صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

خطای قابل درک

۲۲ دی ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۶:۰۱
کد خبر: ۵۸۵۷۵۳
وقتی کشوری مثل ما دشمن بزرگی همانند آمریکا دارد و هنگامی که هنوز خطر جنگ به طور کامل از بیخ گوش ما نگذشته است، هر گونه تفرقه در کشور، جز ایجاد اشتباه محاسباتی در دشمن و تقویت احتمال فشار و از جمله بازگشت دوباره احتمال جنگ، عایدی ندارد. مردم حتی آن‌هایی که نسبت به اصل نظام هم انتقاد دارند، می‌دانند که حداقل فعلا زمان بازی‌های سیاسی نیست.

به گزارش گروه فضای مجازی ، به نقل از روزنامه خراسان، تلخ‌تر از تلخ، چون هم ده‌ها انسان بی‌گناه شهید شدند، هم این اتفاق نتیجه خطای داخلی بود و هم همه شیرینی‌های پس از مصیبت از دست دادن شهید امنیت‌مان مانند وحدت ملی، اقتدار بین‌المللی و عزت ملی را به حاشیه برد. در این یادداشت تلاش می‌کنم چند نکته را تبیین کنم:

در این واقعه تلخ دو اشتباه اتفاق افتاده است، اول زدن موشک به هواپیما و دوم حمله به اعتماد مردم که اولی خطایی قابل درک است و دومی خطایی غیرقابل توجیه و نیازمند برخورد جدی و سریع.

خطا‌های موجود نباید باعث شود همه لیست بلند بالایی که قوای دفاعی و نظامی ما خصوصا مجموعه‌های موشکی را برایمان به ارمغان آورده‌اند، فراموش کنیم.

رویکرد برخی جریان‌ها در مواجهه با این ماجرا می‌تواند نگران کننده باشد که هوشیاری مردم را می‌طلبد. و، اما توضیحات: مجموعه پدافندی کشور برای ایجاد امنیت در کشور تاسیس شده  و طبیعی است، هر اتفاقی که باعث شود این هدف تامین نشود، به معنی وجود خطا محسوب می‌شود، به همین دلیل اقدامات لازم برای اینکه چه اشتباهاتی در این ماجرا صورت گرفته امری ضروری است و دادن اطلاعات شفاف و صریح نسبت به مشکلات موجود و چگونگی برخورد با خاطیان باید با جدیت پیگیری شود.

در عین حال نباید شرایط خاص موجود را از نظر دور داشت. در پی ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و تهدید‌های شدید جنگی ترامپ، ایران برای حفظ عزت و آبروی ملی و همچنین برای بازدارندگی دشمن از حملات بیشتر به ایران، عملیات موشکی علیه مهم‌ترین پایگاه آمریکا در عراق انجام داده بود.

طبیعی است که در این شرایط یعنی فقط چند ساعت بعد از حمله ایران، احتمال حملات متقابل آمریکا به ایران فوق العاده بالاست و در این شرایط کوچک‌ترین احتمال برای سیستم دفاعی می‌تواند خطر حتمی محسوب شود، خود را جای افراد تصمیم‌گیر که فقط چند ثانیه فرصت دارند، تصمیم بگیرند بگذارید در چنین وضعیتی اینکه افراد دچارخطا شوند با اینکه از خطا بودن این اشتباه کم نمی‌کند، اما باید تصریح کرد که خطایی قابل درک است.

گرچه همان طور که ذکر شد برخی سوالات مثل چرایی نبستن برنامه‌های پروازی ستاد کل نیرو‌های مسلح (ونه فرماندهان پدافند هوایی سپاه) نیاز به بررسی دارد، اما هنگامی که به تعداد خطا‌هایی از این دست که توسط کشور‌های صاحب عنوان در دنیا روی داده است نگاهی می‌اندازیم (۹ خطا در شلیک به هواپیما‌های مسافربری در دنیا) مخصوصا با توجه به شرایط کاملا جنگی می‌توانیم نسبت به این واقعه، نگاه خطاپوشی داشته باشیم.

به نظر می‌رسد این مساله توسط مردم نیز پذیرفته شده است و به راحتی پذیرفته می‌شد اگر مردم بلافاصله مثل هم اکنون صریح و صادقانه در جریان قرار می‌گرفتند.

  هرچند آن چیزی که مردم را خیلی عصبانی کرده است سکوت مسئولان ستادکل نیرو‌های مسلح است که به رغم اینکه بلافاصله توسط فرمانده هوافضا مطلع شده بودند، نسبت به اطلاع رسانی مناسب اقدام نکردند و مخصوصا اجازه دادند دیگر مسئولان و کارشناسان بی اطلاع از ماجرا، بر اساس دریافت‌های خودشان شروع به دفاع از نقص فنی بودن دلیل سانحه کنند و در نتیجه این شبهه را در جامعه تقویت کردند که کشور بنای اطلاع رسانی نداشت و مجبور به اطلاع رسانی شد.

در حالی که واقعیت این است که مجموعه نظام (ونه برخی از افراد) اگر می‌خواست چنین عمل کند به هیچ وجه همکاری لازم را با دیگر کشور‌ها نمی‌کرد و می‌توانست با در اختیار قرار ندادن اطلاعات لازم مدعی از بین رفتن جعبه سیاه شود که در این صورت یک جنگ رسانه‌ای بی پایان آغاز می‌شد.

