جوکرها پیاده نظام جنگ هیبریدی/ آمریکا اشتباه ۲۰۰۳ را تکرار نمیکنند
تحلیلگران معتقدند این نوع واکنش اعتراضی وجاهت قانونی ندارد و بسیاری آن را کار گروههای تروریستی و وابسته به حزب بعث میدانند.
با این حال تصویر منتشر شده در جهان سرو صدای فراوان داشت. گروهی معتقدند حوادث اخیر در لبنان و عراق و حتی هنگ کنگ و شیلی جدا از آن که مطالبات بسیاری از معترضان در این کشورها برای مقابله با فساد و رفع مشکلات درخواستهای به جایی است، اما برخی تحرکات در این کشورها و شکل آن بازسازی ادبیات خشونتهای فراگیر «جوکر» هاست.
کسانی که با الگوگیری از شهر گاتهام سیتی بر تمامی قوانین حاکم شورش میکنند تا در این آشوب و ناآرامی با غارت اموال مختلف، سهمی از قدرت و اقتصاد داشته باشند.
با اکران فیلم جوکر در سال ۲۰۱۹ و استقبال جهانی از آن، کارشناسان معتقدند این فیلم الگوی جدیدی از ناآرامیها و خشونتها برای سرنگونی است که پیشتر از الگوی غیرخشونت بار آن در کشورهای گرجستان و اوکراین به عنوان «انقلاب مخملی» یاد میشد.
با این حال جوکرها در عراق و سوریه تنها پازل براندازی و شهر پر از آشوب نیستند. آمریکا از سال ۲۰۱۸ به این سو و پس از شکست داعش در عراق و سوریه، با چالش مهمی مواجه شد که از آن به عنوان «واکنش هیبریدی» یاد میشود. واکنش هیبریدی واکنشی است که آمریکاییها در ماجرای داعش شاهد آن بودند و توانستند با حمایت مرجعیت، فتوای آن، حمایت ایران از تسلیح عراق و آموزش نیروهای مردمی و از همه مهمتر شور و هیجان اجتماعی، پرونده تروریستی عراق را بسته و شهرهای این کشور را یکی پس از دیگری آزاد سازند.
آمریکاییها تصور میکردند، در حوادث سال ۲۰۱۴، مشکلات فرقهای و مذهبی در عراق پاشنه آشیل این کشور است و ارتشی که هیچ آمادگی برای مهار تروریستها ندارد، ظرف مدت کوتاهی با دریافت نکردن تسلیحات خریداری شده قبلی از پنتاگون، فروپاشیده و نابود میشود. اما واکنش ترکیبی از چند موضوع به ویژه مرجعیت، مردم عراق و ایران، یک چند ضلعی ویژه تشکیل داد تا ارتش و نیروهای مسلح عراق در برابر تروریسم پیروز شوند.
در چنین شرایطی، کاخ سفید تصمیم گرفت از ابتدای سال ۲۰۱۹، جنگ هیبریدی را در برابر ترتیبات امنیتی عراق و لبنان به کار گیرد. در جنگ هیبریدی، تحریم مقامات محور مقاومت، ترور شخصیتهای مهم، فشار ارتش صهیونیستی و حملات نظامی آن در کنار چرخش پولهای کثیف برای براندازی و از همه مهمتر دورههای آموزشی ایلپ عراق و مرکز آموزش دانشگاه آمریکایی بیروت، جوکرهایی را به میدان آورد تا ترکیبی از یک نظام براندازی چند ضلعی باشد.
در این میدان، اقدامات خشونت آمیز «هدف» اصلی این جوکرها برای ناامن سازی داخلی است، تا جایی که این بار به جای فیلمهای سینمایی و شهر خیالی گاتهام سیتی، بغداد و بیروت آماج بحرانهای امنیتی و سیاسی قرار گیرد و به شهر جنگ زدهها تبدیل شود.
