ادعای عجیب یک زن در پرونده قتل یک کارگر در فشافویه / پرونده از دادگاه به دادسرا بازگشت
دو کارگر تازه وارد تصمیم داشتند برای سرقت از یک کارخانه همه کارگران را مسموم کنند، اما وقتی یکی از کارگران کارخانه متوجه نیت آنها شد، انگشتان وی را قطع کردند و دوست وی را نیز به قتل رساندند.
به گزارش خبرنگار گروه حقوقی و قضایی ، بیستم دی ماه سال ۹۳ بود که وقوع یک درگیری در کارخانهای در فشافویه به پلیس اعلام شد.
ماموران پلیس در محل مذکور، در حالی با جسد خونین یکی از کارگران کارخانه مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و انگشتان دست دوست وی نیز قطع شده بود و عاملان جنایت از محل متواری شده بودند.
دوست مقتول چند روز پس از عمل جراحی به ماموران پلیس گفت: چند سال است که در کارخانه کار میکنم و دو نفر از کارگران تازه وارد کارخانه دوستم را کشتند و انگشتان دست مرا نیز قطع کردند و گریختند.
وی در تشریح جزئیات درگیری گفت: آن روز در شیفت استراحتم خواب بودم که حرفهای آن دو نفر را شنیدم. آنها با هم قرار گذاشته بودند تا همه کارگران کارخانه را بیهوش کنند و سپس دست به سرقت بزنند. من با شنیدن حرفهای آنها بلافاصله بیدار شدم و به آنها اعتراض کردم، اما یکی از آن دو با چاقو انگشتان دستم را قطع کرد و دوستم زمانی که صدای کمک خواهی من را شنیده وارد اتاق شد، اما آنها بی رحمانه او را به قتل رساندند و کارخانه را ترک کردند.
به دنبال اظهارات دوست مقتول، تلاش برای دستگیری عاملان جنایت آغاز شد. پلیس در بررسیهای تخصصی متوجه سابقه دار بودن یکی از عاملان جنایت شد و به این ترتیب با نشانیهایی که از وی در دست داشت وی را بازداشت کرد، اما ردی از همدست وی به دست نیامد.
ماموران پلیس در محل مذکور، در حالی با جسد خونین یکی از کارگران کارخانه مواجه شدند که با ضربات چاقو به قتل رسیده بود و انگشتان دست دوست وی نیز قطع شده بود و عاملان جنایت از محل متواری شده بودند.
دوست مقتول چند روز پس از عمل جراحی به ماموران پلیس گفت: چند سال است که در کارخانه کار میکنم و دو نفر از کارگران تازه وارد کارخانه دوستم را کشتند و انگشتان دست مرا نیز قطع کردند و گریختند.
وی در تشریح جزئیات درگیری گفت: آن روز در شیفت استراحتم خواب بودم که حرفهای آن دو نفر را شنیدم. آنها با هم قرار گذاشته بودند تا همه کارگران کارخانه را بیهوش کنند و سپس دست به سرقت بزنند. من با شنیدن حرفهای آنها بلافاصله بیدار شدم و به آنها اعتراض کردم، اما یکی از آن دو با چاقو انگشتان دستم را قطع کرد و دوستم زمانی که صدای کمک خواهی من را شنیده وارد اتاق شد، اما آنها بی رحمانه او را به قتل رساندند و کارخانه را ترک کردند.
به دنبال اظهارات دوست مقتول، تلاش برای دستگیری عاملان جنایت آغاز شد. پلیس در بررسیهای تخصصی متوجه سابقه دار بودن یکی از عاملان جنایت شد و به این ترتیب با نشانیهایی که از وی در دست داشت وی را بازداشت کرد، اما ردی از همدست وی به دست نیامد.
بیشتر بخوانید:
ارسال دیدگاه
دیدگاهتان را بنویسید
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *