
به گزارش خبرنگار گروه جامعه ، سیاه گوش جزو سنگینترین و سریعترین گربههای کوچک در جهان است. این حیوان به تنهایی میتواند جان یک گراز را بگیرد. خیلی وقت است که به جز ایران هیچ کشوری اعلام نکرده است که چنین گربهای را در طبیعتش رویت کرده. زیستگاه اصلی این گربه در حاشیه کویر مرکزی ایران است و چندی پیش در مرکز حفاظت شده «نایین» نیز دیده شده است.
مطالعات ژنتیکی نشان داده است گربه طلایی آفریقایی و یوز گربه، نزدیکترین خویشاوندان این «اعجاب انگیز وطنی» هستند. این موجود به عنوان یکی از زیباترین گربههای جهان شناخته شده است.
ویژگیهای ظاهری: طول بدن ۸۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر، طول دم ۵ تا ۱۹ سانتیمتر، ارتفاع بدن ۵۰ تا ۷۵ و وزن آنها ۸ تا ۳۱ کیلوگرم است. نر و ماده هم شکل هستند. دارای اندام حرکتی بلندی بوده و کف و دست پایش نیز بزرگ است، بطوریکه مانند کفش برفی آنرا قادر میسازد که در برف عمیق به سهولت حرکت نماید. موهای بلند کف دست و پاها در زمستان نیز سازگاری دیگری برای این گربه سان است. سیاهگوشها عمدتا دارای الگوی خالدار در سطح بدن خود بوده و دم کوتاه و نوک سیاهی دارند. در انتهای گوش آنها نیز دسته موی سیاه رنگ مشخصی دیده میشود.. بر اساس شواهد موجود زیر گونهای از سیاهگوش که در ایران وجود دارد L.l.dinniki است که در حوزه قفقاز، ایران و ترکیه دیده میشود. این زیرگونه از جمله ناشناختهترین زیرگونههای سیاهگوش در دنیا محسوب میشود که در جنوبیترین حد پراکنش خود در نواحی شمال، شمال غرب و برخی مناطق غرب ایران دیده شده است.
در طبیعت گاهی با پلنگ اشتباه میشود، ولی به دلیل دم بسیار کوتاه با نوک پهن و سیاه از پلنگ قابل تمایز میباشد. دست و پا بلند، دم بسیار کوتاه و سیاه، موهای گونه بلند و ریش مانند است. در انتهای گوش ها، دستهای از موهای سیاه بلند به طول متجاوز از ۴ سانتیمتر وجود دارد. در اطراف پینهها موهای بلندی وجود داردکه آنها را از سرما حفظ نموده و مانع فرو رفتن حیوان در برف میشود، رنگ موهای پشت خاکستری متمایل به قهوهای با خالهای بزرگ و کوچک توپر و سیاه رنگ و زیر بدن سفید است.
ویژگیهای زیستی: اوج فعالیت این جانور عمدتا اوایل صبح و نزدیک غروب بوده و میانه روز و شب را معمولا به استراحت میپردازد. تکزی بوده و قلمرو هر نر معمولا قلمرو تعداد بیشتری ماده را در برمی گیرد. سیاهگوشها را عموما دشمن راسته خرگوشها میدانند، درحالیکه غذای عمده این جانور را سمداران کوچک بخصوص شوکا تشکیل داده و پستانداران کوچک جثه تنها زمانی شکار میشوند که دسترسی به سمداران چندان ساده نباشد. پس از ۶۷ تا ۷۴ روز دوره بارداری، ۱ تا ۴ توله به دنیا میآورد. تولهها ۲۵۰ تا ۴۳۰ گرم وزن داشته و الگوی خالدار بدنشان تا ۱۱ هفتگی به خوبی دیده نمیشود. آنها در سن ۵ تا ۶ ماهگی از شیر گرفته شده و در سن حدودا ۱۰ ماهگی از مادر مستقل میشوند. سن مادهها در زمان نخستین زادآوری ۲۰ تا ۲۴ ماه و سن نرها حدودا ۳۰ ماه است. تا ۱۷ سال در طبیعت زندگی میکنند.
زیستگاه و فراوانی: در مناطق کوهستانی و جنگلی عمدتا نیمه شمالی کشور با تراکم نه چندان بالا زیست میکند.
پراکنش جهانی سیاهگوش اوراسیایی شامل گستره وسیعی از روسیه و مناطق شمالی آسیا، ارتفاعات هیمالیا، آسیای مرکزی، قفقاز و ایران میباشد. پراکنش سیاهگوش در شمال، شمال غرب و برخی مناطق غربی ایران در مناطق جنگلی و استپی و بوته زارهای کوهستانی میباشد. مشاهدات سیاهگوش در ایران عموماً در فاصله ارتفاعی ۱۲۰۰ تا ۲۳۰۰ متر بوده است، ولی گزارشهایی وجود دارد مبنی بر مشاهده سیاهگوش تا ارتفاع ۵۵۰۰ متری در ارتفاعات هیمالیا. سیاهگوش در صورتیکه به مقدار کافی امنیت، غذا و پناه در دسترس داشته باشد توانایی تطبیق با زیستگاههای مختلف، حتی مزارع کشاورزی را نیز دارد.
در خصوص جمعیت سیاهگوش به مانند سایر گوشتخواران در ایران نمیتوان به طور قطع اظهار نظر کرد، از آنجاییکه گوشتخواران به طور معمول شب فعال و مخفی کار هستند مشاهده مستقیم و تخمین جمعیت آنها کار دشواری است.
ولی از آنجاییکه جمعیت علفخواران در روز به راحتی قابل مشاهده هستند لذا با روش مشاهده مستقیم (Direct count method) و با رعایت اصول و معیارهای مربوطه میتوان به اطلاعات شمار افراد جامعه ((Total count دست یافت که هم اکنون این روش به منظور دستیابی به جمعیت علفخواران در مناطق تحت مدیریت سازمان به کار میرود. البته با کمک دوربینهای تلهای و روشهای غیر مستقیم یعنی استفاده از نمایهها مانند شمارش رد پا و علائم تعیین قلمرو میتوان به جمعیت گوشتخواران دست یافت که بسیار پرهزینه و زمان بر است و در سطح ملی تاکنون اقدامی در این خصوص صورت نگرفته است.
ارزش ها: دارای ارزشهای زیستی، زیبایی شناختی، علمی و آموزشی است.
وضعیت حفاظت: سیاهگوش براساس قوانین سازمان حفاظت محیط زیست در زمره گونههای درخطر انقراض میباشد. از بین رفتن جمعیت سمداران و نابودی زیستگاه مهمترین عواملی است که سیاهگوشها را در مخاطره قرار میدهد. همچنین، در طبقه (NT) IUCN و پیوست II کنوانسیون (CITES) قرار دارد. گزارشهای زیادی از مشاهده سیاهگوش وجود ندارد و حفاظت از آن نیازمند برنامه ریزی جدی است.
اولین مطالعه جامع بر روی این گونه توسط انجمن یوزپلنگ ایرانی با مشارکت دفتر حیات وحش سازمان در سطح ملی انجام شد که به اطلاعات جالب توجهی در خصوص پراکنش و حفاظت این گونه در سطح کشور منجر شد و پس از آن مجدداً تیم انجمن یوزپلنگ ایرانی در سال ۱۳۹۰ با همکاری اداره کل حفاظت محیط زیست استان زنجان در پناهگاه حیات وحش انگوران (منطقهای که در سال ۱۳۸۶ یک جفت سیاهگوش در حال تغذیه از یک گوسفند وحشی (میش) توسط محیط بانان پرتلاش منطقه فیلمبرداری شد) مطالعه جامعی انجام دادکه نتایج قابل قبولی در خصوص ویژگیهای اکولوژیک گونه و بررسی عقاید و نگرش جوامع محلی در برخورد با سیاهگوش بدست آمد.