در الگوی ناآرام سازی عراق و لبنان و جنگ هیبریدی آمریکا در این دو کشور چند مرحله مهم را میتوان دید. مرحله اول از موج نارضایتی عمومی که به دلیل حضور عناصر فاسد و دولتمردان وابسته به بازیگران خارجی شکل گرفت، آغاز شده و با تظاهرات سراسری ادامه مییابد.
در این بین کاخ سفید اعلام کرد برای حمایت از تظاهرات کنندگان و پخش برنامه آنان، به طور رایگان اینترنت در اختیار شهروندان عراقی و لبنانی قرار میدهد. سپس موجی از کشته سازیها راه میافتد و دو دولت عراق و لبنان با استعفا به دولتهای پیشبرد امور تبدیل میشوند.
در نهایت پارلمان به جمع بندی نرسیده و دولتهای پیشبرد امور مجبور هستند مسئولیت را تحویل رئیس جمهور این کشور دهند و حتی سناریوی انحلال مجلس را مطرح کنند. مرحله دوم با بحران خلأ قدرت آغاز شد. در این مرحله، جوکرها در میدانهای شهر هر عنصر وابسته به حکومت یا نظام سیاسی را به بدترین شکل ممکن میکشند! میخواهد دار زدن نوجوان ۱۷ ساله با تیر چراغ برق باشد یا آتش زدن ماشین آمبولانس و کشتن دو مجروح آن؛ در کنار آن با درگیر شدن نیروهای امنیتی با مسائل و بحرانهای شهری، گروههای تروریستی داعش و هستههای خاموش «گرگ»های تنها به میدان میآیند و عملیات خود برای به دست گرفتن مراکز راهبردی و شهرهای کوچک را دنبال میکنند.
در این مرحله، آمریکاییها با تحریمهای سخت و وضع قوانین بین المللی، کارزار جدیدی راه میاندازند تا مقامات کشورهای عراق و لبنان به دلیل مشکلات اقتصادی و ضرورت پاسخ گویی به شهروندان معترض، تحت فشار حداکثری قرار گیرند و با کاخ سفید در تحریم مقامات امنیتی مقاومت همراهی کنند. تحریم چهرههای مهم مقاومت در عراق، وضع قوانین بین المللی برای تروریستی دانستن شاخه سیاسی حزب ا... و ممانعت از مشارکت این حزب در دولت جدید لبنان بخشی از این سناریوی خطرناک است.
در نهایت مرحله آخر براندازی با مشارکت و استفاده از توان نظامی و امنیتی آمریکا و کشورهای منطقه آغاز میشود. در این مرحله کودتا، عملیات نظامی و اشغال بخشی از منابع مهم اقتصادی، جنگ مستقیم و تجاوز مهمترین سناریوهای محتمل است.
خبرهایی که از عراق به گوش میرسد نشان میدهد، اماراتیها با هدایت آمریکا تیمی را برای کودتا در ارتش عراق به کار گرفتند که توسط دستگاه اطلاعاتی این کشور منهدم و دستگیر شدند. در کنار آن حملات پهپادی و موشکی رژیم صهیونیستی در عراق و لبنان افزایش یافته و شاهد حمله به مراکز مقاومت به بهانههای واهی هستیم.
آمریکا نیز با خبری دروغین مدعی شد عراق و لبنان به انباری از موشکهای ایرانی تبدیل شده است. بهانهای که میرود کاخ سفید را برای یک حمله محدود نظامی آماده سازد. اما فراموش نشود که تمام متغیرها در میدان عراق و لبنان به نفع کاخ سفید نیست.
هرچند جوکرها در این دو کشور تلاش میکنند معادلات امنیتی منطقه را تغییر دهند، اما وجود «مرجعیت»، بیش از صد تیپ و لشکر عملیاتی «حشدالشعبی» در عراق و همراهی مردم حتی در صورت خلأ قدرت موضوعی نیست که آمریکاییها بدون توجه به آن بخواهند اشتباه ۲۰۰۳ را تکرار کنند. موضوعی که همانند آن را در لبنان شاهد هستیم. به نظر میرسد اتفاقات چند روز آینده اهمیت ویژهای دارد که باید با دقت به آن نگریست.