چرا کسی خود را مقصر ماجرای استراماچونی و استقلال ندانست؟!
استقلال در دوران حضور استراماچونی روی نیمکت این تیم، بالاتر از سطح فوتبال ایران بازی میکرد و دقیقا مثل تیمهای اروپایی پا به میدان میگذاشت. جالبتر اینکه بازیکنان هم حسابی خود را با سیستم استراماچونی هماهنگ کرده بودند و فراتر از انتظارات در سطحی بینالمللی در زمین ظاهر میشدند. تیم استراماچونی ستارههای زیادی هم داشت؛ از قائدی و دیاباته تا غلامی و وریا غفوری و....
با این حال، اما تنها یک شوک بزرگ به استقلال کافی بود تا کاخی که هواداران استقلال در ذهن خود ساخته بودند به یکباره تخریب شود. استقلال بعد از رفتن استراماچونی تا حدی افت کرد که حتی به ماشینسازی هم در خانه خود باخت. آنجا بود که مشخص شد نبود استراماچونی چقدر روی تیم تاثیر منفی گذاشته است.
در شرایطی که استقلال اینگونه افت کرد و هوادار چارهای جز تجمع مقابل ساختمان باشگاه برای خود نمیدید، هیچ کسی حاضر نشد حتی به خاطر هواداران خود را مقصر این اتفاقات معرفی کند. در این میان فقط یک نفر استعفا داد که آن هم هنوز در هیئت مدیره باشگاه حضور دارد و مدیر تصمیمساز استقلال است.
مدیران استقلال که حسابی تحت فشار بودند، بعد از نیامدن استراماچونی سراغ مذاکره با گزینههای جانشینی نامداری برای مرد ایتالیایی رفتند تا هواداران را آرام کنند. در چنین شرایطی قاعدتا باید سراغ فردی محبوب نزد هواداران رفت. استقلالیها در اولین اقدام خود مذاکره با فرهاد مجیدی را آغاز کردند، اما بعد از چند روز فرهاد که به نظر میرسید درد هوادار را درک کرده، هدایت تیم سابقش را نپذیرفت تا همچنان در قلب استقلالیها باقی بماند و کنار هواداران باشد.
بعید است که استراماچونی دوباره به ایران برگردد و هدایت استقلال را برعهده بگیرد. با این حال چیزی که از استراماچونی در دل هواداران به یادگار ماند فقط حسرت بود و حسرت بود و حسرت؛ آنها فکر میکردند با تیم استثنایی خود میتوانند قهرمان لیگ برتر شوند، اما دوباره این آرزو برای آنها ماند تا روزی شاید کسی بتواند این تیم را مدعی و البته قهرمان کند.