صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

«مردی که خواب نمی‌دید» به چاپ پنجم رسید/خاطراتی از اسیر آزاد شده ایرانی

۲۵ دی ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۳:۲۶
کد خبر: ۵۸۷۲۵۵
دسته بندی‌: فرهنگی ، عمومی
کتاب «مردی که خواب نمی‌دید» که به چاپ پنجم رسیده، خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی اسدالله خالدی، زنده یاد داود بختیاری دانشور آن را به رشته تحریر درآورده است.

به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی ، کتاب «مردی که خواب نمی‌دید» که توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است، حاصل یک سال مصاحبه و گفت‌وگوی بختیاری با صاحب خاطره است و در ۱۴ فصل تنظیم شده است که جریان زندگی پرفراز و نشیب اسدالله خالدی را بازگو می‌کند.

خالدی متولد محله قدیمی شاپور تهران است. دوران ابتدائی و راهنمایی‌اش را در مدرسه‌ای در همان محله و دوران دبیرستانش را در مدرسه فرانسوی رازی در خیابان فرهنگ گذرانده است. پس از اخذ مدرک دیپلم برای ادامه تحصیلات راهی آلمان نزد برادرش می‌شود؛ فارغ‌التحصیل رشته مهندسی کشاورزی از شهر گیس‌آلمان می‌شود.


پس از بازگشت به ایران به فعالیت‌های سیاسی مخالف رژیم می‌پردازد و چند صباحی نیز گرفتار سلول‌های رژیم ساواک و آزار و اذیت‌ها و شکنجه‌های ساواکی‌ها می‌شود پس از پیروزی انقلاب عازم جبهه‌های نبرد می‌شود و پس به اسارت دشمن در می‌آید، این کتاب خاطرات زندگی پر مشقت و پر رنج او را بازگو می‌کند.

چندی پیش مرتضی سرهنگی درباره این کتاب گفته بود: کتاب «مردی که خواب نمی‌دید» خاطرات مهندس خالدی که به قلم مرحوم داوود بختیاری دانشور به نگارش درآمد؛ در زمانی منتشر شد که هنوز بازار کتاب‌های خاطرات دفاع مقدس رونق نداشت و این اثر ارزشمند آن‌گونه که باید، دیده نشد.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «حالا تنها با آن‏چه بر من گذشته زندگی می‏کنم. روز‌های پیاپی، شب‏‌های پیاپی، غم‌‏های خفه‏ شده در سینه، ناله‏‌هایی که هرگز شنیده نشدند؛ فشار‌های روانی، امید و ناامیدی و انتظاری پایان‏ ناپذیر. آره، پایان‏ ناپذیر. این انتظار هنوز هم با من است. چنان چسبیده به تن و روحم که گویی با من به دنیا آمده است؛ و آن سکوت. هنوز سکوت آن‏جا تو گوش‏‌هایم مانده. سکوت شب‏‌های منطقه. سکوت قبل از تیرباران‏ شدن‏مان. سکوت لحظه‌‏های بازجویی. سکوت سلول‏‌های انفرادی الرشید و سکوتی که تو دل و جان دیوار‌های قلعه تکریت و بعقوبه بود.

ـ اسدالله ... ا ... سد ... الله ...



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *