۲۰ آذر؛ سالروز شهادت آیتالله دستغیب
روز جمعه ۲۰ آذر ۱۳۶۰، آیتالله سید عبدالحسین دستغیب در حالی که عازم نمازجمعه شیراز بود در یکی از کوچهها با انفجار بمبی توسط منافقین به شهادت رسید.
آیتالله دستغیب در سال ۱۲۸۸ شمسی در شیراز در یک خانواده روحانی اهل علم و فضیلت متولد شد. پدرش سید محمدتقی هنگام تولد فرزندش در کربلا به سر میبرد و چون ولادت او مقارن با عاشورا بود، نام او را عبدالحسین نهاد.
سید عبدالحسین در ۱۲ سالگی پدر خود را از دست داد و در سال ۱۳۱۰، جهت ادامه تحصیل علوم دینی راهی نجف شد و از محضر بزرگان کسب فیض کرده و به درجه اجتهاد نائل شد.
مبارزات سیاسی او از زمان کشف حجاب شروع شد، اما اوج مبارزات این شهید بزرگوار علیه رژیم شاه، زمانی بود که لوایح ششگانه مطرح شد و جنبش سال ۴۱ که آغاز نهضت امام خمینی(ره) بود شکل گرفت. در ۱۵ خرداد بازداشت و به تهران تبعید شد.
در سال ۱۳۴۳، برای دومین بار دستگیر و به تهران اعزام و زندانی و سپس تبعید شد. پس از آزادی، رهبری اهالی فارس را در نهضت امام خمینی(ره) بر عهده داشت. در سال ۱۳۵۶ عوامل شاه، مدتی وی را در منزل خود تحت نظر داشتند که با عکسالعمل شدید مردم انقلابی شیراز با رژیم مجبور به عقبنشینی شد. پس از کشتار وحشیانه رژیم شاه در پنجم رمضان در شیراز، حکومت نظامی اعلام شد و آن عالم مجاهد دستگیر و در تهران زندانی شد.
شهید دستغیب پس از پیروزی انقلاب به نمایندگی از مردم فارس در مجلس خبرگان انتخاب شد و همچنین به فرمان امام(ره) به سمت امام جمعه شیراز منصوب شد.
وی همچنین ریاست حوزه علمیه فارس را بر عهده داشت و بعد از پیروزی انقلاب، مدارس علمیه قوام، هاشمیه و آستانه شیراز را که سالهای طولانی توسط رژیم پهلوی تعطیل شده بود، دوباره دایر کرد.
سرانجام در روز جمعه ۲۰ آذر ۱۳۶۰، آیتالله سید عبدالحسین دستغیب در حالی که عازم نمازجمعه شیراز بود در یکی از کوچهها با انفجار بمبی توسط منافقین به شهادت رسید.
بیشتر بخوانید:
در ص ۴۱۸ جلد ۱۵ صحیفه امام(ره) میخوانیم: امروز روز جمعه و نماز و عبادت، دست جنایتکار امریکائیان یک شخص ارزشمند که مربی بزرگ و عالمی عامل، که گناهش فقط تعهد به اسلام بود، از دست ملت ایران و اهالی محترم فارس گرفت و حوزههای علمیه و اهالی ایران را به سوگ نشاند. حضرت حجت الاسلام و المسلمین شهید حاج سید عبدالحسین دستغیب را که معلم اخلاق و مهذّب نفوس و متعهد به اسلام و جمهوری اسلامی بود با جمعی از همراهانش به شهادت رساندند و خدمت خود را به ابرقدرت و ابرجنایتکار زمان ایفا کردند، به گمان آنکه به ملت رزمندۀ ایران آسیب رسانند و آنان را در راه هدف به سستی بکشند. این کوردلان نمیبینند که در هر شهادتی و در هر جنایتی ملت متعهد به اسلام و کشور مصممتر و در صحنه حاضرترند؟ اینان پس از بمباران شهرها در جنوب و غرب و قتل عامهای فجیع مردم بی پناه، فریاد «جنگ جنگ تا پیروزی» را نشنیده اند که ملت وفادار، شهادت را در راه خداوند با آغوش باز پذیرا هستند؟ یا میخواهند شکستهای لشکر کفر را و آتشی که به جان دوستان و اربابانشان از پیروزی رزمندگان ایران افتاده است با خون این مردان خدا فرونشانند؟
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *