زیباترین مجموعه از "شعر شب یلدا"
به گزارش گروه فضای مجازی ، شب یلدا نزد شاعران جایگاه متفاوتی دارد؛ در شعر شاعران کهن "یلدا" استعاره از تیره بودن روزگار شخص و غصهای است که به درازا کشیده و مفهوم شاد از شعری که درباره یلدا است، برداشت نمیشود.
در شعر معاصر همچنان تشبیه به سیاهی و غم درازمدت را میبینیم، اما در کنار آن به دلیل توجه به جشنهای شب یلدا، مضامین شاد تبریک و حتی طنز به شعر شب یلدا وارد شده است.
اشعار بسیاری در وصف طولانیترین شب سال سروده شده که گزیدهای از آنها در قالب مجموعهای از زیباترین شعرهای شب یلدا گردآوری شده است.
مجموعه شعر شب یلدا
زمستان را بهارزندگانی است
شب یلدا شب فر و کیان است
نشان ازسنت ایرانیان است
شب یلد ا و وصف بی مثالش
خداوندا مخواه، هرگز زوالش
شب یلدا فراتر از همه شب
نبینم هیچ کس افتاده در تب
شب یلدا زحزن و غم مبراست
بساط شادمانیها مهیاست
شب یلدا بیا روشن روان شو
به نزد شاعران همزبان شو
شب یلدا شب سال استای دل
مرا در انجمن، شعراست محمل
شب یلدا بلند است و یگانه
نمیگیرد دلم هرگز بهانه
شب یلدا کنار دوستان باش
برای ما گلی ازبوستان باش
شب یلدا به آجیل و ترانه
بساط میوهها در کنج خانه
شب یلدا، انار و هندوانه
غذا سبزی پلو، ماهی بهانه
آتش گرفته دفتر شعرم به اسم تو
فالی نمانده تا به تو یلدایی اش کنم
بی خود به فال نیک نگیر این ترانه را
عشقی نمانده تا به تو لیلاییاش کنم
از برگ برگ دفتر من پرت میشوند
معشوقهای خستهی پایان گرفته ام
یلدای چشمهای تو را گریه میکنند
موهای رنگ و بوی زمستان گرفتهام!
ساعت دقیق چند زمستان گذشته است؟
دارم تو را چه سرد به خاطر میآورم!
به شعرهای یخزده کبریت میکشم
من به گواهم این همه شاعر میآورم!
شعر طنز شب یلدا
شب یلدا شده میوه گرانه، خصوصا هندوانه
گرانیاش شرر بر جسم و جانه، خصوصا هندوانه
بر آنکه کارگر یا کارمند است، شب یلدا چرند است
ندارد سور و سات این شبانه، خصوصا هندوانه
ندارد خوردنی در شام یلدا، بخوابد طول آن را
خورد در خواب میوه دانه دانه، خصوصا هندوانه
بسازد او شب چله به چایی، ولی با بچههایی
که گریان میوه را کرده بهانه، خصوصا هندوانه
سبد باید دهد در شام یلدا، به ماها دولت ما
دهد آجیل و میوه خانه خانه، خصوصا هندوانه
و یا باید کند تحریف تاریخ، که حاشا گردد از بیخ
شب یلدا و هر نوع خوردوانه، خصوصا هندوانه
باز دوباره شب یلدا شده
در همه جا ولوله بر پاشده
جلوه هندونه چه زیبا بود
بین همه میوه چه آقا شده
خوردن آجیل در این شب روا
موسم شیرینی و حلوا شده
در شب یلدا که درازین شب است
دور همیها به درازا شده
گر همه گوشی به کناری نهند
گفت و شنود همه زیبا شده
یک طرفی گرم لطایف شویم
سوی دگر طرح معما شده
آخر پاییز همین امشب است
شمردن جوجه تقاضا شده
چاشنی صحبتمان شب چره ست
مختلفش توی شکم جا شده
فکر بود خوردن و هم ذکر ما
وسعت هر معده چو دریا شده
خوان غذا وقت سحر گستریم
بین دل و دیده چه دعوا شده
دل هوس جوجه، خورش با کباب
دیده پی مرغ و مسما شده
کم بود این معده شود منفجر
پر ز درازی و ز پهنا شده
قدرت حرکت به کسی نیست، نیست
بر رخمان خواب هویدا شده
بی متکا بی تشک و بی پتو
هر که به چرتست و مهیا شده
وای… شب چله ما، چون گذشت
این شب ما با شکم احیا شده
فریاد کشیده هر دو جیبم جانسوز
با دیدن نرخ هندوانه دیروز
یلدا تو کمی دیرتر امسال بیا
یارانه برای تو ندادند هنوز
رفتم شب یلدا به سراغ حافظ
تا حال مرا کند برایم محرز
گفتم که شود بهتر از این احوالم؟
دیوان به زبان آمد و گفتا: هرگز