صفحه نخست

رئیس قوه قضاییه

اخبار غلامحسین محسنی اژه‌ای

اخبار سید ابراهیم رئیسی

اخبار صادق آملی لاریجانی

قضایی

حقوق بشر

مجله حقوقی

سیاست

عکس

حوادث- انتظامی و آسیب‌های اجتماعی

جامعه

اقتصاد

فرهنگی

ورزشی

بین‌الملل- جهان

فضای مجازی

چندرسانه

اینفوگرافیک

حقوق و قضا

محاکمه منافقین

هفته قوه قضاییه

صفحات داخلی

متن و تصویر شعری که امیرکبیر با خون خود نوشت

۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۱۶:۰۸:۵۰
کد خبر: ۵۸۲۴۲۶
امیرکبیر در لحظه جان دادن بر دیوار نگارستان شعری تامل برانگیز نوشت که متن نوشته شده به مذاق خاندان قاجار خوش نیامد.

به گزارش گروه فضای مجازی ، امیرکبیر در دوران چهار ساله صدارت خود گام‌های استواری برای توسعه اقتصادی و صنعتی کشور و نیز رشد اقتصاد تجاری کشور برداشت و برای مثبت شدن تراز بازرگانی خارجی ایران تلاش‌های فراوانی انجام داد.

اقدامات امیرکبیر پیش از مرگ

امیرکبیر که خود فردی مذهبی بود در ارتقاء شأن و منزلت علما و روحانیون کوشید؛ به‌ویژه نقش برجسته امیرکبیر در سرکوب شورش باب و از میان برداشتن فتنه بابیه که با محاکمه و اعدام سید علی‌محمدباب به‌پایان رسید، روابط امیرکبیر و علمای دینی را بیش‌از‌پیش تحکیم بخشید.

وطن‌دوستی و مخالفت شدید امیرکبیر با نفوذ کشور‌های خارجی در ایران، تلاش برای برقراری عدالت و امنیت، جلوگیری از شکنجه و آزار متهمان و مجرمان، جلوگیری از پناهندگی جنایتکاران و مجرمین سیاسی و... در سفارتخانه‌های خارجی و تلاش برای قطع ارتباط جاسوسی - اطلاعاتی اتباع داخلی برای نمایندگان خارجی از دیگر اقدامات اصلاح گرانه امیرکبیر در طول دوران چهار ساله صدارت بود.

اقدامات امیرکبیر مدتی طولانی تداوم نیافت و در حالی که سیاست خارجی مستقل امیرکبیر و تلاش‌های جدی او برای قطع نفوذ و دخالت روس و انگلیس می‌رفت تا طلیعه آغاز عصر نوینی در کشور شود، توطئه‌های نمایندگان سیاسی این کشورها و همگامی بدخواهان داخلی امیرکبیر با سیاست بیگانگان، به‌تدریج موجبات رنجش و سپس ناامیدی و خشم ناصرالدین شاه را از او فراهم آورده، از صدارت اعظمی و دیگر مشاغل اداری و نظامی‌اش معزول کرده و به شهر کاشان تبعید کرد.

نهایتا در شب شنبه ۱۸ ربیع‌الاول ۱۲۶۸ هجری قمری به دست علی خان فراش باشی در حمام فین کاشان به قتل رسید.

«تصویر محل به قتل رسیدن امیرکبیر»

متن شعری که امیرکبیر با خون خود نوشت

لحظه‌ای که امیرکبیر روی صحن حمام فین نشسته بود و فوران خون خویش را تماشا می‌کرد، مانند همیشه آرام، متین و در تفکری عمیق بود. ناگهان همچون فردی که چیزی به یاد آورده، از جا برخاست و دست خون آلود خود را بر دیوار گذاشت؛ گویا می‌خواست چیزی بنویسد.

شاید امیر به یاد مرگ مربی خود -یعنی قائم مقام فراهانی- افتاده بود که او نیز به دست محمدشاه ترور شده بود و در لحظه جان دادن بر دیوار نگارستان شعری با متن زیر نوشت:

«روزگار است این که گه عزت دهد، گه خوار دارد / چرخ بازیگر از این بازیچه‌ها بسیار دارد»

عده‌ای گفته اند که امیر نیز بر دیوار، متنی نوشت، ولی خوانده نشد و برخی گفته اند که خوانا هم بوده، ولی به نفع خاندان قاجار نبوده و آن را محو کرده اند.

یک اروپایی که به ایران سفر کرده بود، گفته است که جمله «لا اله الا الله» بر دیوار نوشته شده بود.

از تمام شاید‌ها که بگذریم، آنچه می‌توان به یقین گفت، سخن کُنت دوگوبینوی فرانسوی است. او می‌نویسد: «به هر حال، اگر بخواهیم پی ببریم که آن نقوش چه بوده یا در مضمون آن خط چه نوشته، می‌توانیم بگوییم که مُهر بدبختی دولت و ملت ایران بوده که بر پیشانی کشور نقش می‌بست و سند ننگ تاریخی و ابدی دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار بود که برای همیشه در صفحات تاریخ به یادگار می‌گذاشت.»


برچسب ها: شعر امیرکبیر

ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *