«حاکمیت در اسلام»؛ اثری که رهبرانقلاب از آن تجلیل کردند
به گزارش گروه فرهنگی به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار آیتالله العظمی خامنهای KHAMENEI.IR، آیتالله سیدمهدی خلخالی از فقهای معاصر در روز ۳۰ آذر ۹۸ در سن ۹۴ سالگی دار فانی را وداع گفت، ایشان سالها در تهران و مشهد به تبلیغ و تدریس و پرورش شاگرد مشغول بوده و همواره از نهضت امام خمینی (رحمهالله) حمایت میکرد.حضرت آیتالله خامنهای به مناسبت ارتحال این فقیه عالیقدر پیام تسلیتی مرقوم فرمودند که در بخشی از آن آمده است: «نوشتهئی متین در باب حکومت اسلامی مانند دیگر نوشتجات فقهی و اصولی از یادگارهای برجسته ایشان است.» به همین مناسبت بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در این مطلب به معرفی کتاب مرحوم آیتالله خلخالی با عنوان «حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه» میپردازد.
* کتاب «حاکمیت در اسلام یا ولایت فقیه»، اثر ارزشمند مرحوم آیتالله سیدمهدی خلخالی است که در سال ۱۳۵۹ شمسی نگارش یافته است. در این کتاب ۷۰۰ صفحهای به طور مفصل و استدلالی درباره «حکومت اسلامی»، «ابعاد ولایت معصومین علیهم السّلام و نحوهی انتقال آن به فقهاى جامع الشرایط» و «جمهوری اسلامی» بحث شده است.
برای آشنایی با قوت علمی این کتاب، کافی است نگاهی به رتبهی علمی نویسندهی آن داشته باشیم، آیتالله خلخالی سالها در نجف جزو شاگردان خاص آیتالله خویی و ملازم ایشان بوده است، نه تنها در مباحث فقه و اصول از آیتالله خویی بهره برده است بلکه در تمامی جلسات کلاس تفسیر ایشان که معدود افرادی در آن شرکت داشتند حضور داشت و اندیشهی قرآنی و تفسیری آیتالله خویی را به جان دریافته است. حاصل ۱۴ سال شاگردی چنان بود که استاد در توصیف وی گفته است: «ایشان به اکثر مبانی و نظریات فقهی و اصولی من احاطه دارد.»
مرحوم آیتالله خلخالی در کارهای مبارزاتی انقلابی نیز فعالیت داشت، ایشان در تهران هیئتی مذهبی تأسیس میکند و در شکل هیئت به کارهای سیاسی و مبارزه با شاه میپردازد، همچنین پس از پیروزی انقلاب در تدوین قانون اساسی کشور مورد مشاوره و همفکری قرار میگیرد. ایشان در سالهای آغازین انقلاب نیاز جامعه را در گشودن گرههای ذهنی مردم نسبت به مبانی انقلاب اسلامی میبیند و با اندوختهی علمی فراوان و احاطه به قانون اساسی کشور دست به قلم میشود و کتابی در زمینهی حکومت اسلامی و ولایت فقیه مینویسد. (۱)
آیتالله خلخالی در پیشگفتار کتاب تصریح میکند: «پایدارى نظام اسلامى در جامعه، تنها با اتکاى به اصل امامت و ولایت میسر است؛ زیرا نظام امامت و ولایت در اسلام مآلا به نظام و حاکمیت الهى بازمىگردد... ولایت فقیه، تحقق دهندهی این نظام و حکومت او در مرحلهی جعل و تشریع در سلسلهی طولى ولایت الهیه قرار دارد؛ زیرا ولایت فقیه، متکى به ولایت امام و ولایت امام علیه السّلام متکى بر ولایت پیامبر (صلّیاللهعلیهوآله) و ولایت پیامبر موقوف و منتهى به ولایت اللّه است.» (۲)
ایشان برای ولایت مصعومان مراتب دهگانهای را برشمرده که از مرحلهی تبلیغ احکام شروع میشود و به «ولایت امر» یعنی بهرهمندی از حق زعامت سیاسی و اجتماعی جامعه اسلامی و بعد از آن به «ولایت امامت» که پیشوایی دینی و معنوی است ختم میشود. ایشان برای ولایت فقیه نیز مراتبی دهگانه برمیشمارد، که «ولایت در فتوا» به معنای حق اظهار نظر در مسائل شرعی و «ولایت قضا» از اولین مراتب آن است، ایشان همچنین معتقد به «ولایت امر» و زعامت سیاسی و اجتماعی برای، ولی فقیه است. از دیدگاه ایشان در مسئلهی «ولایت امامت عام» برای، ولی فقیه هیچ تردیدی نیست. ایشان امامت را به دو معنای خاص و عام درنظر میگیرد که اولی مختص به معصومان است و امامت عام که به معنای پیشوایی مذهبی است شامل فقهای جامع الشرایط نیز میشود. ایشان در فصلی از کتاب، مسئلهی ولایت فقیه در قانون اساسی را مورد تحقیق قرار داده و شبهات مطرح در این باره را پاسخ گفته است.