بنابراین می‌توان مدعی شد که نظام تصمیم به پنهان کاری نداشت، بلکه فقط تعدادی از نیرو‌های ستادی و نه عملیاتی، نسبت به اطلاع رسانی تاخیر داشتند و نتیجه این تاخیر لطمه جدی و جبران ناپذیر به اعتماد مردم به نظام، رسانه‌های داخلی و کارشناسان و صاحب نظران مختلف بود.

بر این اساس خطایی که با توجه به وجود شرایط جنگی منجر به سقوط هواپیما شد، در صورت برنامه‌ریزی برای جلوگیری از تکرار آن، قابل چشم پوشی، اما تصمیم افرادی را که در وظیفه اطلاع‌رسانی مناسب خود تاخیر و سهل‌انگاری کردند، غیرقابل توجیه و مستحق برخورد قاطع و سریع می‌دانم.

همه این دو خطایی که ذکر شد و یکی از آن‌ها به مجموعه نیروی هوافضا بر می‌گشت نباید باعث شود که ما کفران نعمت کنیم.

نباید فراموش کنیم در امنیت فعلی کشور ما همین نیروهاست که نقش اصلی را ایفا می‌کند.

اگر آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم برای اولین بار به پایگاه‌هایش حمله شد، اما جز با لاپوشانی تحقیر نظامی و آبرویی، جرئت هیچ اقدام نظامی ندارد و در نتیجه کشور و دنیا از یک جنگ پرهزینه عبور کرد، صرفا به دلیل عملکرد غرور آفرین همین مجموعه است.

ماجرای احساس غروری را که از ساقط شدن پهپاد متجاوز آمریکایی پیدا کرده بودید، به خاطر بیاورید، ماجرای پیروزی در جنگ ۳۳ روزه حماس یا در جنگ ۲۲ روزه را که باعث شد برنامه خطرناک دولت بوش برای حمله به ایران (که به عنوان بهانه محور شرارت نام گذاری کرده بود) به طور کلی منتفی شود به یاد بیاورید، دیگر پیروزی‌های موشکی و پهپادی در منطقه را که ذکر مصادیق آن در یادداشت رسمی به مصلحت نیست، در ذهن‌تان مرور کنید؛ همه و همه نتیجه همین مجموعه نیروی هوافضاست که در این مورد خطا کرده است. آیا کفران نعمت و بی‌انصافی نیست که به دلیل این خطا همه این دستاورد‌های امنیت زا و غرور آفرین را فراموش کنیم؟

هرچند  اتفاقی شاید نگران کننده در کشور توسط عده‌ای در حال کلید خوردن است و آن سوءاستفاده و ماهیگیری سیاسی از این اتفاق تلخ است.

عده‌ای که نشان داده‌اند کمترین دغدغه مردم را دارند، ابتدا با فعالیت‌های مجازی و سپس با راه اندازی تجمعاتی در دانشگاه‌ها این اتفاق تلخ را مستمسک بهره برداری‌های سیاسی خود قرار داده اند.

اعتراض این عده واقعا چیست؟ آیا از شهید شدن عده‌ای از نخبگان کشور ناراحت اند یا مدعی پنهان کاری نظام هستند؟

اگر این گونه باشد، هیچ نگرانی وجود ندارد آن‌ها غمزده و عصبانی، می‌توانند اعتراضات‌شان را انجام دهند و ما هم با آن‌ها همراه هستیم، اما وقتی شعار‌هایی که سر می‌دهند نه این دو مطالبه بلکه کلیت سپاه و بسیج که امنیت را برای کشور به ارمغان آورده است یا در ماجرای سیل گلستان و خوزستان بیشترین خدمت را به مردم کرد، هنگامی که آن‌ها پوستر حاج قاسم سلیمانی را پاره می‌کنند، وقتی می‌بینیم همان‌هایی که برای گرفتن مشتی دلار در تلویزیون رسمی وابسته به سعودی‌های حقیر برنامه اجرا می‌کنند، حالا از آن طرف آب از روی شکم سیری در همه اتفاقات اخیر در همدردی با مردم کوچک‌ترین واکنشی نداشته‌اند، اما در ماجرای بوئینگ، ناگهان یاد کشته‌های مردم می‌افتند آن هم با تخریب سردار سلیمانی، هنگامی که می‌بینیم به جای نقد و مطالبه، کلیت نظام را نفی می‌کنند، آیا باید باور کنیم که هدف اصلی شان کشته شدن دیگران یا شنیدن دروغ است؟

در روز‌های آینده روشن خواهد شد که آیا نگرانی اصلی این عده مردم هستند یا آن‌ها دنبال ماهیگیری سیاسی‌اند، اما مردم به روشنی می‌دانند وقتی کشوری مثل ما دشمن بزرگی همانند آمریکا دارد و هنگامی که هنوز خطر جنگ به طور کامل از بیخ گوش ما نگذشته است، هر گونه تفرقه در کشور، جز ایجاد اشتباه محاسباتی در دشمن و تقویت احتمال فشار و از جمله بازگشت دوباره احتمال جنگ، عایدی ندارد. مردم حتی آن‌هایی که نسبت به اصل نظام هم انتقاد دارند، می‌دانند که حداقل فعلا زمان بازی‌های سیاسی از این دست نیست. هنوز فراموش نکردیم که تصویب تحریم‌های هسته‌ای در شورای امنیت اندکی پس از اعتراضات خیابانی سال ۸۸ صورت گرفت.

 



ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *